پایگاه اجتماعی جریان اصلاحات ضعف دارد
آرمان ملی-: فضای سیاسی کشور پس از انتخابات و عبور از فضای انتخاباتی از ماههای ابتدایی سال در یک حالت سکون و رخوت به سر میبرد، از سوی دیگر احزاب فعالیتی ندارند یا کمتر رسانهای میشود؛ افکار عمومی بیشتر متوجه تحولات و تنشهای رخ داده با همسایگان هستند تا تحولات سیاسی داخل کشور و در این میان عملکرد دولت در حوزههای مختلف چندان مورد توجه و انتقاد قرار نمیگیرد. در این راستا برای بررسی وضعیت فعلی حاکم بر جریان اصلاحات و همچنین تحولات اخیر در فضای سیاسی کشور که میتوان از آنها امید به گشایشهایی در فضای سیاسی کشور را داشت «آرمان ملی» با داریوش قنبری، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده ادوار مجلس به گفت و گو پرداخته است که میخوانید.
در شرایط فعلی کشور چرا صدایی از احزاب اصلاحطلب شنیده نمیشود؟
بخشی را باید جزو تبعات انتخابات ریاست جمهوری دانست. مردم اقبال چندانی به نامزد اصلاحطلبان در انتخابات اخیر نشان ندادند و نهایتا ضعف در پایگاه اجتماعی جریان اصلاحات تا حدود زیادی بر عملکرد احزاب اصلاحطلب تاثیرگذار شده و در کل بعد از این اتفاقات باید ضعفهای خودشان را شناسایی کنند و یک بررسی از فعالیتها و اقدامات خود انجام دهند و دلیل افت این پایگاه اجتماعی چه بوده و چرا مردم مانند مانند گذشته اقبال نکردند. طبیعی است که بعد از این شکست اصلاحطلبان یک مقدار به واکاوی درون خودشان بپردازند و ببینند چه مشکلاتی وجود داشته که آن پایگاه قوی اجتماعی یکباره به این شکل افت کرد و آن جایگاه سابق را جریان اصلاحات امروزه ندارد.
چهار سال باقــی مانده تا انتخابات 1404 آیا زمان مناسبی برای بازسازی اصلاحات است؟
بازسازی جریان اصلاحات نیاز به یک پوست اندازی، انسجام تشکیلاتی و یک تعــریف جدیــد ا ز اصلاحات دارد. همـین طور نیاز به نوعی شناخت دقیق جامعه و سیاست در جامعــه ایــران و تحولات منطقه دارد. اگر اصلاحطلبان بتوانند در مجموع این مسائل را مورد توجه قرار بدهند و شناختی از وضعیت جامعه، نظام بینالملل و چارچوبهایی که در آن باید فعالیت کنند؛ داشته باشند و موقعیت خودشان را بشناسند و بر این مبنا یک آسیب شناسی بکنند و برای آینده راهکار ارائه دهند، میتوانند در آینده حرفی برای گفتن داشته باشند. به نظر من کلیت جریان سیاست در جامعه ایران و کلیت فعالیتهای سیاسی در سطح عامه مردم به عبارت بهتر روش عامه مردم به سمت جریان اصلاحات است و در این نکته هیچ تردیدی نیست. اما دلخوری مردم از این بود که اصلاحطلبان عملکرد مناسبی در راستای شعارهایشان نتوانستند داشته باشند و این مسأله باعث شد در انتخابات اخیر ریاست جمهوری و انتخابات مجلس یازدهم به هر حال کمترین توجه صورت گیرد و جریان اصلاحات دچار افول شدید شد. این افول قابل بازسازی است و این جریان را دوباره بازسازی کرد، این امر بستگی به این دارد که نیروهای سیاسی و فعال این جریان چه
اندازه شناخت دقیقی از مسائل مربوط به سیاست در جامعه ایران داشته باشند و بتوانند متناسب با اقتضائات روز سیاست در جامعه ایران برنامههای خودشان را ارائه بدهند.
تا چه اندازه اصلاح در بدنه تصمیم گیری جریان اصلاحات را ضروری میدانید؟
اختلافاتی در سطح تشکلهای جریان اصلاحات و در بین اشخاص وجود دارد. یک جریان سیاسی قطعا اختلاف درون گروهی وجود دارد و قابل تصور است و منحصر به جــریان اصـلاحــات نیســت و در جــریــان رقیب اصلاحطلبان هم اختلافات زیادی وجـود دارد. فکـــر میکنــم میتوان این اختلافات درون گــروهـــی را مدیریت کرد و بــر این اختلافات فائق آمد و مهمتر از همه چیز این است که در جریان اصلاحات تشکلهای متعددی تحت عنوان حزب فعال هستند اما هیچکدام کارکردهای واقعی یک حزب را ندارند و این یک آسیب جدی است و این مشکلات باید مورد شناسایی دقیق قرار گیرد و احزاب کوچکتر در احزاب بزرگتر ادغام شوند و نهایتا به سمت حزب فراگیر حرکت کرد و اگر امکان تشکیل حزب فراگیر فراهم نشد؛ دو یا چند حزب قوی تشکیل شود که بتوانند کارکردهای حزبی را به خوبی انجام دهند.
اخیرا در فضای سیاسی شاهد گشایشهایی هستیم، این تغییرات چرا در دولت روحانی اتفاق نیفتاد؟
فکر میکنم یک مقدار تحولات مثبت در حال آغاز است. در قوه قضائیه رویکردهای مطلوبی در پیش گرفته شده و اصلاحات خوبی دارد شروع میشود. در دولت هم حرفهای خوبی زده شده و باید دید چه مقدار این سخنان عملیاتی هستند. رویکردهای مثبت را باید به فال نیک گرفت؛چه در دولت، چه در قوه قضائیه به نظر من بایستی اینها را گامهایی مثبت در راستای تحولاتی مطلوب در آینده تلقی کرد.
حجت الاسلام مصباحی مقدم در مصاحبه اخیر خود بانوان را فاقد توانایی حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام دانستند، ارزیابی شما چیست؟
یک نگاه مضیق و تنگ نظرانه نسبت به حضور زنان در عرصههای مدیریتی در کشور ما وجود دارد. در واقع میشود گفت در سطوح عالی مدیریتی این تنگ نظری را مشاهده میکنیم. بهگونهای که جریانهای مختلف سیاسی با وجود شعارهایی که مطرح میکنند در استفاده از زنان در عرصه های مدیریتی بالا، متاسفانه زنان هنوز آن جایگاه لازم را در سطوح بالای سیاسی و مدیریتی کشور ندارند. فکر میکنم این دیدگاههای تنگ نظرانه بایستی کنار گذاشته شوند و زمینه برای حضور جدی و موثر زنان بازتر شود. به هر حال نیمی از جمعیت جامعه که امروزه، درس خوانده، تحصیلکرده و نیروهای توانمندی هستند بایستی زمینه مشارکت آنان در عرصههای سیاسی و سطوح مدیریتی فراهم بشود. به هر حال با این نگاههای تنگ نظرانه نمیتوان بر مشکلات کشور فائق آمد و نیمی از جمعیت کشور را نادیده گرفت. به هر حال وقتی زنان میتوانند نماینده مجلس شوند و زنان سابقه وزارت (در سطح محدود) را داشتند و از عهده چنین مشاغلی برآمدند، قطعا عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم میتوانند، داشته باشند. این نوع نگاهها نسبت به حضور زنان مناسب جایگاه کشور نیست و این نگاهها باید مورد بازنگری قرار گیرد و اصلاح
شود.
ارسال نظر