تبعات عدم شناخت از نظام سیاسی آمریکا
سید محمود صدری تحلیلگر مسائل بینالملل
عدم آگاهي و شناخت وضعيت نيروهاي سياسي در ايالات متحده آمريکا، تبعات و خسارتهايي تاکنون ببار آورده است. دموکراتها در زمان انتخابات مواضع بسيار منفي را نسبت به عربستان مطرح ميکردند و بايدن پس از پيروزي نيز بر اين مواضع تاکيد و براي رسيدن به يک توافق در برجام نظرات مثبتي را مطرح کرد. همچنين کاخ سفيد نسبت به سياستهاي سبعانه عربستان در يمن و برون رفت حوثيها از گروههاي تروريستي مواضع روشني اتخاذ کرد. در اين ميان گفتوگوهاي برجامي شکل گرفت اما متأسفانه از اقدامات نسبتا مثبت نسبت به حوثيها و منطقه استقبال نشد. به همين دليل و به سبب جنگ اوکراين و نياز آمريکا به انرژي و همچنين بهدليل لابيهاي اسرائيل، سياست کاخ سفيد نسبت به عربستان و امارات در حال تغيير است. آنها همچنين مواضع سختتري را در رابطه با حوثيها اتخاذ کردهاند. حال اگر برجام نيز با ناکامي روبهرو شود تقريبا شرايط زمان ترامپ احيا ميشود. اکنون امارات و عربستان سياستهايي را براي زنده کردن وضعيت دوران ترامپ دنبال ميکنند. از آمريکا انتقاد ميکنند و از خود گرايشهاي روسي و چيني نشان ميدهند. بن سلمان و بن زايد، پاسخ بايدن را در مقطعي از زمان نميدادند و شاهزاده عربستان احتمال دريافت يوان چيني را در مبادلات نفتي مطرح ميسازد. بخشي از اين مواضع امارات و عربستان اصالت دارد ولي آشکار و واضح است روابط اين دو کشور بهرغم همه تغييرات در سطح بينالملل با آمريکا غير قابل جانشيني است. آنها مواضع ضد آمريکايي ندارند بلکه اين دو سياستمدار به نفع جناح جمهوريخواه و تقويت ديدگاه ترامپ و وادار کردن بايدن به امتيازات لازم از جمله ضديت بيشتر با ايران و همکاري در جنگ يمن و بهخصوص عدم سازش در برجام گام برميدارند. آنها تاکنون بهطور نسبي موفق هم بودهاند چرا که ديدگاه بايدن و دموکراتها را تعديل و انتقاد عليه ايران را در کاخ سفيد تقويت کردهاند. در چنين وضعي چنان چه برجام بهشکست بينجامد، آمريکا سياست فشار همه جانبه را اتخاذ مينمايد که بهطور خودکار نزديکي اين کشور و دول غربي را با کشورهاي عربي خليج فارس از يک طرف و نزديکي اعراب و اسرائيل و ترکها را از جانب ديگر دربر خواهد داشت. بهنظر ميرسد ايران ميتواند با تدبير بيشتر راه را به منظور توافق برجام هموار کند.
ارسال نظر