مردمانی با طبیعت زیبا و اقتصاد سخت
آرمان ملی - فریبا خانی : اینکه سومین شهر پرگردشگر جهان باشی اینکه شهری باشی با بیش از 15 میلیون جمعیت. اینکه یک طرفت اروپا، یک طرفت آسیا باشد و از هر سو به دریایی ختم شوی این سو به دریای مرمره و آن سو به دریای سیاه. اینکه با کشورهای زیادی از راه آبی همسایه باشی، اینکه تنگه بسفر داشته باشی از طریق این تنگه دریای مرمره و سیاه و دو قاره اروپا وآسیا به هم وصل شود و هوای مرطوب و لذت بخش با یک عالم درخت زیزفون و چنار و...
اینکه معماریات متعلق به رم و یونان باشد و همچنین دوره عثمانی و سنگفرشهای خیابانت زیبا باشد و مردمانی پیچده داشته باشی از بس آدم دیدهاند. ازبس تاریخ دیدهاند، باید شهر جذابی باشی هی با شما هستم «استانبول.» شهر افسانهای استانبول، شبهایت در تابستان و زمستان زنده و مردمان کشورهای مختلف روز تا شب و شب تا صبح در خیابانهایت در حال چرخ زدن هستند، اینکه تاریخ دور و درازی داشته باشی از فنیقیها گرفته تا مستعمرهنشینهای یونانی مگارا که به افتخار پادشاه خود بیزانس نامت را «بیزانتیوم» گذاشتند. اینکه در دورهای به دست امپراتوری هخامنشیان افتاده باشی و باز به دست امپراتوری رم خیلی چیزها دیدهای قسطنطنیه زیبا... بعد در سال ۱۴۵۳ سلطان محمد دوم فاتح بعد از ۵۳ روز محاصره در حالی وارد تو شد که توپ او یک حفره بسیار عظیم و بزرگی را در دیوارهای تو ایجاد کرد. محل این حفره امروزه به توپکاپی (دروازه توپ) معروف است. او پس از فتح تو نامت را از قسطنطنیه به اسلامبول (شهر اسلام) تغییر داد. کمکم اسلامبول شد استانبول تو را به عنوان سومین پایتخت امپراتوری عثمانی اعلام کرد. کاخ توپکاپی، بازار، مدارس، حمامها و بناهای زیادی در تو
ایجاد شد. «سینان» معمار یونانی ارمنیتبار هم سنگ تمام گذاشت و بناهای به یاد ماندنی ساخت.
کفزنهای استانبول
اما تو مثل هزار شهر بزرگ قدیمی تاریکی و روشنایی و زیبایی و زشتی خودت را داری. به محض ورود به شهر بعد از اینکه فرودگاه تازه تاسیس استانبول به نظرمان زیبا و پر نظم میآمد وارد شهر شدیم و یک راننده تاکسی عصبی به تورمان خورد. راننده تاکسی ما را به جای مقصد به خیابان خلوتی برد و از ما خواست که کرایه را زودتر بدهیم. دویست لیر خواست که دویست لیر به او دادیم و او دبه درآورد این به درد کرایه تاکسی نمیخورد و سری پول باید حرف«ای» داشته باشد و هی پولها را با دست پر زگیل و لرزانش چنگ میزد و تاکید میکرد نترسیم و استرس نداشته باشیم. به زحمت از ماشین پیاده شدیم و متوجه شدیم در این کش و قوسها 400 دلار از ما کف رفته است. راننده تاکسی نبود کفزن بود اما باز گفتیم نباید شهر زیبا را سیاه ببینیم باید مردمان دیگر استانبول را هم بشناسیم و تجربه کنیم.
مردمی با طبیعت زیبا اما نگران
کلاً استانبول شهر خوبی است با حمل و نقل عمومی مترو و اتوبوسهای تمیز و مرتب که مسافران و گردشگران را به نقاط مختلف شهر میرسانند. در اتوبوس و مترو با چهرههای عبوس مردم مواجه شدیم. حدس من این بود که این مردم غمگین تحت فشارهای اقتصادی هستند. افزایش تورم در ترکیه اکثر اقشار جامعه را تحت تاثیر قرار داده است. این اواخر نرخ تورم در ترکیه به ۷۴ درصد رسیده است که در 2دهه اخیر بیسابقه بوده است. اما برخی اقتصاددانان میگویند تورم در اصل ۱۶۰درصد و در بالاترین حد خود در ۲۵ سال گذشته رسیده است. چنین تورمی به معنای افزایش قیمت غذا، مسکن، لباس، حمل و نقل و خدمات بهداشتی. اینکه در شهری زیبا زندگی کنی، کنار آبهای آبی مرمره و رنگ تیره دریای سیاه و تنگه بسفر با یک عالم کافهها و رستورانهای رنگ به رنگ و تنوع غذایی و خوراکیها اما پول نداشته باشی از هیچ کدام بهره ببری؛ معلوم است غمگین و نگران به نظر میآیی. میگویند آن چنان شرایط اقتصادی خراب شده است که خیلی از دانشآموزان و دانشجویان به اجبار جذب فضاهای کاری شده و ترک تحصیلکردهاند. یک راننده تاکسی به ما میگوید که نرخ بنزین از سال گذشته تا کنون پنج برابر شده است و
نان نیز. سال گذشته نان سهمیهای به مردم ارائه داده میشد. خودرأییهای اردوغان وضع اقتصاد کشور را به این سو و آن سو کشانده و شرایط خوشایندی برای مردم نیست. حداقل حقوق در ترکیه 5500 لیر است که نیمی از آن برای اجاره مسکن میرود.
مراکز خرید
ترکیه هم اکنون جلوههای مدرنی دارد مراکز خرید بسیار زیبا در گالاتا پورت، مرکز خرید کنیون و مرکز خریدهای آکاسیا و دهها مرکز خرید دیگر... اما سهم مردم ترکیه در این مراکز چقدر است؟ ترکیه در این سالها با تولید لباس و ایجاد برندهای مرغوب نقش زیادی در صادرات لباس داشته است. و منبع درآمد مهمی برای این کشور محسوب میشود. این کشور به آلمان و اسپانیا و یونان لباس صادر میکند و منبع درآمد خوبی دارد. در مراکز خرید علاوه بر برندهای غربی برندهای ترکیه هم پر رونق هستند. عربهای پولدار شاد، مشتریان پولدار این مراکز با کیسههای متعدد خرید در دست. در خیابان پر رفت و آمد استقلال و محله گالاتا همه عراقیها، عربستانیها و عربهای دیگر را میبینید که با ساکهای پر از خرید در حال رفت و آمدند. یکبار هم که وقتی در کشتی به سمت جزیره «بویوک آدا» در حرکت بودیم و از آبی دریا و نسیم و مرغان دریایی سرخوش لذت میبردیم برخوردهای نژادپرستانه زن ترکی که به یک خانواده عرب الجزایری توهین میکرد، فهمیدیم که این عصبیت شاید ریشههای اقتصادی داشته باشد. اما جوانان ترکیه کاملا آگاه هستند و برخورد دوستانه و محترمانهای با توریستها دارند.
در این وضعیت امکان پسانداز کردن برای مردم ترکیه وجود ندارد و کسی نمیتواند تفریحات مورد علاقهاش را انجام دهد زیرا بیشتر توجه آنها به تامین هزینه برای ادامه زندگی روزمره است. تورم مشکلات اجتماعی را ایجاد کرده است که میتواند شکل زندگیها را به کلی تغییر دهد. والدین از عهده مخارج فرزندان برنمیآیند و دانشآموزان و دانشجویان برای ورود به بازار کار، ترک تحصیل میکنند. اما خیلی از جامعه شناسان معتقدند ترکیه با فراز و فرودهایش یک مدل موفق در منطقه است.
ایرانیان زیان دیده
اما این کشور همسایه که از نظر فرهنگی نقاط اشتراک بسیاری با ما دارد بهخاطر طبیعت و قوانین اجتماعی راحتتر، مقصد سرمایهگذاران ایرانی شده و خیلی از ایرانیان به کشور ترکیه و شهر استانبول آمده و ملک خریدهاند. سه سال پیش کشور ترکیه برای فرار از مشکلات اقتصادی قوانین سادهای برای خرید ملک ایجاد کرد و همچنین پذیرش شهروندی. ایرانیان هم تا توانستند در این کشور سرمایهگذاری کنند و ملک خریدند. ایرانیان از 2015 تا 2021 بیش از 23هزار ملک در ترکیه خریدند. در بین سالهای 1397 تا 1399 هم ده میلیارد دلار از کشور برای خرید ملک در ترکیه خارج شده است. ایرانیان علاوه بر ملک کلی شرکت در این کشور تاسیس کردند اما دولت ترکیه در طول تاریخ سیاست یک بام و دو هوا داشته است و قوانین را مدام عوض کرده است و ایرانیان و سرمایهشان در ترکیه سرگردان شده است. حالا ایرانیان حق فروش ملک خود را ندارند. مگر اینکه به سازمانی دولتی به قیمت پایین بفروشند آن هم 40درصد پایینتر... به هر حال شرایط اقامت در ترکیه هم مدام تغییر کرده است و خیلی از ایرانیان دچار مشکل شدهاند. ترکیه همان طور که در سیاستهای خارجی هر روز به سمتی میرود، در سیاستهای
داخلی بنا به منافع اقتصادی خود قوانین را تغییر میدهد.
موقع بازگشت
موقع بازگشت از استانبول بانوی معماری که از آلمان میآمد و توقفی در استانبول داشت گفت: «راننده تاکسی در طول مسیر 50دلار از او برای کرایه گرفته وقتی پیاده شده است و چمدانش را خواسته تا از صندوق عقب بردارد؛ راننده ادعا کرده است که پول کرایه را بده و زن تعجب کرده و گفته که من قبلاً کرایه دادهام و او هم با خونسردی گفته که در صندوق عقب را باز نمیکند تا پول دوباره نستاند.» بین مسافران مسافری میبینیم شبیه علی رضایی در خبرها خوانده بودیم که علی رضایی دانشجوی ایرانی در رتبه اول دانشگاهی در ترکیه خوش درخشیده است او از دانشگاه باغچه شهیر فارغالتحصیل شده است. به هر حال شهر استانبول شهر افسانهای است با نمای مسجد ایاصوفیه، سلطان احمد، اورتاکوی، برج گالاتا در بلندای یک تپه، بازار رنگ به رنگ ادویه، کاخ توپکاپی، کاخ دلماباغچه، موزه هنرهای مدرن و... هوای زیبا و نمناک و بادهایش. محله زیبای «شوکورکوما» با فروشگاههای آنتیک فروشش و هزار کوچه دیگر. این شهر آنقدر زیبایی دارد که نمیشود با چند خاطره تلخ سیاه و نابود شود.
ارسال نظر