| کد مطلب: ۱۰۷۲۲۶۴
لینک کوتاه کپی شد

حسن بهشتی پور در گفت وگو با «آرمان ملی»:

ورود به غزه یعنی آغاز جنگ چریکی

جنگ غزه روز به روز عمق بیشتری پیدا می کند. براساس آخرین آمار شمار شهدای فلسطینی‌ در غزه به بیش از 7هزار نفر رسیده است.

ورود به غزه یعنی آغاز جنگ چریکی

بیش از ۲ هزار نفر از این شهدا کودکان هستند. شمار اسرائیلی‌های کشته شده روی رقم ۱۴۰۰ باقی مانده و آخرین آمار گروگان‌هایی که حماس در عملیات طوفان الاقصی در۷ اکتبر از اسرائیل به غزه برد، ۲۲۲ نفر اعلام شده است.این در حالی است که روزنامه وال استریت ژورنال گزارش داده که اسرائیل موافقت کرده است عملیات زمینی به غزه را به تاخیر بیندازد.این رسانه به نقل از مقام‌های آمریکایی و اسرائیلی نوشته است که اسرائیل با درخواست ایالات متحده تصمیم گرفته این حمله را به تاخیر بیندازد. اتفاقی که در صورتی که رخ بدهد این احتمال وجود دارد جنگ غزه ابعاد فراتری بگیرد و بازیگران جدیدی از هر دو طرف پیدا کند.«آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با حسن بهشتی پور، تحلیلگر روابط بین الملل گفت وگو کرده است. بهشتی پور معتقد است:« هنوز مشخص نیست که آیا اسرائیل از حمله زمینی به غزه منصرف شده است یا خیر. این رژیم اگر عقل و منطق داشته باشد قاعدتا نباید حمله کند. زیرا حمله زمینی آنها را با یک جنگ چریکی به صورت خانه به خانه درگیر خواهد کرد. ارتش اسرائیل آماده جنگیدن این چنینی به صورت طولانی مدت را نخواهد داشت.سابقه ارتش اسرائیل نشان می دهد که «بزن در رو» است. یعنی اهدافی را که دارد مورد هدف قرار می دهد و بعد از مهلکه فرار می کند. بنابراین ارتش اسرائیل آمادگی برای جنگ طولانی را ندارد. منظور بنده از طولانی شش ماه تا یک سال است.لشکرکشی بزرگی که اسرائیل در مرزها خود انجام داده فقط برای عملیات روانی و ترساندن مردم غزه نیست به نظر می رسد آنها برنامه هایی برای ورود زمینی به غزه دارند. » در ادامه این گفت وگو را می خوانید.

اینکه چنین پنداشته شود، مساله فلسطین به ایران ارتباطی ندارد، تفسیری کاملا اشتباه است. تحولات منطقه بر اساس فهم صحیح نظام بین‌الملل و قواعد قدرت، برای تهران باید اهمیت داشته باشد. باید گفت مساله تنش میان ایران و آمریکا، چندان متاثر از مساله فلسطین و جنگ غزه نیست. اینکه ایران در این بحران مداخله نکند، به هیچ عنوان زمینه‌ساز تنش‌زدایی میان دو کشور نیست. حل مسائل میان دو کشور نیازمند گفت‌وگوهای عمیق و بنیادی است

*درگیری ها بین اسرائیل و حماس شدت گرفته و این احتمال وجود دارد جنگ ابعاد جدید و منطقه ای پیدا کند.در صورت چنین اتفاقی این جنگ دارای چه ابعادی خواهد شد؟

حزب‌الله، حماس، انصارالله،حشدالشعبی و … همه‌ گروه‌های مقاومت متحدان ایران و در همان چارچوب ایستادگی در برابر قدرت‌های بزرگ تعریف می‌شوند. ایران در برابر حمله و تجاوز به متحدانش سکوت نخواهد کرد. قبل‌تر هم جمهوری اسلامی اعلام کرده بود که اگر اسرائیل دست به عملیات نظامی بزند ایران سیاست انفعال در پیش نخواهد گرفت. بنابراین حملات اسرائیل تنها درگیری‌ها در خاورمیانه را شدیدتر می‌کند. ایران هشدارهای جدی به اسرائیل داده‌ است. اسرائیل به خوبی می داند اگر وارد غزه بشوند تلفات بسیار بالایی خواهند داد. ورود به غزه یعنی ورود به جنگ شهری. آنجا دیگر جنگ با پشتیبانی توپخانه و موشک پیش‌ نمی‌رود. اسرائیلی‌ها هم می‌دانند که در یک جنگ چریکی هم تلفات بیشتری می‌دهند هم اینکه ممکن است نیروهای مقاومت در لبنان و سوریه فعال بشوند. هشدار ایران به اسرائیل این پیام را رساند که در صورت ورود به غزه وضعیت برای اسرائیل دشوارتر می‌شود. در حال حاضر جنگ در سطح گروه‌های مقاومت است. اسرائیل هم نه می‌تواند حماس را نابود کند نه حزب‌الله را.

*به چه میزان این احتمال وجود دارد که بین اسرائیل و حماس و یا حزب الله جنگ زمینی در بگیرد؟

نکته اول این است که هنوز مشخص نیست که آیا اسرائیل از حمله زمینی به غزه منصرف شده است یا خیر. این رژیم اگر عقل و منطق داشته باشد قاعدتا نباید حمله کند. زیرا حمله زمینی آنها را با یک جنگ چریکی به صورت خانه به خانه درگیر خواهد کرد. ارتش اسرائیل آماده جنگیدن این چنینی به صورت طولانی مدت را نخواهد داشت.سابقه ارتش اسرائیل نشان می دهد که «بزن در رو» است. یعنی اهدافی را که دارد مورد هدف قرار می دهد و بعد از مهلکه فرار می کند. بنابراین ارتش اسرائیل آمادگی برای جنگ طولانی را ندارد. منظور بنده از طولانی شش ماه تا یک سال است.لشکرکشی بزرگی که اسرائیل در مرزها خود انجام داده فقط برای عملیات روانی و ترساندن مردم غزه نیست به نظر می رسد آنها برنامه هایی برای ورود زمینی به غزه دارند.نکته دوم این است که اسرائیل با ورود به غزه زمینه یک جنگ چند وجهی را فراهم می کند. در این صورت امکان دارد هم در شمال با حزب الله درگیر شود و هم با نیروهای مقاومت در سوریه روبه رو شود.به نظر می رسد آمریکا نقشی در تصمیم گیری اسرائیل درباره حمله زمینی به غزه ندارد. زیرا جنگ هنوز منتفی نشده و آمریکایی ها تمام قد از اسرائیلی ها پشتیبانی کردند. بایدن شخصا به تل آویو رفت و در عالی ترین سطح تلاش کرد حمایت کند.به نظر می رسد آمریکا و غربی ها فقط هشدار داده اند که اسرائیل جنبه های حقوق بشری را رعایت کند. زیرا کاری که اسرائیل در حال انجام آن است مصداق بارز جنایت جنگی است. هر کشوری به جز اسرائیل این اقدامات را انجام می داد در تمام نهادهای بین المللی محکوم می شد اما دولت نتانیاهو به پشتوانه امریکا و اروپا چنین جنایاتی را انجام می دهد و نگران تبعات محکومیت جهانی نیست.باید توجه داشت آمریکا مایل نیست بخاطر اسرائیل وارد جنگ شود.

زیرا اگر یک جنگ فراگیر آغاز شود آمریکا ناچار است از متحد استراتژیک خود در منطقه حمایت کند و در این صورت در یکسال مانده به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری پای آمریکا در یک جنگ ناخواسته باز خواهد شد. از این جهت امکان دارد آمریکا موافق حمله زمینی از اسرائیل به غزه نباشد.

*کشورهای منطقه و به خصوص کشورهای عربی چه واکنشی به گسترده شدن ابعاد جنگ خواهند داشت؟

کشورهای عربی هم با آمریکا و هم با اسرائیل همکاری‌های سیاسی و نظامی دارند. هرچند مردم این کشورها طرفدار فلسطین هستند اما دولت‌های عربی این موضع را ندارند. آن‌ها به خاطر فشار افکار عمومی خود را مواضعی در حمایت از فلسطین می‌گیرند اما به صورت علنی هم با آمریکا و هم با اسرائیل تعامل دارند.واقعیت این است که جنایات اسرائیل را دیگر نمی‌شود نادیده گرفت. صدای آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها هم در آمده است. اسرائیل، غزه را تبدیل به جهنم کرده است. اسرائیل دارد مردم غیر نظامی را در ابعاد وحشتناکی می‌کشد و هیچ کس نمی‌تواند چنین چیزی را نادیده بگیرد.کشورهای منطقه باید فشار بیاورند تا گذرگاه رفح باز شود. مصر بهانه جویی می کند که اگر گذرگاه را باز کند کمک رسانان مردمی ممکن است بمباران شوند و مصر نمی تواند امنیت آنها را تامین کند. از سوی دیگران اسرائیل نیز حاضر نیست تضمین امنیتی به آنها بدهد.سازمان ملل اعلام کرده است حداقل 100 کامیون نیاز است که به صورت فوری وارد منطقه شود. سازمان ملل پذیرفته زیر نظر خودش و با تضمین خودش دارو و غذا به غزه برود اما همین را هم نپذیرفته اند. افکار عمومی باید فشار بیاورند به مصر که این خطر را بپذیرند و اجازه دهند کمک ها زیر نظر پرچم سازمان ملل وارد غزه شوند.

