| کد مطلب: ۱۰۴۶۸۲۹
لینک کوتاه کپی شد

طرحی برای کاهش قدرت چانه‌زنی

حشمت ا... فلاحت‌پیشه نماینده ادوار مجلس

خروج از ان‌پي‌تي، شعاري است که هر وقت روابط ايران با آژانس دچار نوسان مي‌شود، مطرح مي‌شود. اصلا برنامه هسته‌اي ايران، برنامه‌اي است که در حوزه ان‌پي‌تي چالشي ندارد که بحث خروج از ان‌پي‌تي مطرح باشد. سياست‌هاي نظارتي آژانس در سه حوزه عمدتا شکل مي‌گيرد که يک حوزه مربوط به همکاري‌هاي پادماني مربوط به ان‌پي‌تي است که در اين حوزه اصلا چالشي بين ايران و آژانس وجود ندارد. ايران عضو ان‌پي‌تي است و بازرسي‌ها هم صورت مي‌گيرد. يک قسمت پروتکل‌هاي الحاق است که فراتر از نظارت‌هاي ان‌پي‌تي است. معمولا در قبال کشورهايي که اتهاماتي عليه‌شان مطرح شده و با آژانس نتوانستند اختلافشان را حل کنند، موضوع پروتکل الحاقي شکل مي‌گيرد. خيلي از اعضاي آژانس که ان‌پي‌تي را پذيرفتند، همکاري‌هاي در قالب پروتکل الحاقي را ندارند ولي ايران به صورت داوطلبانه اين را اجرا مي‌کند هرچند که مجلس آن را تصويب نکرده. يک قسمت سوم مربوط به قسمت‌هاي خاص برجامي است که خاص روابط ايران و آژانس است که خاص برجام است؛ برجامي که هنوز روي کاغذ هست. آنجا جايي است که براي برنامه ايران در تاسيسات و سوخت هسته‌اي سقف و حدي مشخص شده. اتفاقي که افتاده چالش در حوزه‌هاي پروتکل‌هاي الحاقي و همکاري‌هاي برجامي است. در موضوع ان‌پي‌تي اختلافي ندارند و اتفاقا ان‌پي‌تي پشتوانه حقوقي برنامه هسته‌اي ايران است چون ايران در قالب ان‌پي‌تي، تخطي صورت نداده. آنچه تحت عنوان تخطي ايران دارد مطرح مي‌شود، گذر ايران در قالب توافقات برجامي است. يعني در قالب برجام قرار شده بود که ايران سقفي را در زمينه توليدات هسته‌اي و سوخت زير پنج درصد داشته باشد منتها چون اول آمريکايي‌ها کارشکني کردند، ايران با استفاده از خود ظرفيت برجام، گام‌هايي را برداشته. بنابراين دليلي ندارد که موضوع خروج از ان‌پي‌تي الان مطرح شود. بنده از جمله کساني بودم که مي‌گفتم نبايد اجازه داد که مسائل خارج از برجام بر برجام تاثير بگذارد. متأسفانه نه تنها جلوي اين کار گرفته نشد بلکه بيش از حد هم تاثير گذاشت. هر اتفاقي که در هر جاي دنيا افتاد، بر برجام اثر گذاشت و اين نشان داد که ما تاکتيک ديپلماسي هسته‌اي مناسبي نداشتيم. برجام يکبار تحت‌الشعاع چالش‌هاي هژموني که بين روسيه و آمريکا و چين قرار گرفت و يکبار تحت‌الشعاع اوکراين قرار گرفت و بعد از آن تحت‌الشعاع منافع متحدان منطقه‌اي آمريکا و چالش‌هاي آنها با ايران قرار گرفت و به هر حال کمتر پيماني در دنياي امروز داريم که تا اين حد به‌خاطر منافع متعارض با چالش مواجه شده باشد و متأسفانه در اکثر اين چالش‌ها فقط ايران بود که هزينه مي‌داد.

اما الان چه اتفاقي افتاده؟ آمريکا و اروپا مثل گذشته که از هر اتفاقي براي تضعيف توان چانه‌زني ايران استفاده مي‌کنند، سعي دارند از مسائلي که داخل ايران شکل گرفته براي تضعيف توان چانه‌زني ايران استفاده کنند. و کاري که در آژانس صورت دادند يعني قطعنامه‌اي که شکل گرفت، يک قطعنامه مربوط به دوران‌گذار بود. دوران‌گذار، دوراني است که اينها سعي مي‌کنند، توان چانه‌زني ايران تضعيف شود، توافق و مذاکره‌اي با ايران ندارند ولي چون نگران هستند ايران در برنامه هسته‌اي‌اش پيشرفت‌هاي تازه‌اي را صورت دهد، اين قطعنامه را آورده‌اند که چماق آژانس بالاي سر ايران حفظ شود. ايران براي مقابله با اين چماق عملا به سمت بهينه سازي توليدات هسته‌اي خود رفته است. چون وقتي توليدات هسته‌اي را بهينه سازي کنيد، با سانتريفيوژهاي جديدتر مي‌توانيد سوخت بيشتر را توليد کنيد و در حوزه‌هاي مختلف هم مي‌توانيد اين کار را صورت دهيد. اما اينکه بعد از اين چه اتفاقي مي‌افتد مهم است. معتقدم بعد از اين اگر يک سازوکاري براي احياي ديپلماسي شکل بگيرد، طبيعتا يک مقدار ديپلماسي در قالبي ضعيف‌تر از گذشته دوباره به ميدان مي‌آيد ولي اگر غير از اين باشد و يک اتفاق بد از سمت غربي‌ها شکل بگيرد، منجر به پاسخ بدتر از سوي ايران خواهد شد. و آن زماني است که آمريکا و اروپا يا از مکانيسم ماشه استفاده کنند يا پرونده ايران را از شوراي حکام مجدد به شوراي امنيت ارسال کنند. اگر اين کار صورت بگيرد، چون همزمان با يکسري تهديدات آمريکايي‌ها و متحدانشان در منطقه است که دارند تهديدات نظامي را مطرح مي‌کنند، آن موقع ديگر تهديدات آمريکا حالت متعارف ندارد و حالت غيرمتعارف پيدا مي‌کند و طبيعتا ايران هم به سمت استفاده نامتعارف از تمام ابزارهايش از جمله ابزار هسته‌اي‌اش خواهد رفت. يعني اگر تهديدات آمريکا نسبت به ايران نامتعارف بشود، ايران هم به سمت استفاده نامتعارف از تمام توانش حتي توان هسته‌اي‌اش حرکت خواهد کرد. در موضوع هسته‌اي يکدسته مخالفاني که در داخل ايران هستند و هميشه از خروج از ان‌پي‌تي صحبت مي‌کنند و مخالف ديپلماسي هسته‌اي هستند . يک جريان هم جريان نزديک به لابي صهيونيست‌ها در غرب و محافظه‌کاران آمريکايي است که اين جريان هم همواره سعي مي‌کند مانع سازي کند، اگر در ايران ادبيات تندروها، خروج از ان‌پي‌تي است، ادبيات تندروهاي غربي، مکانيسم ماشه و ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت است.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار