سایه فاصله ایران و آمریکا برمذاکرات
امیر علی ابوالفتح تحلیلگر مسائل بینالملل
بر اساس اطلاعاتی که منتشر شده تحولات حول محور برجام حکایت از این دارد که از دور سوم مذاکرات برجام به بعد که در دولت آقای روحانی انجام گرفت در 3 دور بعدی هیچ نتیجه ملموسی از مذاکرات برداشت نشده است. یعنی آنچه که باید اتفاق میافتاده از دور اول تا سوم بوده است که طرفین دیدگاهها و مواضع خود را مطرح کردند و مشخص شده هر کسی تا کجا جلو خواهد آمد و خواسته هر طرف از طرف مقابل چیست. در دورههای بعدی اهمیت مذاکرات بیشتر از این جهت بود که شاید فرصتی ایجاد شود تا بر اساس آن نقشه راهی که در 3 دور اول مذاکرات وجود داشته طرفین به توافق برسند. بعید به نظر میرسد که حتی با تغییر در تیم مذاکراتی ایران و تغییر دولت اتفاق خارقالعادهای رخ دهد. البته در نهایت مذاکرات وین از سر گرفته میشود ولی مشکل مذاکرات نیست و اینگونه نیست که پس از چند ماه مذاکرات صورت بگیرد و به نتیجه برسد. چون فاصله بین خواستههای دو طرف یعنی ایران و آمریکا خیلی زیاد است و 3 دور مذاکرات بعدی هم نتوانست کمکی کند. لذا بعید است که از سر گرفتن مذاکرات بتواند منجر به نتیجه بازگشت آمریکا به برجام شود. در نتیجه دستیابی به توافق باید مقداری بدبیانه نگریست و چشم انداز روشنی برای آن متصور نیست. حتی اگر یک یا دو هفته دیگر مذاکرات در وین یا هر شهر دیگری بخواهد از سر گرفته شود. مهم حصول نتیجه است که آنچه آمریکا از ایران و آنچه ایران از آمریکا میخواهد فاصله زیادی از هم دارند. در نتیجه به نظر نمیرسد به جز یک اتفاق غیرمنتظره طرفین حاضر شوند از خطوط ترسیم شدهای که برای خود تعیین کردند عدول کنند. از طرفی باید اذعان داشت این یک تعارف است که تصور کنیم اروپاییها میتوانند نقش تعدیل کنندهای در مذاکرات و رسیدن به توافق داشته باشند. نه آن زمانی که ترامپ از برجام خارج شد و نه آن دو سالی که آمریکاییها خارج از برجام بودند و نه بازگشت آمریکا به مذاکرات هیچکدام متاثر از نقش آفرینی اروپاییها نبوده است. آقای جوزف بورل وظایفی دارد و کار خود را انجام میدهد اما آنچه آمریکا و حتی ایران را در تغییر مسیر وادار میکند صحبت، پادرمیانی و ریش سفیدی اروپاییها نیست. اگر منافع دو کشور اقتضاء کند مسیر سرسختانهای را در پیش میگیرند و اگر منافعشان به نحو دیگری اقتضاء کند مسیر مصالحه در پیش میگیرند، چندان نقشی در راستای تعدیل کننده شرایط نمیتوان قائل بود. جو بایدن 3 ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری خود مقالهای نوشت و بر اساس همان نیز جلو میآید. نخست اینکه هرگونه مذاکراتی باید فتح بابی برای مذاکرات درون برجامی باشد و یعنی چه دولت ترامپ و چه بایدن معتقد بودند که برجام توافق اولیهای بوده که باید مورد بازبینی قرار گیرد. دوم اینکه مذاکرات فرا برجامی در حوزه امنیتی، قدرت دفاعی و منطقهای ایران نیز باید صورت گیرد. بنابراین آمریکاییها برای بازگشت به برجام و برداشتن تحریمها مشکل ندارند بلکه مشکل آمریکایيها برای فردای توافق است که باید چه کنند. آمریکا به دنبال گفت و گو در مورد موضوعات غیر برجامی است اما ایران تاکید دارد که فقط باید آمریکا به برجام بازگردد، تحریمها برداشته شود و دیگر در هیچ حوزهای مذاکره صورت نگیرد. این نشان میدهد فاصله دو دیدگاه بسیار زیاد است.
ارسال نظر