| کد مطلب: ۱۰۱۹۷۲۷
لینک کوتاه کپی شد

کابینه تخصصی و علمی؛ دوای درد مردم

محمدرضا اسماعیلی‌مقدم نماینده قم در مجلس ششم

ایران متعلق به همه ایرانیان است. از میراث ایمانی و تاریخی تا گوشه‌گوشه سرزمین و محیط‌زیستش، از ذخائر مادی کشور تا انباشته‌های فرهنگی و معنوی، از ایستادن پای دفاع از ارزش‌ها و خاک وطن تا هزینه‌دادن در روز‌های سخت و برخورداری عادلانه از ذخائر سرشار این کشور غنی. در برهه‌ای بخشی از مردم احساس می‌کنند نیاز به کسی دارند که اولویتش را دفاع از سرزمین‌شان بگذارد یا از اعتقادشان، گاهی احساس می‌کنند به فرهنگ آنها اساعه ادب شده‌، زمانی در روح‌شان جای خالی تجلیل از نخبگان‌شان را حس می‌کنند و گاهی کرامت و عزت‌شان را در خطر می‌بینند و از دولت و حاکمیت وکالت موثر را می‌جویند؛ اما بخش اعظم مردم و در اکثریت زمان‌ها فصل مشترک خواسته‌هایشان ارتقای معیشت است. امروز روزی است که از کف کارتن‌خوابی در جامعه تا سقف بلندی از طبقه متوسط کمرشان زیر بار گرانی خم یا حتی شکسته‌ شده و شاخک‌های متعدد سیاهی فقر، توان‌شان را بریده و آنها را زمین‌گیر کرده و بیان نقاط ضعف و قوت این دولت و آن دولت هم مثل نیشی است درد‌آور بر زخم‌های عمیق آنها. با پذیرش این حقیقت که از بحث‌های تقدم و تاخر مکتب و تخصص عبور کرده‌ایم، هم در نظر و هم در عمل و تجربه‌، مردم از نظر مذهبی و سیاسی به قوامی رسیده‌اند که قیم نمی‌خواهند و این بار گران از دوش دولت‌ها برداشته شده یا با وجود نهاد‌های تبلیغاتی متعدد (به‌دور از قضاوت در موفقیت‌ یا عدمش در این زمینه‌ها) دوای درد مردم کابینه‌ای است بر مبنای کارشناسی و نگاه فوق‌تخصصی و علمی به مقوله‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... . بهترین عملکرد امروز بهترین شیوه استفاده از پتاسیل‌های بین‌المللی و داخلی برای رضایت عامه مردم است که عنصر اصلی حکمرانی خوب است. اگر بپذیریم پس از 42 سال معدل فهم و تجربه در مردم و نخبگانش از عده قلیلی که به هر دلیلی به‌زور می‌خواهند خود را قیم مردم بدانند، فراتر رفته است، بنابراین تکلیف انسانی، ملی و شرعی رئیس دولت برای رضایت مردم از رضایت هر شخصی بالاتر است؛ چرا‌که برگرفته از «مردم عیال خداوندند» است و رضایت حق‌مدارانه مردم رضایت حق‌تعالی است. لذا به‌عنوان یک معلم بازنشسته که در کوچه و خیابان هم راز و هم درد مردم است، می‌گویم: مردم از دولت نان می‌خواهند، مردم از دولت کار و مسکن می‌خواهند، مردم از دولت دوری از تنش‌های مختلف خارجی و داخلی و ایجاد آرامش می‌خواهند. رفاه و آسایش و خدمات در شأن مردم و کشور بزرگ ایران و دین برجسته اسلام را می‌خواهند و قدر مسلم آزادی‌، کرامت و عدالت و‌... را هم حق طبیعی خویش می‌دانند. با توجه به اینکه در شاخه‌های مختلف ایدئولوژی یا سیاسی در دولت‌های قبلی کار و تجربه اندوخته شده، در حال حاضر مهندسی معکوس می‌گوید کابینه‌ای تخصصی، فراجناحی، پاک‌دست، خارج از منویات خطوط خاص، بر محور منافع