زنان اصلاحطلبان مقصرند؟
آرمان ملی - یاسمین طالقانی: دور از انتظار نبود که برای توجیه درگذشت مهسا امینی و پاسخ به اعتراضات از ترفند اتهامزنی به فعالان زن جریان اصلاحات بهره بگیرند. مهسا دختر سنندجی در تهران بازداشت شد و درگذشت که بسیاری از مسئولان از جمله روسای قوا قول پیگیری دادند اما در سوی دیگر ماجرا سوالات جامعه بود، سوالاتی مانند اینکه رفتار گشت ارشاد چرا به مرگ مهسا منجر شده است؟ برای دلواپسانی که پاسخی به این سوالات ندارند، فرافکنی بهترین راه است. تصور آنها چنین است که با متهم کردن زنان اصلاحطلب میتوانند از سویی اذهان را از مرگ مهسا منحرف کرده و از سوی دیگر تقصیر را متوجه زنان جریان رقیب خود کنند.
برخورد ابزاری
اصولگرایــــان دلـــواپس مدعی هستند«جریان اصلاحات در دورانهای مختلف نشان داده است که با بسیاری از مقولات ارزشی که خود را به آن پایبند میداند، بهطور کاملا ابزاری برخورد میکند. در این شرایط است که کنشهای سیاسی این جناح بهطور کاملا جالب توجهی معنادار میشود. در واقع این جریان سیاسی آنجا که منفعت جناحیاش حکم کند، ورود میکند و بعضا بهطور سیل آسا با بمباران شدید خبری و پیام رسانی شدید عمل میکند، اما در جایی که به نفع این جناح نباشد طوری آلزایمر سیاسی میگیرد که گویی در این جهان نیستند. یکی از مواردی که بهطور کلی برای اصلاحطلبان به صورت کاملا ابزاری مورد استفاده قرار میگیرد موضوع زنان و حقوق زنان است. این جریان سیاسی در زمانی که سر کار بوده است بهویژه 8 سال دوره دولت اعتدالگرایان با همه شعارهایش در حوزه زنان کاری انجام نداد اما همیشه وقتی اوضاع در این حوزه بهم میریزد و اتفاقاتی ناگوار میافتد اعضای آن سینه سپر میکنند و خود را حامی زنان جلوه میدهند. در واقع در این حوزه اصلاحطلبان با یک استراتژی ماهیگیری سعی میکنند ماهی خود را از آب گل آلود بگیرند و زمانی که در این راستا آسیبی احساس میکنند
آنچنان در لاک خود فرو میروند تا غبار ماجرا فرونشیند و فرصتی دیگر برای عرض اندام سیاسی پیدا کنند.»
هراس از افشاگری زنان اصلاحطلب
دلواپسان نوشتند: «در همین رابطه دو حادثه رخ داده است که یکی به قتل با گلوله منجر شده و دیگری بر اساس یک اتفاق ناخواسته بر اساس وضعیت جسمی یک خانم جوان رخ داده است اما اصلاحطلبان از یک قتل با خشونت تمام گذشتهاند اما در برابر یک اتفاق ناخواسته آنچنان علم حقوق زنان برافراشتهاند که گویی اعضای این جریان سیاسی حتی شرایط رخدادها را نیز نمیتوانند از هم تمیز داده و جدا کنند. ماجرای قتل «میترا استاد» که توسط محمد علی نجفی شهردار اسبق تهران رخ داد و با شلیک گلوله همراه بود یکی از این موارد است. این درحالی است که حالا با اتفاق ناگواری که برای یک خانم در محل پلیس امنیت اخلاقی رخ داد و این خانم به علت شرایط جسمی درگذشت، ازجمله مواردی است که این دوگانگی به خوبی نمایان است.» آذر منصوری فعال سیاسی اصلاحطلب که در ماجرای میترا استاد سکوت اختیار کرده بود در ماجرای دوم اینچنین داد سخن سر میدهد: « در خصوص پوشش زنان ایران، موضوعی تکساحتی نیست که تصور کنید با رفتارهای سلبی و حتی ایجابی صرف، میتوانید آن را به نماد یک جامعه اسلامی تبدیل کنید.» معصومه ابتکار نیز از جمله ساکتتان ماجرای قتل میترا استاد بود که در این خصوص
دست به قلم شده و مینویسد: «مساله گشت ارشاد و نارضایتی که اینگونه برخوردها به وجود آورده است، بحث تازهای نیست، اما اینک یک بار دیگر با فاجعهای که روز ۲۲ شهریور رقم خورد، به سرخط خبرها آمده و غم ازدست دادن دختری جوان از دختران آرزومند سرزمینمان را بر دیگر غصهها سر بار کرده است.». شهیندخت مولاوردی نیز در یک رشته توییتهای تند در این باره مینویسد: «آخر کسی که دو سه دهه توجیه نشده چگونه با یکی دو ساعت میخواهید توجیه و هدایت کنید؟! » پروانه سلحشوری، طیبه سیاوشی و... از جمله دیگر اصلاحطلبانی هستند که بیدرنگ در این ماجرا اظهار نظر کردند و ادعاهای تندی را علیه نهادهای مختلف کشور ابراز داشتند. در این حین آنچه بیشتر ازگذشته نمایان میشود دستاویز قرار دادن یک موضوع به دفعات مکرر است .
ارسال نظر