| کد مطلب: ۱۰۴۶۳۷۵
لینک کوتاه کپی شد

صحبت‌های تبعیض آمیز برخی نمایندگان مجلس در باره اتباع خارجی

آرمان ملي- آساره کياني: تبعيض؛ واژه آشنايي براي شهرونداني که در هر نقطه از ايران باشند، مي‌تواند مصداق پيدا کند؛ پايتخت نشينان شمال شهر نسبت به جنوب شهرنشين‌ها و کساني که به حاشيه شهر رانده شده‌اند، ساکنان ساير شهرها نسبت به پايتخت نشين‌ها، برخي استان‌ها نسبت به ساير استان‌ها، روستاها نسبت به شهرها و همين‌طور ادامه بدهيد. اما علاوه بر تبعيضي که ايراني‌ها در مورد خود و در يک جامعه طبقاتي احساس مي‌کنند، ‌نمونه ديگري از تبعيض در مورد اتباع افغانستان مصداق پيدا مي‌کند. تازه‌ترين نمونه اين نگاه سهم برخي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي است. خبرش همه جا منتشر شد؛ آن‌ها روز يکشنبه 22 آبان، با تصويب کليات طرح تاسيس سازمان ملي اقامت در راستاي ساماندهي مهاجران، قانون اعطاي تابعيت به فرزندان مادران ايراني که پس از کش و قوس‌هاي فراوان در مهر ماه سال 1398 تصويب و لازم الاجرا شده بود را لغو کردند! نمايندگان، بحث‌هايي نظير ساماندهي مهاجران را مذکور ذکر کردند و در جايي هم گفتند که مهاجران از يارانه‌هاي پنهان کشور استفاده مي‌کنند(توضيحي درباره چگونگي و نحوه و ميزان اين استفاده نداده‌اند) و از سويي بر فرهنگ اصيل کشور اثر مي‌گذارند! آن‌ها در اظهار نظري ديگر مخالف تحصيل ترکيبي فرزندان حاصل از ازدواج زنان ايراني با مردان تبعه افغانستان در مدارس و در کنار دانش‌آموزان ايراني هستند! مي‌گويند تاثير فرهنگي بدي دارد. بعد هم معتقدند بايد مهاجراني تحصيل‌کرده و سرمايه‌دار به شکل «ترکيبي»؛ ‌واژه‌اي که اين روزها خيلي زياد استفاده مي‌کنند، بپذيريم و از سوي ديگر معتقدند که وقتي خودمان نان براي خوردن نداريم، چطور نان افغانستاني‌ها را بدهيم! و کسي نمي‌پرسد شما که نان براي خوردن نداريد چطور مي‌خواهيد نان مهاجران سرمايه‌دار ترکيبي را بدهيد!

آيا برخي سخنان، ناخوشايند

به اين صحبت‌هاي فاطمه مقصودي، يکي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي درباره مهاجران افغانستاني ساکن ايران، دقت کنيد تا متوجه عمق تفکرات ذهني برخي ازاين نماينده‌ها شويد: «اين مهاجران نياز به اشتغال دارند و بيشتر از طريق کارگري مشغول به کار مي‌شوند، اين درحالي است که خود ايراني‌ها وقتي براي کار به شهرهاي بزرگ مي‌آيند به دليل اين‌که افغانستاني‌ها دستمزد کمتري مي‌گيرند و بيشتر کار مي‌کنند اين جوانان بيکار مي‌مانند. همچنين اين مهاجران نياز به مدارس دارند، مشکل اين است که آن‌ها در مدرسه با بچه‌هاي خودمان هستند، يعني ترکيبي است، لذا آداب و فرهنگ و زبان در اين وضعيت تاثيرات خودش را مي‌گذارد، اين در شرايطي است که ما در خيلي از مناطق و استان‌ها براي بچه‌هاي ايراني مدرسه نداريم، درعوض براي اين گروه امکانات فراهم شده است. اين وضعيت ناراحت کننده است چراکه چراغي که به خانه رواست به مسجد حرام است.» اين نماينده به اين نکته اشاره نمي‌کند که سرمايه‌داراني در غالب مواقع ترجيحشان اين است که کارگران افغاني را به استثمار بکشند به همان دليلي که خودش مي‌گويد کمتر پول مي‌گيرند. حقوق و دستمزدي که شنيدنش هم شرم‌آور است. از سوي ديگر افغانستان روزگاري بخشي از خاک ايران بوده و به نظر نمي‌رسد که بخواهد تاثير مخرب بر آنچه برخي نماينده‌ها تحت عنوان فرهنگ اصيل ياد مي‌کنند، بگذارد. او با لحني اعتراض آميز مي‌گويد: «ما اول بايد نيازهاي خودمان را برطرف کنيم و اگر هم مي‌خواهيم مهاجر بپذيريم اين مهاجران بايد ترکيبي از کل دنيا باشند، شرايط خاصي براي پذيرش آن‌ها داشته باشيم، افراد تحصيل‌کرده، موثر، يا سرمايه‌گذارها را به کشور بياوريم. اگر اين مهاجران به‌طور متوسط يک نان خالي هم بخورند باز چقدر براي ما آسيب دارد، در وضعيتي که ما الان در استان خودمان براي توزيع آرد نانوايي‌ها مشکل داريم.» صحبت‌هاي اين نماينده جالب است و کسي نيست از او بپرسد اگر شما خودتان براي توزيع آرد نانوايي مشکل داريد چطور مي‌خواهيد مهاجراني ترکيبي از کل دنيا از افراد تحصيلکرده و سرمايه‌گذار جذب کنيد!

ما چقدر توانستيم در افغانستان و سوريه نفوذ کنيم؟

رسانه خبرآنلاين درباره همين لغو قانون اعطاي تابعيت به فرزندان مادران ايراني با چهار نماينده زن مجلس صحبت کرده و آن چه از دل اين صحبت‌ها بيرون آمده، حالتي سردرگم ميان آن‌ها بوده. يکي از اين نماينده‌ها همين خانم مقصودي است که به صحبت‌هاي او اشاره‌اي کرديم. مقصودي در ابتدا درباره قانون مذکور گفته: «من دارم قانون را مطالعه مي‌کنم، يکسري پيشنهادها را هم دارم ثبت مي‌کنم و فرصت بشود درباره آن صحبت مي‌کنم، اجازه بدهيد قبل از اين‌که به اين پرسش پاسخ بدهم بيشتر مطالعه کنم تا زواياي قانون بررسي شود.»او که دارد تازه قانون را مطالعه مي‌کند، مي‌گوييد که ايران خدمات زيادي به افغانستان ارائه کرده اما بهره‌برداري نداشته. او مي‌گويد: «ما چقدر در افغانستان توانستيم نفوذ کنيم، چقدر توانستيم بهره‌وري کنيم، به‌نظرم هيچ چيز، همه‌اش دست آمريکا است؛ از اين طرف در سوريه اين همه هزينه مي‌کنيم اما دست آمريکا است، از طرفي عراق را نگاه مي‌کنيم دست آمريکا است، به نظرم ما بايد مقداري در سياست خارجي تجديد نظر کنيم.»

24 ساعت کار؛ ماهي يک ميليون تومان!

نگارنده‌اي که نگاهي به صحبت‌هاي نماينده مجلس انداخته، خود با اتباع افغانستان در ايران کار مي‌کنند، صحبت کرده؛ از کودکان خيابان و کار تا آن‌ها که زباله گردي مي‌کنند يا در گودهاي ضايعات اراضي اطراف تهران مشغول به کارند يا آن‌ها که در کوره آجرپزخانه‌ها کار مي‌کنند يا آن‌ها که در پوشش رفتگران شهرداري بدون حقوق مساوي کار مي‌کنند. نمونه‌اي در دسترس و واضح براي همه شما کارگران افغانستاني هستند که سرايدارند. با يکي از اين‌ها صحبت شده که در يک ساختمان چندطبقه در يکي از مناطق مرکزي شهر تهران به ازاي يک کار 24 ساعته ماهي يک ميليون تومان دريافت مي‌کند؛ مشخص نيست که کارگران ايراني هم اين شرايط را بپذيرند يا خير چراکه آن‌ها هم در رنجي جانکاه روزگار را سپري مي‌کنند؛ چهره کولبران کرد و دشواري‌هايي که به ازاي دريافتي بسيار ناچيز متحمل مي‌شوند در خاطرتان بياوريد.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار