عراق، خليجفارس و يادآوري چند نکته
علیموسوی خلخالی کارشناس مسائل بینالملل
طي روزهاي اخير اظهارات و بيانيههاي مقامات و چهرههاي سياسي عراقي بر سر نام خليج فارس جنجالبرانگيز شده است. بسياري خُرده گرفتند که دولت جديد عراق که دوست و متحد ايران محسوب ميشود، چرا بايد از اين نام استفاده کند و به قولي نام غيرواقعي را براي يک آبراه بينالمللي که هميشه تاريخ و در تمامي اسناد بينالمللي و تاريخي نامش خليج فارس بوده است را به کار ببرد؟ قبل از هر چيز بايد بر اين نکته تاکيد کرد که شکي نيست خليج فارس، خليج فارس است و تمام اسناد جهاني غرب و شرق بر اين واقعيت تاکيد دارند، حتي کشورهاي عربي نيز تا قبل از آنکه جمال عبدالناصر اين بذر نفاق را بکارد، اين آبراه را خليج فارس ميناميدند. خليج فارس همان قدر خليج فارس است که اقيانوس هند اقيانوس هند، درياي چين درياي چين، خليج مکزيک خليج مکزيک، خليج پاناما خليج پاناما و درياي عمان درياي عمان است. اما يادآوري چند نکته خالي از لطف نيست که شايد بد نباشد به آنها توجه کافي شود. همان طور که سوريه و لبنان و يمن خليج فارس را خليج فارس نمينامند از عراق نيز نبايد انتظار داشت که خليج فارس را چيزي مغاير با آنچه کشورها و دولتهاي عربي و مجامع عربي مينامند بنامد. آنها کشورهاي عربي مستقلي هستند که تلاش داريم خلاف منافع ملي ما عمل نکنند و حتيالامکان از متحدان و دوستان نزديک ما باشند. اين به معناي اين نيست که اين کشورها قرار است هر آنچه ما دلمان بخواهد انجام دهند. البته ما حق داريم نسبت به قلب واقعيت اعتراض کنيم، به طرف عراقي يا هر طرف ديگري اعتراض خود را بيان کنيم و به آنها نارضايتي خود را ابراز داريم اما گمان نکنيم چون در برههاي از تاريخ به آنها کمکهاي موثر کردهايم پس قرار است در خدمت ما باشند و هر آنچه ما ميخواهيم انجام دهند. اين اشکال وارد است که دولت عراق در اداره اين اتفاق ضعيف عمل کرد و انتظاري که از آن براي مديريت اين موضوع ميرفت را برآورده نکرد. دولت عراق ميتوانست به گونهاي رفتار کند که اين موضوع به يک جنجال رسانهاي تبديل نشود. بازي جام ملتهاي عربي خليج فارس يک رويداد مهم براي عراق است که بعد از نزديک به چهل سال در اين کشور بحرانزده و عبور از روزهاي سخت و جنگ و تروريسم و کشتار برگزار ميشود. اهميت اين بازيها بهقدري هست که عراقيها به بسياري از مسائل ديگر توجه نکنند و توجه خود را به کشورهاي شرکت کننده در اين رويداد مهم ورزشي معطوف کنند. مضافا بر اينکه اين رويداد ورزشي اميد و نشاطي استثنايي براي مردم عراق ايجاد کرده است. بار ديگر در اينجا بايد تاکيد شود که مردم عراق خود را مردم عرب ميدانند و انگيزهها و احساسات عربي نزد آنها بسيار پررنگ است. بنابراين نبايد اجازه داد چنين مسائلي نزد آنها تاثير سوء بگذارد و موجب شود احساسات ضد ايراني نزد آنها برانگيخته شود. فراموش نکنيم ملت عراق براي بيش از سه دهه تحت تاثير انديشههاي بهشدت ضد ايراني رژيم بعث بودند و اخيرا طي سالهاي اخير است که احساسات ضد ايراني آنها رنگ باخته است. اين اشکال به ديپلماسي کشورمان نيز وارد است که ضعيف عمل کرده که ديگران اجازه مييابند بديهيات را زير سوال ببرند و حتي به ما چنين طعنههايي بزنند. ديپلماسي صرفا محدود به يک نقطه يا يک کشور يا يک منطقه نيست. ديپلماسي مجموعه کنشهاي دولتها در سطح بينالمللي و جهاني است که به آنها اعتبار ميدهد و شأن آنها را به اندازهاي بالا ميبرد که دولتي يا کشوري به خود اجازه نميدهد به اعتبارشان صدمه بزند، چراکه از عواقب آن به خوبي آگاه است. اين واقعيت را بپذيريم که در جامعه بينالمللي ضربهپذير شدهايم. بنابراين اين سوال مطرح ميشود که دولت عراق با اين اقدام چه احساس زيان يا غبني ميکند که انجام چنين کاري را به خود جرات ندهد؟
ارسال نظر