تصمیمات تلخ اما ملی
صادق زیبا کلام استاد دانشگاه
کشورمان از منظر اقتصادي چه قبل و چه پس از انقلاب با دو معضل اساسي مواجه بوده و هم اکنون نيز مواجه است. يکي از اين معضلها امور اقتصادي دولت است. اقتصاد ايران همواره يک اقتصاد به تمام معنا دولتي بوده است. اشکال دوم نظام اقتصادي نيز پرداخت يارانه فلهاي بوده است. قيمت بنزين تمام شده با توجه به قيمت نفت خام در حدود 5 هزارتومان است اما دولت آن را با يارانه حاملهاي انرژي 1500 و به صورت آزاد 3000 تومان ميفروشد. اگر فرض بگيريم دولت همه بنزينها را نيز 3 هزارتومان بفروشد در هر يک ليتر بنزين که در ايران به فروش ميرسد دولت 2هزارتومان از جيب خود ميپردازد. به عبارت ديگر ماليات دهندگان از جيب خود اين مبلغ را ميپردازند. با توجه به اينکه روزانه يکصد ميليون ليتر بنزين مصرف ميشود بنابر اين دولت روزانه 200 ميليارد تومان يارانه بنزين ميپردازد که در سال چيزي حدود 70 هزار ميليارد تومان ميشود. يعني به تنهايي به اندازه بودجه آموزش و پرورش يا بهداشت و درمان هزينه ميشود. هيچ نظام اقتصادي در دنيا وجود ندارد که چنين ثروت ملي را اينگونه مصرف کند. البته فقط بنزين نيست که دولت اينگونه بابت آن يارانه پنهان ميپردازد. آب، برق، گاز، روغن، آرد، دارو و بسياري از مايحتاج ديگر را دولت با قيمتهاي غير تمام شده عرضه ميکند. تا اينجاي قضيه شايد بگوييم که مشکلي نيست و کمک به مردم محسوب ميشود. اما اشکال از اينجا شروع ميگردد که به عنوان مثال بخش عمدهاي از آن هفتاد هزار ميليارد تومان يارانه پنهان بنزين به اقشار و لايههاي پر در آمدتر جامعه که يک يا دو اتومبيل دارند و منظما از اتومبيل سواري استفاده ميکنند ميرسد. در حالي که اقشار و لايههاي محرومتر جامعه يا اتومبيل سواري ندارند و يا به اندازه اقشار و لايههاي مرفه از آن استفاده نميکنند. اين وضعيت نميتواند تا ابد ادامه پيدا کند و بالاخره بايد روزي اين نابرابري سامان يابد. آنچه که دولت آقاي رئيسي کمر همت بدان بسته است اصلاح اين وضعيت است. حال اينکه چقدر موفق شود يا يکباره ميتوان اين يارانهها را جمع کرد قابل بحث است. اما آنچه مسلم است جمع کردن اين يارانهها بايد به مرور زمان صورت بگيرد. در کشورهاي توسعه يافته دولتها نه تنها بسياري از مايحتاج را با قيمتهاي مصنوعي عرضه نميکنند بلکه با قيمت واقعي ميدهند و بابت آن هم سودي دريافت ميکنند. در عوض آن زمان به اقشار و لايههاي کم درآمدتر جامعه به صورت مستقيم کمک ميکنند. در ايران چون دولت درآمدي ندارد کالا را به همه يکسان عرضه ميدارد و در نتيجه در آمدي برايش نميماند که آن را به لايههاي محروم جامعه بپردازد. متاسفانه چون دولتها در ايران همواره خواستهاند محبوب باشند حاضر نشدهاند تصميمات سخت اقتصادي را اتخاذ کنند. متاسفانه برخي از مردم اعتمادشان کاهش يافته و هر قدر که مسئولان بگويند که بنزين 3 هزار توماني يا 1500 توماني بزرگترين خيانت به نسلهاي آينده است باور نميکنند. البته به نظر ميرسد که اين بار مسئولان خويشتنداري بيشتري از خود نشان دادهاند.
ارسال نظر