آمريکا چارهاي جز اتحاد با اروپا ندارد
محسن جليلوند در گفت و گو با «آرمان ملي»:
آمريکا چارهاي جز اتحاد با اروپا ندارد
چالشهاي غرب بيشتر از گذشته شده است
آرمان ملي-پورحسين: معادلات جهاني به شکلي در حال رقم خوردن است که عملا صداي تقابل شرق و غرب سابق به گوش ميرسد. تقابلي که به صورت مشخص براي جهان معتقد به تک قطبي در اروپا، خاورميانه و شرق آسيا مشکلاتي ايجاد کرده است. مشکلاتي که آمريکا براي حل آنها مشخصا تدابيري در دستور کار قرار داده است. سفر نانسي پلوسي به تايوان، کمکهاي روزافزون مالي به اوکراين و سفر بايدن به خاورميانه تنها گوشهاي از اين تدابير است که «آرمان ملي» در راستاي بررسي آنها گفت و گويي با محسن جليلوند، استاد روابط بين الملل داشته است که در ادامه ميخوانيد.
آيا اختلاف نظر ميان مقامات آمريکا در خصوص خاورميانه بهوجود آمده است؟
از نظر استراتژيک مقرر شده تا آمريکا از منطقه خارج شود و توجه ويژهاي به خاور دور داشته باشد و مديريت خاورميانه را به اسرائيل واگذار کند و کشورهاي عربي نيز با اين رژيم يک اتحاد سراسري ايجاد کنند تا اين مديريت واحد در منطقه خاورميانه شکل گيرد. تنش روز گذشته با چين پيرامون تايوان نيز نمود همين تصميم است. اين تصميم از زماني براي خاورميانه گرفته شد که آمريکا در قرن بيست و يکم چالش اصلي خود را مقابله با چين تعريف کرد. در همين راستا آمريکا در خاورميانه از اسرائيل پشتيباني خواهد کرد تا مديريت يکپارچه ايجاد شده از سوي آنها تقويت شود. يک اتحاد ضمني در مرحله اول ميان کشورهاي خاورميانه و اسرائيل بهوجود آمده و در مرحله بعد يک اتحاد عيني نيز بوجود خواهد آمد. آمريکا و همراهانش ايران را عامل بيثباتي منطقه ميدانند. بنابراين براي ايجاد ثبات مورد نظرشان در خاورميانه، قصد دارند تا ايران را کنترل کنند. طبيعتا کنترل ايران نيز نياز به اتحادي دارد که آمريکا نقشه آن را کشيده است و پس از سفر بايدن به منطقه، آن را عملياتي کرده است. در اين اتحاد برخي کشورها همچون ترکيه به صورت ضمني و برخي کشورها نظير امارات و بحرين نيز به صورت عيني و در قالب پيمان ابراهيم با اسرائيل متحد ميشوند تا حلقه امنيتي پيرامون ايران تشکيل دهند و به قول خودشان تلاش کنند تا ايران را مهار کنند. تصميم عمومي آمريکا در خصوص خاورميانه مشخصا واحد است و شايد صرفا در خصوص نحوه انجام آن اختلافاتي وجود داشته باشد. در اين برهه زماني بايد توجه داشت که شرايطي که به واسطه بن بست در مذاکرات شکل گرفته بايدن را به اين نتيجه رسانده است ادامه گفت وگوها با ايران در اين شرايط امتيازي براي واشنگتن ندارد. چون هم تهديد زرد ايران ديگر اثر خود را از دست داده است و دوم اينکه تهران به سمت تهديد قرمز پيش رفته است. در شرايط کنوني اسرائيل از تمام توان و ظرفيت خود براي تندتر شدن فضا با هدف واداشتن ايران به اقدام راديکال استفاده ميکند.
اين اختلاف نظرات در حوزه کنشهاي هم پيمانان منطقهاي آمريکا نيز ممکن است علني شود؟
يک زمان اسرائيل آرزو داشت که يک تبعه خود را در کشورهاي حاشيه خليج فارس ببيند. اکنون روابط سياسي، ديپلماتيک، اقتصادي و تجاري با کشورهاي حاشيه خليج فارس برقرار کرده است. بنابراين در اين شرايط ، تل آويو سعي ميکند عدم ثبات داخلي به خصوص وضعيت شکننده دولت خود را با رزمايشهاي مختلف، حمله عليه ايران، خرابکاري در تاسيسات نظامي و نظاير آن به حاشيه بکشاند که شايد با سفر بايدن در اين عرصه نيز تغييراتي ايجاد شود.
آيا آمريکا در اين رويه براي اروپا وظايفي تعريف کرده است؟
در اين برهه زماني اروپا چندين گرفتاري دارد و به همين علت اروپا سعي ميکند تا روندي چندوجهي را در پيش گيرد. اروپا قسمتي از بازي است که قرار بوده تا روسيه بزرگ را گرفتار کند و اين کشور را از يک قدرت بزرگ به يک قدرت معمولي در جهان بدل کند. اين نقشه را سالهاست که آمريکا براي روسيه کشيده است و قصد دارد آن را عملياتي کند. آنها موفق شدهاند تا روسيه را در اوکراين گرفتار کنند و هزينه هاي زيادي به اين ابرقدرت تحميل کنند. اين سياست در گذشته نيز وجود داشت که بايد روسيه بسيار بزرگ را به بخشهاي کوچک تر تبديل کرد.اين سياست در قرن بيستم در قبال ساير قدرتها نيز اعمال شد و با موفقيت اروپا توانست خطرات بزرگ را براي خود به موارد کوچک تر تبديل کند اما امروز کار سختتري پيش روي غرب است و اروپا و غرب به اين راحتي نميتوانند روسيه را تضعيف کنند و يا آن را تجزيه کند. غرب و اروپا با روسيه به توافق نخواهند رسيد و نميپذيرند که بخشي از اوکراين را به روسيه واگذار کنند. اروپا تلاش ميکند تا مساله اوکراين را در همين شکل حفظ کند تا دستش براي ضربه زدن به روسيه باز باشد. هر چند در اين زمينه يک اختلاف نيز در ميان کشورهاي اروپايي بهوجود آمده اما برآيند نظر آنها با آمريکا مبني بر اين است که بايد روسيه را همچنان در اوکراين گرفتار نگه داشت. امروز وضعيت به گونهاي شده است که غرب هم در خاورميانه هم در شرق اروپا و هم در خاور دور رقبايي دارد که بايد با آنها مقابله کند و عملا بدون اتحاد اروپا و آمريکا اين امر ممکن نيست.
ارسال نظر