نگاهی به تحولات جاری عراق
قاسم محبعلی تحلیلگر مسائل بینالملل
انتخابات اخیر عراق از سوی دادگاه عالی این کشور مورد تایید قرار گرفت و بهرغم اعتراضات جریانات عموما نزدیک به ایران تغییر چندانی در نتایج آن پدید نیامد. اگرچه هنوز برای چگونگی و ترکیب حکومت جدید همچنان باید منتظر ماند، چراکه تجربه انتخابات گذشته نشان میدهد که الزاما این طرف پیروز نیست که نخست وزیر و ترکیب دولت را تعیین میکند بلکه ائتلافهای جدید داخل مجلس و مداخله بازیگران صاحب نفوذ داخلی و خارجی نقش به مراتب تعیین کنندهتری داشته و احتمالا باز هم خواهند داشت. نگاهی سریع به تاریخ عراق، حکایت از آن دارد که تشکیل کشور عراق با جغرافیای سیاسی فعلی محصول فراگرد داخلی و خواست یا اراده مردمی متحد و یک جامعه سیاسی همگون و منسجم نبوده است و در شرایط عادی سه جامعه بزرگ عراق یعنی جامعه یا طوایف و قبایل شیعه، جامعه اهل سنت یا طوایف و قبایل سنی مذهب، جامعه کرد یا قوم کرد، چندان علاقهای به همزیستی در کنار هم نداشتهاند. شیعیان از دیر باز و خصوصا از دوران صفویه به بعد پیوستگی و چسبندگی بیشتری با ایران داشتهاند. کردها هم که قومی ایرانیتبار و بخشی از فرهنگ و تمدن ایرانی به شمار رفته و غیرعرب هستند، از دیرباز در
آرزوی تشکیل کشور مستقل کردی روزگار میگذرانند و تقسیم خود را در بین چهار کشور همسایه را کمتر بر تابیدهاند.در واقع تشکیل کشور عراق و همین طور همسایگان عمدتا عرب آن نتیجه توافق و مداخله دو قدرت استعمارگر وقت یعنی بریتانیا و فرانسه بوده است و جوامع سه گانه حاضر در این جغرافیا هر کدام نزدیکی و همبستگی بیشتری با اقوام و طوایف کشورهای همسایه و آن طرف مرزهای آن داشته و دارند و به عبارتی اقوام تقسیم شده و فرامرزی محسوب میشوند. حاصل آنکه تشکیل عراق را نمیتوان محصول روند ملت- دولت دانست و روند تبدیل آن به یک دولت- ملت مدرن تلاشی هست که طی سالهای پس از استقلال و عمدتا از سوی حکومتهای آن کشور و با اهداف خاص مشخصا قومی و طایفه و یا مذهبی حاکمان هر دوره صورت گرفته است. نکته دیگر آنکه شاید بنا به اهداف خاص حکومت وقت بریتانیا حکومت عراق به طایفه اقلیت سنی که حدودا درصد20جمعیت عراق را تشکیل میدهد سپرده شد و شیعیان و کردها نقش و جایگاه چندان موثری در ساختار سیاسی و قدرت در عراق نداشتند. حتی پس از کودتای حزب بعث نیز به رغم این حزب، حزبی سکولار و غیر مذهبی ولی قوم گرای عرب بود و ایده آن تشکیل کشور عربی عراق بود باز
هم شیعیآنکه از نظر قومی عرب محسوب میشوند جایگاه و تعیین کنندهای در حکومت و ساختار تصمیم گیری نداشتند. قوم کرد که اساسا از قدرت کنار گذاشته شده و در تمام آن دوران در حال جنگ و گریز با دولت مرکزی بود. به جرأت میتوان گفت یکی از اشتباهات تاثیرگذار آمریکا همین مسئله از بین بردن ارتش عراق و تشکیل ارتشی جدید بود که ریشه بسیاری ازنا آرامی بیست سال اخیر ناشی از این اقدام ارزیابی شده و باعث گردید عراق پس از صدام حسین فاقد یک نهاد غیر طایفهای و غیرمذهبی گردد. به این ترتیب باید گفت که نقطه عطف و تحول در عراق جدید بعد از شکست عراق در اشغال کویت با مداخله نظامی آمریکا آغاز میگردد. اعمال منطقه پرواز ممنوع در شمال و جنوب، یا به عبارتی در منطقه کردنشین و شیعه نشین فضای تنفس و بازی برای این دو جامعه کنار گذاشته شده ایجاد کرد و حاکمیت اقلیت سنی را به شدت تضعیف نمود. ساختار سیاسی و قانون اساسی عراق اگرچه فرمتی دموکراتیک غیرقومی و غیرمذهبی دارد اما بر اساس تفاهم صورت گرفته شیعیآنکه درصد60جمعیت عراق را به خود اختصاص داده و قوم اکثریت را تشکیل میدهند، ریاست قوه مجریه و دولت را به دست آوردند. کردها پست ریاست جمهوری و
برخی از پستهای کابینه و به اهل سنت تنها سخنگویی مجلس و تعدادی از وزرا رسید. در نتیجه حاکمیت از سلطه جامعه اهل سنت خارج شد. واضح است این وضعیت با رضایت جامعه سیاسی و سران قبایل سنی عرب تبار صورت نگرفته است. بلکه باز هم با کمک فشار بیرونی و محصول مداخلات فراملی است. نه تنها جامعه اهل سنت و عرب عراق بلکه کشورهای سنی مذهب و خصوصا عرب عراق با این تحول همراهی و همدلی نداشته و بعضا هم همچنان ندارند.
ارسال نظر