| کد مطلب: ۱۰۳۷۰۱۶
لینک کوتاه کپی شد

رشد د‌انشگاه‌ها از فن‌آموزی تا پول اند‌وزی

بهرام بیات جامعه‌شناس

جمعيت دانشجويان ليسانس به تبع کاهش جمعيت جوان، رو به کم شدن است. زماني جمعيت جوان ما بالا بود و از طرف ديگر دانشگاه‌هاي دولتي کم بودند که رقابت بر سر کنکور را داغ کرده بود. ما بايد دانشگاه‌هاي دولتي با کيفيت به‌ويژه در سطح کارشناسي ايجاد کنيم تا اگر کيفيت بيشتري پيدا کرد به مقاطع کارشناسي ارشد و دکتري برسد. در يک بازه زماني خاص، دانشگاه‌هاي دولتي ما به‌شدت گسترش يافتند و ظرف 8 سال از 70 دانشگاه غيردولتي به 350 دانشگاه غيردولتي رسيديم و اين يک گسترش کمي بي‌رويه بود. از طرف ديگر دانشگاه آزاد هم به شکل گسترده‌اي گسترش يافت. دانشگاه پيام نور هم در يک برهه از ماموريت اصلي خود خارج شد و مانند دانشگاه‌هاي دولتي نسبت به پذيرش دانشجو اقدام کرد. دانشگاه‌هاي دولتي در اين ميان دو برابر افزايش يافتند يعني از سال 84 تا 92، 70 دانشگاه دولتي تبديل 160 دانشگاه شد. در کنار برخي از اين دانشگاه‌هاي دولتي نيز پرديس‌هاي پولي تاسيس شد. حاصل اين موارد، اين شد که به يکباره حجم عظيمي از صندلي در دانشگاه‌ها ايجاد شد. دانشگاه‌هاي غير انتفاعي کارشان اين بود که بخشي از وظايف دولت را برعهده بگيرند، در مجموع هم در آن شکل 70 تا 100 دانشگاه، دانشگاه‌هاي با کيفيتي به نظر مي‌رسيدند اما گسترش بي‌رويه دانشگاه‌ها؛ آزاد، پيام نور، غيرانتفاعي و پرديس‌هاي پولي، يک دفعه عدم تناسب بين ميزان ورودي دانشجو با صندلي‌هاي دانشگاه را ايجاد کرد. در برخي دانشگاه‌ها، علاوه بر پولي شدن، ما با کاهش کيفيت نيز مواجه شديم، بنابراين با يک کلاف پيچيده‌اي روبه‌رو هستيم که امروز شايد بيش از دو برابر کشورهاي توسعه يافته دانشگاه داريم. براي مثال 5/2 برابر ژاپن يا 2 برابر آلمان دانشجو و بيش از هزار و اندي سايت دانشگاهي داريم. متناسب با اين مساله هم نتوانستيم نيروي انساني کارآمد تربيت کنيم و با وجود اينکه تبار علمي خوبي داريم، به دليل اين عدم تناسب در رشد و گسترش کميت به جايي رسيده‌ايم که 80 درصد دانشگاه‌هاي ما غيرانتفاعي و پولي هستند و در بخشي از اين فرايند با وجود پولي که گرفته مي‌شود، کيفيت لازم و متناسب با نياز کشور وجود ندارد. بنابراين دچار نوعي عدم توازن، رشد فانتزي و غير اصولي در عرصه دانشگاه‌ها هستيم. به هرحال مساله ورود به دانشگاه به سطح نيازهاي اساسي خانواده‌ها رسيده که درست هم هست اما با توجه به اينکه ما هنوز نتوانستيم توسعه ملي خود را دانش بنيان کنيم، اولا بخش زيادي از اين فارغ‌التحصيلان امکان ورود به بازار کار ندارند و در عين حال در جاهايي دچار بحران کيفيت هستيم، بنابراين اين کلاف پيچيده بايد به صورت يک مساله جدي و ملي مورد بحث و ساماندهي قرار گيرد. بخشي از اين دانشگاه‌ها بايد طي يک فرايند منطقي و درست در هم ادغام شوند و از آنجا که با مشکل کاهش دانشجو روبه‌رو هستند، بايد بخشي از آنها ماموريت گرا شوند چون بخش بزرگي از مشکلات آموزش عالي ما معطوف به همين گسترش کميت، مشکل کيفيت و اشتغال فارغ‌التحصيلان در جامعه است. از آنجا که کشور ما يک کشور جوان است، طبيعي به نظر مي‌رسد که دانشگاه‌هاي دولتي نتوانند از پس اين حجم از دانشجو برآيند اما دانشگاه‌هاي غيردولتي در بسياري از کشورهاي دنيا وجود دارند. بايد توجه داشت که اين دانشگاه‌ها در ابتدا متکي بر يک سري از شاخص‌هاي علمي شکل مي‌گيرند و بعد بخش زيادي از پذيرش آنها معطوف به اقتصاد دانش است و اين دانشگاه‌ها به‌طور عمده، دانشجوي غيربومي و خارجي پذيرش مي‌کنند که اين امر باعث شده هم آن دانشگاه از يک برند علمي خوب برخوردار شود و هم نوعي چرخه اقتصادي را براي آن کشور فراهم مي‌کند. اين دانشگاه‌ها بنا به نيازشان بورس‌هاي خوبي هم به دانشجويان مي‌دهند. ما هنوز پذيرش دانشجوي خارجي در حد مورد قبول نداريم؛ حتي در دانشگاه‌هاي غيرپولي و معتبر خود نيز هنوز نتوانستيم فضايي ايجاد کنيم که ميزان خوبي از دانشجويان خارجي را پذيرش کنيم. مالزي با توجه به سوابق علمي دانشگاهي خود به مراتب از دانشگاه‌هاي ما عقب‌تر است اما توانسته با يک سري مکانيزم‌هاي خاص، کيفيت لازم را به دانشگاه‌هاي خود داده و با يک برنامه‌ريزي 10 ساله مدعي شدند که مي‌توانند در اين بازه زماني حدود 100هزار دانشجو خارجي جذب کنيم که به نظر من به موفقيت‌هاي خوبي هم دست يافتند. اگر در دانشگاه‌هاي پولي ما نتوانند شاخص‌هاي لازم را ايجاد کنند و با توجه به تنگناهاي پذيرش دانشجوي خارجي در ايران که باعث برخي ناهمانگي‌ها مي‌شود، از آنجا که جمعيت داخلي براي ورود به دانشگاه، رو به کاهش است، با مشکل روبه‌رو مي‌شوند يا مجبورند کيفيت علمي خود را کاهش دهند که اين مساله نيز خسارتي سنگين در پي دارد و ممکن است کساني وارد دانشگاه بشوند که تنها براي مدرک به دانشگاه مي‌روند. بنابراين اگر نتوانيم دانشگاه‌هاي غيرانتفاعي و پرديس‌ها را از کيفيت لازم و فضاي مناسب برخوردار کنيم، آنها تنها منتظر دانشجويان ايراني مي‌مانند و از ظرفيت بزرگ دانشجويان خارجي بي‌بهره خواهند ماند. اين روند باعث مي‌شود کساني وارد دانشگاه شوند که به دنبال مدرک بوده و از حداقل صلاحيت‌هاي علمي براي ورود به دانشگاه برخوردار نيستند.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار