دانــستنیهـــا
«شانه يخزده» چيست؟
«شانه يخزده» يا منجمد، يک بيماري نسبتا شايع است که بيشتر در خانمها و در سنين 40 تا 60 سالگي بروز ميکند. شانه يخزده (Frozen Shoulder) يک بيماري نسبتا شايع است که کپسول مفصل شانه را درگير ميکند، اما تخريب غضروف مفصلي و استخوان را بههمراه ندارد. بهدنبال آن درد و خشکي و محدوديت حرکت ايجاد ميشود. ميزان شيوع اين بيماري به طور دقيق گزارش نشده است، اما گفته ميشود در حدود 2 تا 5 درصد جمعيت را درگير ميکند. اين بيماري بيشتر در خانمها شايع است و اغلب در سنين 40 تا 60 سالگي بروز ميکند. مشخصه اين بيماري شروع درد خودبهخودي و معمولا بدون علت در شانه است که به مرور و بهصورت پيشرونده محدوديت حرکتي در مفصل را بهدنبال دارد. يعني ممکن است فرد بدون هيچ مشکلي شب بخوابد و صبح با درد شديد از خواب بيدار شود و موهايش را با درد شانه بزند يا به سختي کيفپولش را در جيب پشتي شلوار قرار دهد. اين بيماران معمولا با مشکلاتي از قبيل دردهاي شبانه و بيدارشدن از خواب هنگام حملههاي حاد، درد در حرکت و همچنين حين حمله حاد آن در زمان استراحت و درد در عضلات پشتگردن و شانه مواجه هستند. ممکن است وضعيت قرارگيري شانهها و کتفها از حالت طبيعي خارج شود و مثلا شانهها جلوتر از محل درست خود قرار بگيرند. دلايل بهوجودآمدن شانه يخزده هنوز بهصورت کامل مشخص نشده است. هنوز رابطه مشخصي به بازوي غالب يا عملکرد بازو مشاهده نشده، اما چند فاکتور مثل ديابت و بيحرکتي، ميتوانند خطر بروز اين بيماري را افزايش دهد. اگر فرد ديابت داشته باشد، خطر ابتلا سه برابر بيشتر است. ديگر افراد در خطر عبارتنداز؛ افرادي که بايد شانه بند گردني را براي طولانيمدت پس از آسيب يا جراحي ببندند. افرادي که بايد طولانيمدت بهعلت سکتهمغزي يا جراحي، بيحرکت باقي بمانند و افراد داراي اختلالات تيروئيد. معمولا اين بيماري با گذشت زمان و تحتنظر پزشک بهبود مييابد، اما ممکن است تا سه سال طول بکشد.
لوزالمعده مصنوعي به ديابتيها کمک ميکند
تحقيقات جديد نشان ميدهد لوزالمعده مصنوعي ممکن است به ميليونها نفري که مبتلا به ديابت نوع2 هستند، کمک کند. ديابت نوع2 شايعترين شکل ديابت است و ارتباط نزديکي با چاقي دارد. لوزالمعده (پانکراس) انسولين توليد ميکند، هورموني که به قندخون (يا گلوکز) کمک ميکند تا وارد سلولها شود تا از آن بهعنوان انرژي استفاده شود. افراد مبتلا به ديابت نوع يک انسولين کمي توليد ميکنند. وقتي انسولين کم باشد، گلوکز تجمع مييابد و باعث خستگي مفرط، تاريديد، کاهشوزن و سردرگمي ميشود. برخي از افراد مبتلا به ديابت نوع2 نيز براي کنترل قندخون خود نياز به مصرف روزانه انسولين دارند. دکتر «شارلوت بوتون»، مدرس باليني در دانشگاه کمبريج در انگلستان، ميگويد: «حدود 20 تا 30 درصد از افراد مبتلا به ديابت نوع2 از انسولين درماني براي مديريت ديابت خود استفاده ميکنند و ما نشان دادهايم که اين روش