| کد مطلب: ۱۰۴۲۲۹۶
لینک کوتاه کپی شد

کوچ شاعر حجم‌گرا در 90 سالگي

رويايي پس از تحمل چند سال بيماري، در پاريس ديده از جهان فرو بست. برادرزاده «يدااله رويايي» روز پنجشنبه 24 شهريورماه از درگذشت اين شاعر معاصر ايران خبر داد. رويايي ارديبهشت 1311 در دامغان پا به دنيا گذاشت. او پس از تحصيل در مدرسه، فارغ‌التحصيل دانشراي تربيت معلم تهران شد و پس از آزادي از زندان شاه در سال 1336 نخستين شعرهاي خود را با نام مستعار رويا منتشر کرد. رويايي اندکي بعد ادامه تحصيل داد و موفق به دريافت دکتري حقوق بين‌الملل از دانشگاه تهران شد. بعد از آن هم به استخدام وزارت دارايي در آمد. او معروف‌ترين شاعر حجم‌گراي ايران است. نخستين اثر او نغمه‌هاي زندگي است. بر جاده‌هاي تهي نيز مجموعه شعر بعدي اوست. او با انتشار مقالاتي درباب شعر، نظرياتي در باب شاعري ارائه داد و چارچوب و تعريف تازه‌اي از شعر را نزد محافل ادبي بر سر زبان‌ها انداخت. رويايي که به فرم شعر اهميت خاصي مي‌داد و آن را بنيادي‌ترين مساله شعر مطرح مي‌کرد، چند دهه پيش از ايران رفت.

رويايي از منظر جواد مجابي

رويايي را شاعر حجم مي‌شناسند، اما پيش از اينکه او بنيانگذار شعر حجم باشد، شاعر شناخته‌شده‌اي بود. او حدود سال 48 شعر حجم را مطرح کرد که ماحصل گفت‌وگوي هنرمندان همفکري چون شاعران، نقاشان، فيلمسازان و منتقدان بود که تلاش کرده بودند بيانيه‌اي از ديد جديدي از هنر مدرن و شعر ارائه دهند. شعر حجم فرارفتن از يک فضاست؛ ذهني که پرش دارد، از واقعيت اکنون به واقعيت غايي مي‌رود و در اين پرش از يک فضا عبور مي‌کند و اين فضا، فضايي است که ديگران در آن مي‌مانند. رويايي پيشنهاد مي‌کند که از اين فضا عبور کنيم و شعر را به عنوان يک خلق تازه که پيش از اين نبوده و به وسيله شاعر به‌وجود آمده است، نگاه کنيم. شعر حجم بيش از آنکه نجات‎‌دهنده دوستان رويايي باشد، به نفع خودش بود؛ چون او شاعر بود و ديگران متشاعر، که سعي مي‌کردند شعر بگويند. اما شعر به صورت طبيعي در رويايي بود و او تجربه کافي داشت، به اندازه کافي کتاب خوانده بود، تجربه سياسي و آشنايي کافي با وزن داشت. شعر رويايي را با نقاشي مدرن مي‌توان مقايسه کرد. خود او هم به اين موضوع اشاره‌هايي دارد. کوبيسم و فوتوريسم در دهه 50 در ايران مطرح شده بودند. در کوبيسم ماجراي زاويه ديد مطرح بود، اينکه به شيء از زواياي مختلف نگاه کرد. اين ايده، رويايي را به اين فکر انداخت که به جاي دنبال کردن ايده سوررئاليست‌ها که از واقعيت به غيرواقعيت مي‌روند، از واقعيت به واقعيت غايي برود. رويايي مي‌خواست به نهان‌ترين حرکت کلمات برسد، کلمه برايش تنانگي و جسميت داشت و از ترکيب کلمات به شيوه کلاژ، مونتاژ و تکه‎‌چسباني استفاده مي‌کرد و با مهارت دقيق و حساب‌شده سعي مي‌کرد بتواند به يک نوع موسيقي زباني برسد که در عين حال حاوي مطلبي هم هست. چيزي که به رويايي کمک کرد به اين ايده برسد، متون عرفاني بود. او با خواندن متون عرفاني توانست تجربيات مولوي و روحيات قبل از او را بگيرد و از عادي بودن بگذرد. او با اين جريان از اعتياد، شعر گفتن براي عامه، لوس بودن و ننر بودن رَست. اما از مجموعه اول، دومش به بعد، تعدادي از خوانندگانش را از دست داد. ولي از دهه 70 با اقبالي دوباره مواجه شد و بسياري به شيوه او شعر گفتند که اينان قربانيان رويايي بودند. چون آنها نمي‌دانستند رويايي براي رسيدن به آن‌ نوع شعر چه کوششي کرده بود. شايد در ظاهر اين شعر ساده باشد، اما تنها يک استاد از پس آن برمي‌آيد و رويايي به خوبي توانسته از پس اين شعر برآيد و با يک زندگي پارسايانه پيش رفته و يک‌جا متوقف نمانده است. کاش رويايي در ايران و بين ما بود و ما فرصت داشتيم از چند دهه کار او استفاده کنيم. (ايسنا)

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار