| کد مطلب: ۱۰۴۲۳۶۵
لینک کوتاه کپی شد

امیررضا واعظ آشتیانی در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

تمام مباحث اقتصادی کشور کوتاه مدت و مسکن‌وار است

آرمان ملی- حمید شجاعی: بیش از سیزده ماه از روی کارآمدن دولت سیزدهم به ریاست سید ابراهیم رئیسی می‌گذرد و طی این مدت نیز عملکردهای مختلفی از سوی دولت در حوزه‌های متفاوت ثبت شده است. اما به روال دولت‌‌های گذشته این عملکرد اقتصادی دولت است که برای مردم مهم است. لذا جامعه نگاه ویژه خود را به عملکرد اقتصادی رئیسی و مردانش دوخته است؛ عملکردی که با وجود تبلیغات پیرامون وجود برنامه‌های مدون اقتصادی در جهت حل مشکلات کشور و برون رفت از شرایط موجود به سمت وضع مطلوب اما هنوز آنطور که باید و شاید چندان مفید و موثر نبوده است. گرچه اقتصاد کهنه زخم دیرینه دولت‌‌هاست و صرفا متوجه این دولت نیست اما به نظر می‌رسد که با تدوین برنامه‌ای دقیق و کارشناسانه مبتنی بر شرایط داخلی و بین‌المللی و همچنین ایجاد تغییرات در بدنه اقتصادی دولت، اعم از تیم اقتصادی تا برخی وزارتخانه‌‌ها بتوان شرایط را نسبت به قبل بهبود بخشید و میزانی از رضایتمندی را در جامعه ایجاد کرد. هرچه تمرکز دولت بر روی کارکرد خود باشد به نظر عملکرد بهتر و چنته پرتری خواهد داشت. البته به شرط تغییرات در سیاست‌ها، برنامه‌ها و برخی کارگزاران. در این راستا برای بررسی چرایی عدم تحقق وعده‌های اقتصادی دولت‌های مختلف و اقدامات موثر دولت مستقر برای برون رفت از شرایط موجود «آرمان ملی» با امیررضا واعظ آشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا و معاون وزیر صمت در دولت نهم به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.

طي سال‌هاي پس از انقلاب دولت‌هاي مختلفي روي کار آمدند؛ اما هيچ يک نتوانستند آنطور که بايد و شايد در جهت عمل به وعده‌ها يا اهداف کلان حرکت کنند؛ از نظر شما اين موضوع ناشي از چه علل و عواملي بوده است؟

من معتقدم که در گذشته دولت‌ها از خودشان ميراث خوبي براي دولت‌هاي بعد به جاي مي‌گذاشتند. اگر ما اين رويه را ادامه مي‌داديم و در گذشته و از بعد از دفاع مقدس اين رويه جاري و ساري مي‌شد که دولت‌ها اتفاقات خوب را به عنوان ميراثي براي دولت بعد مي‌گذاشتند، هم دولت‌هاي آينده مي‌توانستند راحت‌تر باشد و هم مي‌توانستند کارهاي خود را بر اساس چشم اندازهاي 5 ساله پيش ببرند. ولي متأسفانه گاهي شاهد بوديم که دولت‌ها در حوزه‌هاي اقتصادي از خودشان نتوانستند ميراث خوبي به ارمغان بگذارند تا جايي که باعث شده دولت‌هاي بعدي به سختي بيفتند. البته همواره فراز و نشيب داشتيم و متأسفانه در حوزه اقتصادي هميشه سينوسي حرکت کرديم. به اين دليل که دولت‌ها به برنامه پنج ساله کم توجه بودند. نکته بعدي اينکه در حوزه اقتصادي نتوانستيم به نقاط مشترکي بين دولت‌ها برسيم. لذا اقتصاد در دولت‌هاي مختلف به صورت سليقه‌اي اعمال شد و کمتر من خودم شاهد بودم که دولت‌ها بر اساس برنامه 5 ساله جلو بروند. البته نه اينکه نرفتند بلکه توجه ضعيفي به برنامه‌هاي پنج ساله داشته‌اند. چقدر خوب است که همه آنقدر منصف باشيم که مسائل را فارغ از نگاه سياسي و مبتني بر بحث کارشناسي دنبال کنيم. در مورد دولت فعلي نيز بايد بگويم؛ نکته مهم اينجاست که دولت آقاي رئيسي چالش‌هاي اقتصادي که در گذشته ايجاد شده را آرام آرام برطرف مي‌کند و براي برطرف کردن آن نيز بايد تبعاتي را بپذيريم. اگر دولت يک اقتصاد سالم در اختيار داشت و حداقل به لحاظ نسبي مناسب در دست مي‌گرفت آن زمان مي‌توانستيم قضاوت کنيم که دولت در مسير درست حرکت مي‌کند يا خير. اما در اقتصادي که هيچ‌کس مسئوليت را نمي‌پذيرد و هر دولتي موضوع را به گردن دولت قبلي مي‌اندازد و دولت بعدي هم مشکلات را به دولت ماقبل خود منتقل مي‌کند نمي‌توانيم قضاوت داشته باشيم کارهايي که انجام مي‌شود درست است يا نه. آنچه مسلم است ما در برنامه‌ريزي 3 فاز داريم. فاز کوتاه مدت، فاز ميان مدت و فاز بلندمدت. برخي از دولت‌ها به صورت رندي برخي مسائل را به برنامه‌هاي بلند مدت حواله مي‌دهند. در صورتي که اگر برنامه‌هاي بلندمدت داشته باشند؛ آن برنامه‌ها امروز بايد خود را نشان داده باشد. برنامه‌ريزي ميان مدت نيز بايد در يک مقطع زماني خود را نشان دهد. لذا نتيجه گيري مي‌کنيم که تمام مباحث اقتصادي کشور کوتاه مدت و مسکن‌وار است.‌ اي کاش مسکني پيدا شود که درمان داشته باشد. برنامه‌هاي کوتاه مدت نيز همراه با درمان نيست. بلکه يک مسکن مقطعي است که به دليل عدم نگاه کارشناسانه منجر به يک اتفاقات سخت‌تري مي‌شود.

از ديدگاه شما در دولت فعلي بايد چه اقدامات و رويکردهاي اقتصادي در دستور کار قرار گيرد تا شرايط کشور بهتر شود؟

به اعتقاد و باور من بزرگ‌ترين کار دولت آقاي رئيسي اين است که دولت را چابک کند و از اين متورم بودن نجات دهد. درست است که رئيس‌جمهور وارث يک دولت فربه و چاق شده که همه چيز در اختيار دولت است. يا حداقل 85درصد امور در اختيار دولت است. لذا دولتي که 85 درصد اقتصاد را در اختيار دارد بايد درباره گران شدن سيب‌زميني و گوجه فرنگي و خيار گرفته تا بال مرغ و پاي مرغ پاسخ دهد. چون يک اقتصاد دولتي را پيگيري مي‌کنيم. من معتقدم در اين فضا که منتقدين نسبت به عملکرد اقتصادي دولت ايراد مي‌گيرند اين مساله را در نظر بياورند که اقتصاد دولتي است و اقتصاد دولتي را با چه سازو کاري به اين سمت ببريم که طبق قانون اساسي بخش خصوصي غالب شود. قانون اساسي مي‌گويد که اقتصاد مبتني بر خصوصي، دولتي و تعاوني است. لذا دولت آقاي رئيسي بايد آن برنامه‌ريزي را عملي کند که به سمت فعال سازي بخش خصوصي، کوچک کردن و چابک‌سازي کردن برنامه دولت حرکت کنند. يکسري مسائل در اختيار دولت است و بخش قابل توجهي از سازمان‌ها و شرکت‌هايي که دولت دارد از گذشته تاکنون زيان مي‌دهند و دولت نيز همه ساله رقم قابل توجهي به اينها سوبسيد و تاوان زيان مي‌دهد براي اينکه آن شرکت‌ها فعال بمانند. نزديک112 شرکت دولتي براساس برآوردهاي انجام شده زيان‌ده هستند حال شما نگاه کنيد وقتي بخشي از بودجه را براي شرکت‌هاي زيان ده اختصاص مي‌دهيم انتظار داريد اقتصاد کشور چگونه شود؟ اينها همه به اين مساله برمي‌گردد که اقتصاد ما بيمار است. لذا اگر پدر علم اقتصاد و پدر علم مديريت را هم بياوريم تازماني که قانون اساسي را محقق نکنيم راه به جايي نخواهيم برد. اگر قرار باشد که با همين فرمان که در اين دهه‌ها گذشته پيش رفتيم ادامه دهيم اقتصاد ما راه خود را پيدا نخواهد کرد و بايد برويم به سمتي که راه مناسب را از طريق مسيريابي انتخاب کنيم و جراحي اقتصادي را به فربه کردن دولت نبينيم. بلکه جراحي را از اينجا شروع کنيم که خصوصي سازي را به‌طور منطقي و منصفانه عملياتي کنيم. تعاوني‌ها را فعال کنيم. خيلي از کشورهاي دنيا موفقيت‌هايشان در تعاوني‌ها بوده است. دولت‌ها هميشه سياستگذار و نظارت‌گر بودند. امروز هم اگر مي‌بينيد مردم بابت مسائل اقتصادي در مشکل هستند براي اين است که دولت‌هاي ما دولت‌هايي نبوده‌اند که درد مردم را برطرف کنند. فقط به دنبال اين بودند که در هر موردي موضوعي، مقطعي و مسکن وار عمل کنند؛ فارغ از اينکه اين کار در آينده مشکلات عديده‌اي را ايجاد خواهد کرد.

همه دولت‌ها زمان روي کارآمدن و حتي در خلال گذران مدت زمان فعاليت خود صرفا شعارهايي را دادند و همه مشکلات را نيز ميراث دولت قبل خواندند و هيچ گونه پاسخگويي هم نداشتند؛ اين موضوع را چگونه آسيب‌شناسي مي‌کنيد؟

مقام معظم رهبري چه براي نمايندگان مجلس و چه براي روساي دولت‌هاي قبل از اينکه انتخاب شوند فرمودند «حرف‌هايي را بزنيد و شعارهايي را بدهيد که به عمل نزديک باشد» لذا چه در کانديداهاي رياست‌جمهوري و چه مجلس صحبت‌هايي مطرح شود که جنبه عملياتي داشته باشد و بتوانند همه موضوعات را که قابل حل است در کنار هم قرار دهند. ما فقط به دنبال حل کردن موضوعات در مقطع کوتاه مدت هستيم و ريشه‌اي به مسائل نمي‌پردازيم. وقتي ريشه‌اي به مسائل نمي‌پردازيم عاقبت اين مي‌شود که مشکلات را مثل درخت هرس کرده و بيشتر کنيم که علت اين موضوع نيز دولتي بودن اقتصاد است. صاحب نظران بايد بيايند اين موضوع را به نحوي پيشنهاد دهند که اين مشکل دولتي بودن با چه سازو کاري حل شود. ما مي‌گوييم که مشکلات به دست مردم سپرده شود و يا بخش خصوصي کار را به دست بگيرد اما همه اينها ساز و کار دارد و اينگونه نيست که همه چيز به راحتي اتفاق بيفتد. مجلس و دولت بايد مصمم باشند و به سمتي بروند که اقتصاد کشور را به سمت توسعه، رشد و پويايي حرکت کند. هرچند که اين موضوع در يک دوره چهارساله مجلس يا حتي 8 ساله دولت امکان پذير نيست و هر دولت و مجلسي اگر 10 تا 15 درصدکار را رقم بزند طي 30 سال آينده اقتصاد کشور در کانال درست و صحيحي خواهد افتاد. واقعيت امر اين است که جز اين اتفاق راهي نداريم. امروز يک اقتصاد به هم ريخته داريم که با هيچ معجوني نمي‌توانيم مشکل را حل کنيم به‌خاطر اينکه هر دولتي آمده اين اقتصاد را به گونه‌اي به ايده‌هاي خود گره زده که حال باز کردن آن گره‌ها و ايده‌ها و اصلاح امور در بخش اقتصادي با چالش مواجه شده است.

همواره ميان مطالبات مردم و آنچه دولت‌ها مي‌گويند شکاف زيادي وجود دارد و گرچه دولت‌ها همواره بر رفع مطالبات مردم تاکيد مي‌کنند اما روند امور نشان دهنده عدم رفع مطالبات مردمي است؛ اساسا اين دوگانه را چگونه تحليل مي‌کنيد؟

متأسفانه به دليل آنکه تحزب در کشور ما ضعيف است خيلي از اين دست مسائل در آن ديده نمي‌شود. در کشورهاي ديگر احزاب به‌طور واقعي فعالند، تيم و برنامه دارند. يک حزبي که پيروز مي‌شود در مسائل مختلف تيم کارآمد و برنامه دارند و همه نيروها را در عرصه‌هاي مختلف در اختيار دارند. اما تحرکات حزبي ما در کشور ضعيف است و اصولا کساني که در انتخابات رياست‌جمهوري در ايران انتخاب مي‌شوند فاقد يک تيم منسجم و يکدست هستند و اين خود آسيب مي‌زند. از اين جهت است که مي‌گويم تحزب نقشي اساسي دارد. اگر ما تحزب داشته باشيم مردم مي‌دانند که به کدام حزب رأي دهند و آن حزب چه برنامه و مباحثي دارد. لذا مردم با يک مطالعه جامع به برنامه‌هاي حزب رأي مي‌دهند. مردم به قيافه کانديدا يا طرز بيان خوب رأي نمي‌دهند بلکه به برنامه کانديداها رأي مي‌دهند. اگر تحزب فعالي داشتيم امروز شاهد آن بوديم که مردم به کساني رأي مي‌دادند که تيم و برنامه داشتند. اگر گاهي مطالبات مردم در ادوار گذشته مغفول و روي زمين مانده در اثر فقدان تحزب در کشور است. وقتي هر دولتي در مسائل مختلف به ويژه مسائل اقتصادي اعمال سليقه مي‌کرده بيشتر از اين نبايد انتظار داشت. امروز ما مي‌بينيم مردم به لحاظ اقتصادي در تنگنا قرار دارند و سبد اقتصادي آنها کوچک‌تر شده و گزينه‌هاي اقتصاديشان تحليل رفته است. منشأ همه اينها بدين جهت است که طي سال‌هاي متمادي اقتصاد کشور سليقه‌اي اداره شده، تحزب و تيم هم نداشتيم.

دولت فعلي از زمان روي کارآمدن بارها مشکلات را به گردن دولت روحاني انداخته در حالي که خود آقاي رئيسي در تبليغات انتخاباتي گفته بود يک بار براي هميشه مساله دولت قبل بوده را کنار بگذاريم؛ از ديدگاه شما بهتر نيست دولت امروز پس از سيزده ماه به جاي پرداختن به دولت قبل از کارکردها و عملکردهاي خود بگويد؟

من فکر مي‌کنم که رقبا گاهي بي‌اخلاقي کرده؛ انصاف را رعايت نمي‌کنند و چون انصاف رعايت نمي‌شود گرچه شعار اين دولت اين بوده که به دولت قبل کاري نداريم ولي عوامل دولت قبلي که خودشان مسبب به وجود آمدن وضع موجود در آن زمان بودند امروز مدعي‌العموم شده‌اند. لذا دولت هم بايد از خود دفاع کند. آقاي رئيسي ابتداي رياست‌جمهوري خود تکليف دولت قبل را روشن کرد. اما کساني که متهمان و مقصرين ديروز بودند امروز در جايگاه خواهان نشسته‌اند. اين باعث مي‌شود که هم طرفداران اين طيف و هم دولت براي روشن شدن افکار عمومي مطالبي را مطرح کنند چرا که اگر اين رويه پيش گرفته نشود تمام آن اتفاقات و تصميماتي که در آن مقطع گرفته شده به دولت فعلي سر ريز مي‌شود. اين منصفانه نيست که منتقدين به گونه‌اي صحبت کنند که انگار آقاي رئيسي يک دولت بي‌عيب و نقص تحويل گرفته و حالا آنها تخريب مي‌کنند. نکته‌اي که وجود دارد اگر اخلاق سياسي رعايت شود و حب و بغض سياسي نباشد مي‌توان گفت که خودش يک گام رو به جلو است که کشور را رو به جلو اداره کنيم. از اينکه گاهي شاهديم در يک دولتي موفقيتي به انجام مي‌رسد و رقيب ناراحت مي‌شود اين خيلي بد است. اين انصاف نيست چراکه به هر جهت همه ايراني هستيم و بايد براي انقلابمان ارزش‌ها را مدنظر بگيريم و منافع کشور را فارغ از مسائل سياسي و جناحي در نظر بگيريم.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار