| کد مطلب: ۱۰۳۸۷۸۰
لینک کوتاه کپی شد

حشمت ا... فلاحت‌پیشه در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

سفــر پوتیــــن زمینه‌ســــاز شکل‌گیـــــری بلوک ضد تحریمی خواهد بود

«آرمان ملی»- احسان انصاری: سفر پوتین و اردوغان به ایران، تهران را به محلی برای یک اجتماع دیپلماتیک بزرگ با ابعاد جهانی تبدیل کرده است. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که سفر بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا به اسرائیل و عربستان در رسانه‌های منطقه و غربی با سروصدای زیادی همراه بود. با این وجود سفر بایدن نه تنها نفعی برای آمریکا نداشت بلکه نقدهای جدی نیز به آن وارد شد. سفری که به باور بسیاری از تحلیلگران بین‌المللی انفعالی بود و دستاورد خاصی به‌همراه نداشت. به همین دلیل سفر همزمان پوتین و اردوغان به ایران مورد توجه فضای بین‌المللی قرار گرفته است. اینکه پوتین چه پیام‌های راهبردی برای ایران دارد و از سوی دیگر ایران و ترکیه چگونه می‌توانند از چالش‌های اقتصادی پیش‌رو عبور کنند موضوعی است که «آرمان ملی» در گفت‌وگو با دکتر حشمت ا... فلاحت پیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی و تحلیلگر روابط بین‌الملل مورد تحلیل و بررسی قرار داده که در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

سفر پوتین و اردوغان به تهران در حالی انجام شده است که در فاصله زمانی کمی بایدن به خاورمیانه سفر کرد. پوتین در سفر به ایران به دنبال چیست؟آیا این سفر در جهت اتخاذ یک رویکرد تقابلی در برابر آمریکا و متحدانش خواهد بود؟
اجتماع دیپلماتیکی که در تهران با حضور رهبران روسیه و ترکیه ایجاد شده نه یک نشست محدود درباره سوریه است و نه یک اجماع راهبردی. این اتفاق یک تحول دیپلماتیک مهمی است که با مسائل مختلفی در ارتباط است. مسائلی که به شکل‌های مختلف با منافع ملی ایران ارتباط دارد. آن چیزی که در این اجتماع دیپلماتیک برای ایران از اهمیت بیشتری برخوردار است سفر پوتین به ایران است. این در حالی است که در روزهای اخیر بایدن به خاورمیانه سفر کرده است. به همین دلیل سفر پوتین به ایران حائز اهمیت است. واقعیت این است که سفر بایدن یک سفر انفعالی بود. شاید در منطقه و برخی محافل رسانه‌ای به شکلی عمل می‌شد و تلاش می‌شد ایران به عنوان سیبل این سفر مشخص شود اما در واقع چنین نبود. مهم‌ترین هدف سفر بایدن به منطقه این بود که بازار منطقه را تقویت کند. سفر بایدن به خاورمیانه به اندازه‌ای انفعالی بود که باید عنوان کرد در سیاست خارجی آمریکا کمتر تا به این اندازه انفعال وجود داشته که رئیس‌جمهور این کشور برای افزایش150 هزار بشکه نفت در روز این سفر را به خاورمیانه انجام بدهد. در این زمینه اسرائیل تلاش کرد این سفر را به شکلی معرفی کند که برای شکل دهی به یک ناتوی عربی در خاورمیانه صورت گرفته است. حتی برخی کشورهای عربی نیز به این موضوع دامن زدند. با این وجود ما مشاهده کردیم که در عمل آنچه اتفاق افتاد این بود که بایدن به اینکه سربازان مأمور در خاورمیانه حضور ندارند افتخار کرد. وی از دیپلماسی منطقه‌ای و برجام حمایت کرد و حتی از نخست وزیر عراق بابت میانجی‌گری بین ایران و عربستان تشکر کرد. پس از سفر بایدن به خاورمیانه مقامات آمریکا حتی چراغ سبزهایی به ایران نشان دادند. این چراغ سبزها حتی شامل نفت ایران برای ورود به بازارهای جهانی نیز می‌شد.
چرا برخی تحلیلگران بین‌المللی سفر پوتین به ایران را واکنشی در مقابل سفر بایدن به خاورمیانه می‌دانند؟
از زمان سفر بایدن به عربستان و اسرائیل تا سفر پوتین به تهران چند اتفاق مهم رخ داد. نخست مطرح شدن موضوع پهپادها بود. انگیزه‌های نامشخصی وجود داشت که ایران را به شکل‌های مختلف به جنگ در اوکراین ارتباط بدهد. اتفاق مهم دیگری که در این مدت رخ داد سخنان سفیر روسیه در ایران بود که با واکنش‌هایی نیز مواجه شد. اتفاق دیگری که در این مدت رخ داد اظهارات دو سیاستمدار سابق و مرتبط با موضوع هسته‌ای بود که با واکنش‌های زیادی مواجه شد. آقای خرازی و لاریجانی عنوان کردند که ایران اگر بخواهد می‌تواند به بمب هسته‌ای دست پیدا کند. این اظهارات نشان می‌دهد که پس از سفر پوتین به تهران دو امکان وجود دارد. نخست اینکه آمریکا برای احیای برجام چراغ سبزهایی را به ایران نشان بدهد که در این شرایط این احتمال وجود دارد که دیپلماسی احیا شود. امکان دوم این است که شرایط برجام به سمت افول پیش برود و در آینده برجام با شکست مواجه شود. این در حالی است که در شرایط کنونی ترکیه تحرکاتی را در سوریه آغاز کرده که در نهایت به ضرر منطقه تمام خواهد شد. اجلاس آستانه در اوج بحران سوریه موفق شد به نتایجی برسد که پیامدهای مثبتی داشت. به همین دلیل در شرایط کنونی نیز باید برای بحران کنونی چاره‌اندیشی شود. با این وجود آن چیزی که به ایران ارتباط پیدا می‌کند حائز اهمیت است. یکی از این مسائل پیام‌هایی است که پوتین برای ایران خواهد داشت.
پوتین چه پیام‌هایی برای ایران خواهد داشت؟
پوتین در این سفر پیام‌های راهبردی برای ایران خواهد داشت. نخست موضوع پیوستن به گروه بریکس که در گذشته ایران درخواست‌هایی را در این زمینه مطرح کرده اما به نتیجه نرسیده بود. در شرایط کنونی گروه بریکس در حدود28 درصد تولید ناخالص جهان و24 درصد گردش مالی خارج از حوزه دلار و یورو را در اختیار دارد. به همین دلیل حضور ایران در گروه بریکس می‌تواند یک دستاورد مهمی برای منافع ملی ایران به شمار برود. نکته دیگری که سفر پوتین به تهران می‌تواند داشته باشد می‌تواند زمینه‌ساز شکل گیری یک بلوک ضد تحریمی باشد. این بلوک ضد تحریمی می‌تواند مانع فشارهای آمریکا علیه کشورهای مختلف در سطح جهان شود. به ویژه اینکه این بلوک ضد تحریمی می‌تواند یک فضای تنفسی برای ایران ایجاد کند. من معتقدم اگر ایران و روسیه به سمت همکاری‌های راهبردی حرکت کنند به جای رقابت در بازار نفت و گاز می‌توانند یک بلوک ضد تحریمی شکل بدهند که می‌تواند به منافع یکدیگر کمک کند. این رویکرد می‌تواند یک ناوگان تجاری و دفاعی بین کشورهای تحریم شده ایجاد کند. در این ناوگان کشورهایی مانند ایران، روسیه، ونزوئلا، سوریه و دیگر کشورها می‌توانند حضور داشته باشند. این موضوع به خصوص در زمینه دفاعی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
چرا جنبه‌های دفاعی این ناوگان بر جنبه‌های تجاری آن غلبه دارد؟
اگر رویکرد تقابلی ایران با غرب ادامه پیدا کند این وضعیت همواره با حرکات ایذایی برخی بازیگران مانند اسرائیل مواجه خواهد بود. در چنین شرایطی هنگامی که اسرائیل به دنبال کشاندن گنبد آهنین خود به سمت منطقه است ایران این حق را برای خود قائل است که به‌همراه روسیه یک گنبد آهنین متقابل را شکل بدهد. به همین دلیل ایران باید از بالاترین توانایی‌های ضدهوایی و اس400 و فناوری‌های از این نوع برخوردار باشد. آقای روحانی رئیس‌جمهور سابق ایران از تعبیر مرثیه‌ای زودهنگام برای برجام استفاده کردند. این نشان می‌دهد که آقای روحانی این پیش بینی را کرده است که ممکن است برجام به نتیجه نرسد. این مسیری است که قابل دفاع نیست. تنها در یک شرایط این مسیر قابل دفاع است و آن این است که روس‌ها حد اعلی همکاری هسته‌ای و دفاع هسته‌ای با ایران را داشته باشند. این تنها راهی است که برای چنین شرایطی می‌توان متصور بود. در غیر این صورت اگر برجام به نتیجه نرسد این ایران خواهد بود که در این وضعیت آسیب خواهد دید. در چنین شرایطی آن چیزی که ایران باید به آن توجه کند این است که منافع ملی باید در اولویت باشد. واقعیت این است که آمریکا ایران را به عنوان یک هدف راهبردی دائمی نمی‌داند.
چرا آمریکا ایران را یک هدف راهبردی نمی‌داند؟
چالش اصلی راهبردی آمریکا در مرحله نخست یا چین برای هژمونی است. در مرحله دوم با روسیه در اوکراین و غرب است. به همین دلیل ایران یک چالش منطقه‌ای برای آمریکا به شمار می‌رود. نمی‌توان ایران را چالش راهبردی جهانی آمریکا قلمداد کرد. برخی در منطقه تلاش می‌کنند ایران را در مقابل آمریکا سیبل کنند. نکته مهم دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که روسیه با ایران وارد همکاری‌های راهبردی نخواهد شد. سخنان سفیر روسیه در تهران به خوبی این موضوع را نشان می‌دهد. ما از این اظهارات چنین برداشتی نمی‌کنیم. به همین دلیل من معتقدم ما باید از سفر رهبران دو قدرت روسیه و ترکیه منافع ملی خود را جست وجو کنیم. من معتقدم اگر روسیه خواسته‌های راهبردی ایران را تأمین نکرد آن چیزی که روی میز باقی می‌ماند برجامی است که آمریکایی‌ها با توجه شرایط حاضر هستند بر سر آن امتیازات بیشتری به ایران بدهند. سفر بایدن به خاورمیانه بیش از آنکه برای آمریکا نفع به‌همراه داشته باشد نقد‌های حقوق بشری برای دموکرات‌ها به‌همراه آورد. این سفر به خوبی نشان داد که سه میلیون بشکه نفت ایران به خوبی می‌تواند وضعیت بازارهای نفت جهانی را متحول کند. در کوتاه مدت نیز میزان نفتی که ایران در شناورهای خود در آب‌های آزاد دارد می‌تواند بازار نفت را تحت تأثیر قرار بدهد. من معتقدم ایران همچنان می‌توان در معادلات آینده جهانی و منطقه‌ای نقش داشته باشد. در چنین شرایطی حتی روسیه نیز برای همکاری راهبردی با ایران با دیگر کشورها وارد رقابت و مسابقه خواهد شد. من امیدوارم سیاست خارجی ایران و روسیه به شکلی نباشد که برخی سیاستمداران روسی آن را شکل داده‌اند. به همین دلیل من معتقدم تنها در شرایطی که منافع ملی ایران تأمین شود دیدار و گفت‌وگوهای پوتین و اردوغان در تهران حائز اهمیت خواهد بود.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار