| کد مطلب: ۱۰۶۴۸۵۹
لینک کوتاه کپی شد

جعفر قنادباشی در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

فرانسه از تکرار کودتا در حیاط خلوت خود نگران است | آنها به نام دموکراسی به دنبال دخالت نظامی در نیجر است

نیجر کشوری محصور در خشکی در غرب آفریقاست. نیجر مساحتی برابر با ۱٬۲۶۷٬۰۰۰ کیلومترمربع دارد. این کشور در تاریخ ۳ اوت ۱۹۶۰ میلادی، رسما از فرانسه اعلام استقلال کرد. جمعیت این کشور ۲۴٬۲۰۷٬۰۰۰ نفر است. این کشور از لحاظ شاخص توسعه انسانی وضعیت بسیار ناخوشایندی دارد، به گونه‌ای که در سال ۲۰۱۴ مطابق با آمار و اطلاعات جمع‌آوری شده توسط سازمان ملل متحد، نیجر در رتبه ۱۸۸ جهان جای گرفت. این کشور، با وجود اینکه دارای منابع نفتی و معادن سنگ اورانیوم است، یکی از فقیرترین کشورهای جهان به‌شمار می‌رود. حدود 90 در صد جمعیت این کشور مسلمان هستند. به تازگی فرماندهان نظامی در نیجر علیه رئیس‌جمهور این کشور کودتا کردند و قدرت را به دست گرفته‌اند.

فرانسه از تکرار کودتا در حیاط خلوت خود نگران است | آنها به نام دموکراسی به دنبال دخالت نظامی در نیجر است

به گزارش آرمان ملی آنلاین، اتفاقی که آبستن تحولات گسترده‌ای در غرب آفریقاست. این پنجمین کودتای نظامی موفق است که از زمان استقلال این کشور در سال ۱۹۶۰ صورت می‌گیرد. این قبضه قدرت توسط نظامیان در عرصه بین‌المللی به رسمیت شناخته نشده و به صورت گسترده توسط سران کشورها و سازمان‌های مختلف محکوم شده است.

از آن جمله، جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا (اِکُواس) با تشکیل یک نشست اضطراری، ضمن برقراری تحریم‌های شدید علیه نیجر و عوامل کودتا در آن، یک هفته به کودتاچیان مهلت داد رئیس‌جمهور پیشین را به قدرت بازگردانند؛ در غیر این صورت این جامعه «تمامی تمهیدات لازم» در این رابطه از جمله اعمال زور را اجرا خواهد کرد. در این حال، تعدادی از کشورهای عضو اکواس پشتیبانی خود را از کودتای نیجر اعلام کرده‌اند. دولت‌های بورکینافاسو و مالی با صدور بیانیه‌ای مشترک هرگونه دخالت نظامی خارجی در نیجر را «به مثابه اعلان جنگ» علیه این دو کشور دانستند.

این بیانیه ضمن ابراز همبستگی با مقامات نظامی نیجر، تصریح نمود بورکینافاسو و مالی در هیچ اقدامی علیه نیجر مشارکت نخواهند کرد. این دو کشور همچنین تحریم‌های اعمالی توسط اکُواس را « غیرقانونی، غیرمشروع و غیر انسانی» دانستند. نهاد ریاست‌جمهوری گینه هم موضع مشابهی اتخاذ کرد و گفت مشارکتی در اقدام علیه نیجر نخواهد داشت. این کشور هشدار داد دخالت نظامی در نیجر به یک «فاجعه انسانی» منجر خواهد شد. اکُواس پیش از این دو کشور بورکینافاسو و مالی را نیز به جهت کودتاهایی که در آنها رخ داده بود، تحریم و عضویت آن‌ها در این سازمان را معلق کرده است اما تاکنون تهدیدی برای توسل به زور علیه آنها وجود نداشته است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی آخرین تحولات پیرامون کودتا در نیجر با جعفر قنادباشی، تحلیلگر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده که در ادامه می‌خوانید. 

مهم‌ترین دلایل کودتای نظامیان در نیجر چه بود؟ چرا نظامیان علیه حکومتی که از طریق انتخابات و دموکراسی شکل گرفته بود کودتا کردند؟ 

در گذشته در نیجر و کشورهای آفریقایی کودتاهای زیادی رخ داده است. با این وجود کودتای اخیر که در نیجر رخ داده از بسیاری جهات نسبت به کودتاهای گذشته متفاوت بوده است. ریشه اصلی کودتای اخیر نارضایتی نظامیان و مردم از وضعیت حکومت در نیجر بود. اینکه عنوان می‌شود تنها نظامیان از وضعیت حکومت در این کشور رضایت نداشتند دقیق نیست و بلکه مردم نیز از وضعیت حکمرانی نیجر رضایت نداشتند. دلیل اصلی این نارضایتی نیز سلطه فرانسه در مناسبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نیجر بود. در چنین شرایطی گارد ریاست جمهوری دست به اقدامی زد که سال‌هاست مطالبه مردم است و آن این است که فرانسه به استعمار اقتصادی نیجر پایان بدهد. دلیل دیگری که در کودتای اخیر نقش داشت اتفاقاتی بود که در مالی و بورکینافاسو رخ داده بود که مردم به سلطه فرانسه پایان داده و شرایط را تغییر داده بودند. به هر حال کشورهایی که در یک منطقه جغرافیایی قرار دارند روی تحولات اجتماعی و سیاسی یکدیگر تأثیر گذارند که این وضعیت در بین کشورهای آفریقایی و نیجر نیز وجود داشته است. 

محمد بازوم رئیس‌جمهور مخلوع نیجر به صورت دموکراتیک و از طریق صندوق رأی به قدرت رسیده بود. این در حالی است که روسای جمهور نیجر اغلب با کودتا به قدرت می‌رسیدند. آیا ضعف جامعه مدنی در چنین کشورهایی باعث بروز کودتاهای پی در پی می‌شود؟ 

بازوم به وسیله انتخابات و دموکراسی به قدرت رسیده بود اما دموکراسی‌ای که در نیجر و چنین کشورهایی وجود دارد به دلایل مختلف با معنای واقعی دموکراسی تفاوت دارد. در شرایط کنونی کشورهایی مانند فرانسه، آمریکا و برخی از کشورهای آفریقایی از قربانی شدن دموکراسی در این کشور توسط نظامیان سخن می‌گویند. این در حالی است که در واقعیت چنین نیست و فرانسه به دنبال دخالت نظامی در نیجر است. به همین دلیل نیز مسأله دموکراسی را مطرح می‌کند که با واسطه آن بتواند به خواسته‌های خود در این کشور دست پیدا کند. فرانسه و آمریکا عنوان می‌کنند که نظامیان در نیجر دولتی را ساقط کرده‌اند که براساس دموکراسی شکل گرفته است در نتیجه کودتاچیان را در مقابل دموکراسی قرار می‌دهند تا در نهایت بتوانند فضا را برای مداخله نظامی در این کشور فراهم کنند.

فقری که مردم نیجر در سال‌های اخیر متحمل می‌شدند به دلیل سلطه و استعمار فرانسه بر این کشور بود و به همین دلیل نیز مردم از دخالت فرانسه در این کشور رضایت ندارند. در طول سال‌های گذشته فرانسه مهم‌ترین منابع نیجر که اورانیوم است را به تاراج می‌برد تا مردم کشوری که می‌توانست از این طریق درآمد قابل قبولی به دست بیاورد در فقر شدید زندگی کنند و با چالش‌های جدی در زندگی خود مواجه باشند. در واقع آنچه امروز در نیجر رخ داده واکنش مردم نسبت به استعمار بوده است. فقر در همه کشورها وجود دارد و در نیجر نیز همواره وجود داشته است. با این وجود فقر دلیل اصلی نارضایتی‌های کنونی نیست و بلکه مجموعه تحقیری که فرانسوی‌ها نسبت به مردم نیجر انجام داده‌اند باعث به وجود آمدن این کودتا شده است. استعمار به مجموعه از رفتارها و اقدامات گفته می‌شود که مردم یک کشور را تحقیر می‌کند. این وضعیت به خوبی درباره رویکرد فرانسه در نیجر وجود داشت. 

در اخبار منتشر شده درباره تحولات اخیر نیجر احتمال نزدیکی کودتاچیان به روسیه و دخالت روسیه توسط گروه واگنر نیز مطرح شده است. این موضوع به چه میزان می‌تواند رنگ واقعیت به خود بگیرد؟ 

گروه واگنر یک گروه نظامی است و از چنین قابلیتی برخوردار نیست که بتواند اجتماعات مردمی را به صحنه بیاورد. از سوی دیگر گروه واگنر از چنین ظرفیتی برخوردار نیست که با لابی‌گری نظامیان نیجر را به کودتا تشویق کند. گروه واگنر یک گروه نظامی است که برای کمک به بخش نظامی به برخی کشورهای آفریقایی وارد شده و اقدامات نظامی در این کشورها انجام داده است. به همین دلیل این گروه نمی‌تواند افکار عمومی و مردم را با خود همراه کنند و اساسا فاقد چنین توانایی است. از سوی دیگر آمریکا، فرانسه و کشورهای آفریقایی که مخالف کودتا در نیجر هستند به صراحت عنوان کردند که آنچه در نیجر رخ داده با حمایت روسیه نبوده است. اینکه در جریان کودتا در نیجر نام روسیه و گروه واگنر مطرح شد به دو دلیل بوده است.

نخست اینکه کشورهای غربی مانند فرانسه و آمریکا در بحران اوکراین با روسیه سرشاخ شده‌اند.به همین دلیل نیز پس از کودتا در نیجر در یک رویکرد تبلیغاتی عنوان کردند که روسیه در این کودتا نقش داشته است. این در حالی است که روسیه در تحولات اخیر در نیجر نقش نداشت و تنها رسانه‌های غربی به این موضوع دامن زدند. دلیل دوم این اتفاق این بود که فرمانده گروه واگنر از کودتا حمایت کرد و آن را تأیید کرد. این تأیید به معنای این نیست که گروه واگنر در این کودتا نقش داشته است. این دو دلیل باعث شد که برخی گمان کنند روسیه در این کودتا نقش داشته در حالی که چنین نبوده است. 

کودتای نیجر چه تأثیری بر کشورهای دیگر آفریقایی دارد؟ آیا این احتمال وجود دارد که کشورهای دیگر آفریقایی نیز با توجه به شرایط نیجر به دنبال تغییر و تحول به وسیله کودتا باشند؟ 

بله؛ یکی از موضوعات مهمی که در شرایط کنونی وجود دارد همین مسأله و احتمال تکرار اتفاقات نیجر در بین کشورهای دیگر آفریقایی است. در شرایط کنونی رهبران کشورهای غرب آفریقا جلساتی تشکیل داده‌اند و به دنبال این هستند که کودتاگران نیجر را مجازات کنند. دلیل اصلی این جلسات نگرانی از تکرار این اتفاقات در کشورهای دیگر آفریقایی است. از سوی دیگر فرانسه نیز نگران وضعیت نیجر است. فرانسه از یک طرف نگران از دست دادن منافع خود در نیجر است و دوم نگران این است که این اتفاقات در کشورهای دیگر آفریقایی تکرار شود و منافع فرانسه را در این کشورها به مخاطره بیندازد. به همین دلیل فرانسه به دنبال این است که کودتاگران را به شدت مجازات کنند و مردم نیجر را از مخالفت با سیاست‌های فرانسه در این کشور پشیمان کنند. دلیل این رویکرد نیز این است که در تکرار این اتفاقات در کشورهای دیگر آفریقایی جلوگیری کنند. 

چرا استعمار فرانسه در آفریقا هنوز به پایان نرسیده است؟ 

واقعیت این است که فرانسه یک استعمارگر بزرگ در آفریقا بوده و در گذشته نزدیک به بیست کشور آفریقایی جز مستعمره فرانسه به شمار می‌رفته است. به همین دلیل نیز در شرایط کنونی در حدود چهارده کشور آفریقایی نام واحد پول آنها فرانک است که در گذشته واحد پول فرانسه بوده که بعدا به یورو تبدیل شد. این وضعیت نشان می‌دهد که استعمار فرانسه در آفریفا ادامه داشته و در طول سال‌های گذشته بسیاری از منابع این کشورها را استخراج کرده است. بدون تردید اگر این استعمارگری‌های فرانسه در آفریقا نبود امروز این کشور به عنوان ابرقدرت در سطح جهان شناخته نمی‌شد. اگر پیوند فرانسه با منابع کشورهای آفریقایی قطع شود دیگر فرانسه نمی‌تواند منابع لازم را برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت در اختیار داشته باشد و به همین دلیل به یک کشور معمولی تبدیل خواهد شد. نکته دوم اینکه نیجر داری منابع زیادی اورانیوم است که از اهمیت زیادی برخوردار است.

در شرایط کنونی کشورهای جهان در جنگ انرژی قرار دارند. این در حالی است که بیش از یک سوم برق فرانسه را نیز اورانیوم تأمین می‌کند. به همین دلیل منابع اورانیومی که در نیجر قرار دارد برای فرانسه از اهمیت استراتژیک برخوردار است. به همین دلیل نیز فرانسه حاضر نیست به راحتی این منابع مهم و کلیدی را از دست بدهد. نکته سوم اینکه فرانسه به واسطه پیوند اقتصادی با کشورهای آفریقایی برای خود در بین قدرت‌های جهانی اعم از آمریکا و کشورهای غربی و چین و روسیه یک پرستیژ سیاسی ایجاد کرده است. به همین دلیل نیز حاضر نیست به راحتی و با کودتا در نیجر این پرستیژ سیاسی را در بین قدرت‌های جهانی از دست بدهد.

نویسنده : احسان انصاری

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار