سفر تعیین کننده گروسی

طبق آنچه آژانس مطرح کرده تغييراتي که ايران در سانتريفيوژهاي فردو ايجاد کرده به اطلاعش نرسيده درحالي که ايران طبق پادمان هسته‌اي موظف است هرگونه تغييراتي در چيدمان، نوع و مقدار اورانيوم غني شده را به اطلاع آژانس برساند. اکنون آقاي اسلامي اعلام کرده اين گزارش نادرست و ناشي از اشتباه بازرس بوده و بلافاصله توضيحاتي ارائه داديم که بازرس آژانس هم از اشتباه خود مطلع شده ولي ظاهرا اين اشتباه را نپذيرفته چون اگر پذيرفته بود در گزارش خود آنگونه منعکس نمي‌کرد. بعد از آن فرانسه، آلمان و بريتانيا يک بيانيه تند عليه ايران صادر کردند که بهانه جديدي دست مخالفان ايران داد تا براساس آن بگويند ايران دارد برجام را نقض مي‌کند. چون آنها مدعي شدند که اين اقدامات نقض آشکار برجام است. از اين رو به نظر مي‌رسد کل اين ماجرا با سفر آقاي گروسي به ايران حل و اين سوءتفاهم برطرف شود و به يک راهکار اساسي براي پاسخ دادن به سه سوالي که مورد نظر آژانس هست، دست پيدا کنيم. اما اينکه طرف ايراني از زياده خواهي آژانس مي‌گويد به اين برمي‌گردد که پاسخ‌ها را داده اما طرف آژانس اين پاسخ‌ها را قانع کننده نديده است. به هرشکل همه چيز منوط به سفر آقاي گروسي به تهران است. شايد توافقي با آژانس انجام شود. هرچند بعيد به نظر مي‌رسد که ايران فورا در همان نشست با آقاي گروسي به سوالات پاسخ دهد اما دو طرف مي‌توانند به راهکاري برسند که به تدريج يا براساس يک برنامه زمان‌بندي مشخصي به سوالات پاسخ دهند. درست مانند مدليته‌اي که قبلا آقاي لاريجاني با آقاي البرادعي در سال 86 توافق کردند. چنانچه سوالات آژانس پاسخ داده شود به نظر مي‌رسد در روند مذاکرات برجام گشايشي حاصل خواهد شد و دور جديد مذاکرات شکل خواهد گرفت. آمريکا منتظر نتيجه اعتراضات و ناآرامي‌ها در ايران بود که به کجا مي‌انجامد و چون ديدند به جايي نرسيد الان بيشتر راغب شدند گفت‌وگوها را از سر بگيرند منتها آن سه سوال همچنان مساله است. اميدوارم يکبار براي هميشه بتوانيم اين مشکل را با آژانس حل کنيم. بايد منتظر سفر آقاي گروسي به تهران باشيم که در اين قضيه نقش تعيين کننده دارد و اگر به يک راهکار مناسب برسيم، هم مي‌توانيم جلوي تصويب يک قطعنامه جديد را در شوراي حکام بگيريم که احتمالا اوايل اسفند جلسه خواهند داشت و هم مي‌توانيم يک شروع جديدي در گفت‌وگو با طرف‌هاي اروپايي و آمريکا داشته باشيم.