تحويل انسولين با يک سيستم حلقه بسته بسيار مؤثرتر از تزريق انسولين فعلي در دستيابي به اهداف گلوکز است.» در سيستمهاي حلقه بسته براي ديابت نوعيک، کاربر چندينبار در روز اطلاعاتي را در مورد زمان و اندازه غذاي دريافتي خود وارد ميکند، اما تحويل انسولين بين وعدههاي غذايي و در طول شب بهصورت خودکار انجام ميشود. در مقابل، سيستم جديد براي افراد مبتلا به ديابت نوع2 يک حلقه بسته است. اين بدان معناست که کاربران مجبور نيستند هيچ اطلاعاتي را وارد کنند. اين دستگاه با استفاده از دستگاههاي بدون نسخه، از جمله نمايشگر قندخون و پمپ انسولين با اپليکيشني بهنام CamAPS HX ساخته شده است. اين نرمافزار ميزان انسولين مورد نياز براي حفظ سطح قندخون را در محدوده هدف پيشبيني ميکند. بوتون گفت: «افراد از حسگر قندخون و پمپ انسولين استفاده ميکنند و با همراه داشتن يک گوشي هوشمند، اين سيستم کار کند.» محققان دريافتند زمانيکه افراد مبتلا به ديابت نوع2 از سيستم جديد استفاده ميکردند، دو برابر بيشتر از زمانيکه قندخون را آزمايش ميکردند و براي خود تزريق انسولين داشتند، با سطح گلوکز در محدوده هدف سپري ميکردند. بوتون تصريح کرد: «اين مدت معادل هشت ساعت اضافي در روز است و بدون افزايش خطر کاهش خطرناک سطح گلوکز بهدست آمد.» وي افزود: «پيشبيني ميکنيم که بهبود در کنترل گلوکز ممکن است خطر عوارض ديابت مانند بيماري چشم، بيماري کليوي و قطع عضو را کاهش دهد، اما براي بررسي اين موضوع نياز به يک مطالعه بسيار بزرگتر با پيگيري طولانيتر است.»
تاثيرات منفي چاقي بر «چشم»
طبق تحقيقات دانشمندان، اضافهوزن ميتواند سلولهاي سيستم ايمني افراد را با افزايش سن براي چشمهايشان تخريب کند. تحقيقات جديد مکانيسم مولکولي جديدي را که ممکن است باعث بيماري چشمي دژنراسيون ماکولا وابسته به سن شود، روشن ميکند. همچنين تحقيقات نشان ميدهد که چگونه عوامل استرسزاي زندگي مانند چاقي، سلولهاي سيستم ايمني را از نو برنامهريزي ميکنند و با افزايش سن آنها را براي چشم مخرب ميسازند. پرزميسلاو ساپيها، سرپرست تيم تحقيق از دانشگاه مونترال، گفت: ما ميخواستيم بدانيم چرا برخي از افراد داراي استعداد ژنتيکي به دژنراسيون ماکولا مبتلا ميشوند در حالي که ديگران در امان هستند. دژنراسيون ماکولا عامل اصلي نابينايي غيرقابل برگشت در سراسر جهان است. اين بيماري به دو شکل ظاهر ميشود: دژنراسيون ماکولا خشک که با تجمع رسوبات چربي در پشت چشم و مرگ سلولهاي عصبي در چشم مشخص ميشود و دژنراسيون ماکولا مرطوب که با عروق خوني بيمار مشخص ميشود که در حساسترين قسمت بافت ايجادکننده بينايي بهنام ماکولا ايجاد ميشود. از قبل مشخص شده که سيستم ايمني در چشم يک فرد مبتلا به دژنراسيون ماکولا بينظم و تهاجمي ميشود. به طور معمول، سلولهاي ايمني، چشم را سالم نگه ميدارند، اما تماس با عوامل بيماريزا مانند باکتريها و ويروسها ميتواند آنها را از بين ببرد.
ارسال نظر