*جنگ غزه چه پیامدهایی در زمینه رابطه ایران و کشورهای غربی خواهد داشت؟

در ارتباط با اروپا باید توجه داشت که ممکن است جنگ حماس و اسراییل در تشدید تنش‌ها نقش داشته باشد، اما ریشه اصلی اختلافات میان دو طرف را ‌باید به اختلافات دو طرف از سال گذشته با محوریت مسائل حقوق بشری مربوط به اعتراضات داخلی در ایران ارجاع داد. اتفاقات سال گذشته، روندی را به وجود آورد که حتی دو طرف در سطح مدیرکل نیز به سختی با یکدیگر ارتباط می‌گیرند. اصل بحث روابط ایران با اتحادیه اروپا و انگلستان، عمدتا در ارتباط با مسائل حقوق‌ بشری و در مرحله دوم برجام است. بنابراین می‌توان گفت، شاید جنگ غزه عمق بیشتری به اختلافات بدهد، اما زمینه اصلی تنش از قبل وجود داشته است.از سوی دیگر گشایش اخیر ایران و امریکا برای تبادل زندانیان و آزادسازی دارایی‌های مسدود شده، حاصل دو سال مذاکرات فشرده بود که به صورت نانوشته و با وساطت عمان و قطر به سرانجام رسید. این توافق به معنای حل ریشه‌ای مشکلات میان طرفین در زمینه برجام و پرونده هسته‌ای نبود. آمریکا به شکل سنتی و در وضعیت جاری، اسراییل را متحد استراتژیک خود می‌داند و منتها باید توجه داشت که جو بایدن، رییس‌جمهور امریکا با بنیامین نتانیاهو اختلافاتی جدی دارد. بایدن باور به ایده دو کشوری برای حل بحران دارد، اما نتانیاهو از اساس، هیچ‌گونه حقی برای فلسطینی‌ها قائل نیست. با این وجود بایدن در سخنرانی خود قاطعانه از ضرورت نابودی حزب‌الله و حماس سخن می‌راند. این بدین معناست که از قبل اختلاف موضع عمیقی میان آمریکا و ایران وجود داشته و دارد. باید توجه داشت اختلافات میان ایران و آمریکا منوط به تنها مساله فلسطین نیست. این مساله، تنها یکی از محورهای اختلاف دو طرف است. حتی سفر اخیر حسین امیرعبداللهیان و آنتونی بلینکن به منطقه را نمی‌توان به عنوان محوری برای تنش میان طرفین در نظر گرفت. هر دو طرف در پی آن بودند که با متحدان خود در منطقه پیرامون جنگ غزه رایزنی داشته باشند. امریکا با تمام توان در قالب ارسال تجهیزات و ارسال ناو هواپیمابر به مدیترانه از اسراییل حمایت می‌کند. بالطبع ایران نیز از گروه‌های مقاومت حمایت به عمل می‌آورد. اینکه چنین پنداشته شود، مساله فلسطین به ایران ارتباطی ندارد، تفسیری کاملا اشتباه است. تحولات منطقه بر اساس فهم صحیح نظام بین‌الملل و قواعد قدرت، برای تهران باید اهمیت داشته باشد. در نهایت امر باید گفت مساله تنش میان ایران و آمریکا،چندان متاثر از مساله فلسطین و جنگ غزه نیست. اینکه ایران در این بحران مداخله نکند، به هیچ عنوان زمینه‌ساز تنش‌زدایی میان دو کشور نیست. حل مسائل میان دو کشور نیازمند گفت‌وگوهای عمیق و بنیادی است.

*در چنین شرایطی بهترین تصمیم از سوی ایران چه خواهد بود؟

منطقی‌ترین تصمیم در مقطع کنونی این است که هماهنگی‌های لازم برای گروه‌های مقاومت صورت بگیرد. از سوی دیگر برای حل تنش‌های میان ایران و غرب راه‌حل این است که یک ‌بار با اندیشمندان و تحلیلگران ایران نشستی صورت بگیرد و بررسی شود که در چه زمینه‌هایی امکان تنش‌زدایی با قدرت‌های غربی وجود دارد. باید مشخص شود در چه حوزه‌هایی امکان تعامل وجود دارد و در چه حوزه‌هایی مدیریت تنش لازم است. اینکه چنین پنداشته شود که ارتباط با گروه‌های مقاومت و حمایت از فلسطین عامل تنش با غرب خواهد بود، به هیچ عنوان تفسیر درستی نیست و نتیجه عدم شناخت محیط بین‌الملل است.

 

 

 

منبع : آرمان ملی
خبرنگار : احسان انصاری

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار