حقوق اجتماعی و فطری انسان
افشین طباطبایی نویسنده و پژوهشگر اجتماعی
حقوق شهروندى هركس، تابع قوانين مدني، عُرفى و شرعى جامعه است كه در کشورهاي مختلف، تعاريف كم و بيش مشابه دارد. بهعنوان مثال، وقتى چراغ قرمز شد، بايد خودرو را متوقف کرد يعني افراد موظفند به قوانين رانندگي، احترام بگذارند و از آن پيروى نمايند. نيروهاى راهنمايي و رانندگى، ضابطين برقرارى مقررات و حفظ آن از طرف همه هستند و كساني را كه قوانين را زير پا مىگذارند، مورد پيگرد قانونى قرار ميدهند. در حقيقت، پليس راهنمايي براى دفاع از حقوق ديگر شهروندان، راننده خاطى را جريمه ميکند؛ يعنى در شرايطى كه حقوق اجتماعى آحاد ملت، مورد تجاوز قرار ميگيرد، پليس به دفاع برميخيزد و بهعنوان پاسدار حقوق اجتماعى همه افراد جامعه، با فرد خاطى برخورد مىكند. پارک دوبله، پارک کردن در کوچهها جلوي در منازل و... ايجاد مزاحمت و نقض آشکار حقوق شهروندي ديگران از مواردي است که از جانب برخي از شهروندان اعمال ميشود. درموارد متعددى حقوق انساني و شهروندى ما، از جانب ديگران مورد تعدى قرار ميگيرد كه چندان قابل پيگيرى يا دفاع نيست. سر و صداي همسايه در ساعات آخر شب، بوق زدن ممتد، گرانفروشي، عبور موتورسيکلتها در پيادهرو، سد معبر، ريختن زباله، شکستن شاخهها و دهها مورد ريز و درشت ديگر که هر روز به طور مستقيم و غيرمستقيم با آنها روبهرو ميشويم. واقعا در چنين مواردي چه بايد کرد؟ با همسايه يا موتورسوار يا کسي که جلوي در منزل ما پارک کرده دعوا و داد و بيداد راه بيندازيم؟ قطعا زورگويى و زور شنيدن، راه بهجايي نخواهد برد. شلوغكاري و جنجال بپا كردن آسان است. كبريت در انبار كاه انداختن، كار سادهاى است، اما خاموش كردن آن، بسيار دشوار. آيا براي حفظ آرامش خود مدام کوتاه بياييم ؟ آيا راه قضايي را براي حقخواهي پيش بگيريم؟ در زندگى روزمره، هركسى بايد براساس قوانين حقوقي يا عُرفي جامعه و محيط كار فعاليت كند. ولي در شرايطي كه آزمندي، طمعورزي، خودشيفتگي، خودخواهي پا ميگيرد، اوضاع به سمت ناهنجارى ميرود، يعنى مقررات اجتماعى ناديده گرفته شده و حركت اتفاقات در مسيري خلاف حقيقت آن جارى ميشود: اينجاست كه خطر آغاز ميشود و امنيت و سلامت (جسمي - رواني) ما به مخاطره ميافتد. در اغلب اين موارد است که برافروخته ميشويم و با مشاجره و عصبانيت جواب ميدهيم، يا حتي كار به قهر و کدورت و در مواردى حاد، به زد و خورد كشيده ميشود. بهترين كار در چنين وضعيتى، ترك محل است چرا؟ چون يا بايد بتوانيم براي حفظ حقوق شهروندي خود مقابله به مثل كنيم يا ضابطين قانون به ما كمك كنند. درغير اين صورت، بهطور ناخواسته، براى جلوگيري از آزار بيشتر وارد فاز خشونت خواهيم شد.اگر از كنار درختى عبور ميکنيم كه كندوى عسل بزرگى روى آن قرار دارد، بايد مراقب باشيم تا زنبورها سراغمان نيايند. در برابر هجوم هزاران زنبور، چهكارى از دستمان بر ميآيد، جز آنكه فرار كنيم. در برابر آفتاب شديد، به سادگى بايد به سايه پناه برد. ايستادگى در فضايى كه منطق و عقل سليم، در آنجا وجود ندارد همان روبهرو شدن با هزاران زنبور است. بزرگي توصيه ميکرد براي اصلاح هنجارهاي اجتماعي و توجه به حقوق شهروندي بهتر است هر کسي به اندازه سهم خودش نسبت به رعايت اخلاق شهروندي و حقوق ديگران کوشا باشد.
ارسال نظر