ملی‌، متمرکز بر داشته‌های نیروهای داخلی و خارجی (ارائه تجربه مثبت و پایدار درعمل ولو با شروع از تعداد اندک از ایرانیان خارج از کشور در همه زمینه‌ها) و استفاده از وزرا و مجریانی که علاوه بر خصوصیات فوق‌تخصص در کار خود دارای شخصیتی متعادل و به‌دور از منفعت‌گرایی و تنگ‌نظری، شجاع، صبور و مردمی و... باشند؛ چه از افراد موفق کابینه‌های قبلی یا سایر دوایر (داخل یا خارج) قبل یا بعد از انقلاب و قرار دادن یک جوان نخبه در یک معاونت خاص و همچنین عدم‌استفاده از نیروهای مجلس کنونی یک عمل منطقی و بیان متقنی است بر محمل اندیشه صحیح. عدم‌استفاده از کسانی که به رسم یا یک روش سنتی غلط در دفاتر انتخاباتی حضور یا نقوذ می‌کنند با این هدف که در دولت بعدی جایگاهی برای جذب منافع خودشان بسازند. شکستن چنین سنت‌های سیئه و انقطاع این روش‌های مذموم‌، علامتی از درایت و توجه سیستم اجرائی جدید بوده که مورد‌پسند وستایش مردم است. اما به‌عنوان یک معلم، یک بسیجی و جانباز و یک مربی ورزشی و کسی که بسیاری از شاگردان او در دانشگاه‌های بزرگ کشور و حتی دنیا صاحب درجات بالا بوده‌اند، خود را محق و وکیل می‌دانم از جانب اکثریت آنها این خواسته‌ها را نمایندگی‌کنم: الف - در زمینه آموزش و پرورش 1-وزرای کابینه‌های اول شهید رجایی و باهنر بودند؛ حتی قبل از انقلاب از نظر معلومات و درجه علمی و فرهنگی انسان‌هایی شبیه قره‌داغی و دکتر حسابی و دکتر خانلری متولی فرهنگ کشور بوده‌اند. 2-رشد جهشی بسیاری از کشور‌ها در 50 سال اخیر مرهون نگاه ویژه به آموزش و پرورش بوده است. 3-وزیر آموزش و پرورش باید شخصیت وزین، متعادل‌، متخصص و فراجناحی داشته باشد. در امور علمی و کارشناسی خط و ایدئولوژی را دخالت ندهد. گچ‌خورده و درد‌کشیده آستان تعلیم و تربیت باشد و مهارت‌محور و خلاقیت‌خواه باشد و نه تقلید‌محور و تنها حافظه‌پرور‌، سیستم را در جهت تعقل و مهارت پیش ببرد، به عدالت آموزشی اعتقاد داشته باشد، مافیاهای آموزشی را مرتبا لاغر کند و همچنین تکریم معلم و دانش‌آموز و کارمندان آموزش و پرورش در دانش نهادینه شده باشد. ب- در حوزه ورزش، این مجموعه از یک طرف با کارشناسان قوی خاک‌خورده در حد بالایی قرار دارد و در سوی دیگر آن جوانان مستعد و جویای‌نام هستند و طرف مقابل آنها مافیای ورزشی است که رشدش در فساد و عدم‌قابلیت‌های فنی یعنی اتحاد فساد ناشایست و خطی،‌ دو تیغه یک‌قیچی هستند که با بی‌رحمی از یک طرف نیروهای سالم و کار‌آمد را ایزوله کرده و از طرف دیگر انگیزه‌های جوانان مارا به کینه و یأس تبدیل می‌کنند. پ - اما بالاترین خدمت به فرزندان شهدا‌، رزمندگان، جانبازان‌، ایثارگران وآزادگان‌ عزیز انتخاب یک فرد فراجناحی برای ریاست سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران است که دارای ویژگی‌های زیر باشد: 1- به نگاه کارشناسی همراه با دلسوزی و درک و اقدام‌ به‌موقع برای این قشر معتقد باشد و یک تیم کارشناسی از روانشناسان و جامعه‌شناسان در‌جه یک برای توجه علمی به آسیب‌های اجتماعی، که متوجه این قشر است، تشکیل دهد. همچنین تیم‌های کارشناسی کار‌آفرین و اقتصادی و سرمایه‌گذاری برای سرمایه‌های اندک ایثارگران و مشاوره‌های خانوادگی و حقوقی و درسی برای اوقات فراغت این عزیزان و خانواده‌های آنها تشکیل دهد. 2- درد این طبقه را بفهمد و شدیدا ضد‌فساد؛ مخصوصا فسادهای اقتصادی و در عین حال تفکر زایش سرمایه داشته باشد. 3- به‌هیچ‌وجه جناحی نباشد تا بتواند برای همه اقشار فکری و سلیقه‌ای ایثارگران پدری یا مادری کند، توجه داشته باشید همه نحله‌های فکری و سیاسی‌ مطرح موجود در جامعه در این مجموعه هستند و خوشبختانه این در سطوح بالایی از نظر دیدگاه و تراز درک در جامعه قرار دارند، حتی برخلاف بعضی تفکرات اکثریت این عزیزان خوشبختانه گروه‌های مرجع فکری میان مردمند. 4-دارای ارتباط منظم با همه ایثارگران و پیگیر و صبور در استفاده از فکر آنها باشد و ایده‌های آنان را محترم بشمارد و تیمی برای بررسی نظرات آنها و قانع‌کردن‌شان در نظر بگیرد. 5- دریک کلام کسی می‌تواند این مجموعه را راضی کند که در همه زمینه‌ها ایثارگر باشد؛ چون موثرترین اینها از یک طرف خوشفکر، منطقی، صاحب‌نظر سیاسی و پاک و... هستند و از طرف دیگر محجوب و زود‌رنج و از شعارهای گذشته ناامید. 6- در این راستا کسی باید برای آنها تصمیم‌گیری کند و مقبول می‌افتد که تصمیم‌های درست آنها را رهبری کند و خود را قیم آنان نداند. خصوصا بداند که ایثارگران سه طبقه هستند: 1‌-‌ آنهایی که متاسفانه بالاتر از حق‌شان خواسته‌اند و به‌دست آورده‌اند با هر مکانیسمی! اینها عده کمی هستند که همه بخشنامه‌ها و اساسنامه‌ها را در این زمینه می‌دانند و اطلاعات دارند. 2- عده‌ای که حتی از مزایایی قانونی‌ای که به آنها تعلق می‌گیرد، خبر ندارند. وظیفه مسئولان این است که آنها و خانواده‌شان را مطلع و از حق آنها دفاع کنند.3- کسانی که به دلیل کرامت، عزت‌نفس یا حتی اعتقاد‌شان حقوق‌حقه‌شان را هم دنبال نمی‌کنند. در این رابطه وظیفه مسئولان این است که حق آنها را با احترام تقدیم‌شان کنند تا لااقل حقی از خانواده‌ آنها که دچار مظلومیت مضاعف هستند، ضایع نشود. 4-در انتخاب مسئول برای این دایره‌، محدود به آدم‌های قبلی یا مشابه آن نباشد.بسیاری از ایثارگران و فرزندان شهدا و آزادگان در سازمان‌ها و وزارتخانه‌های دیگر هستند که در حد وزیر و معاون وزرا یا در سازمان مدیریت هم تخصص لازم را دارند و هم جزو این خانواده‌اند. ت- وزارت علوم مجموعه‌ای است از فرهنگیان کشور استادان، دانشجویان و کارمندان و خانوده‌های آنها که طیف وسیعی از جامعه را تشکیل می‌دهند. رضایت آنها در حکم سرچشمه مهمی از چشمه‌های ملت، ضروری است. انسان‌های با ایمان و کم‌توقع که سال‌ها درس‌خوانده‌اند و هادی خانواده‌های بسیاری از ما، صاحب‌نظران بسیار در سطح جهان و قدرت نیروی جوانی و علمی و آینده‌ساز دانشجویی. آنان فقط می‌خواهند یک انسان فرهیخته با نظر کارشناسی و علمی و ملی با مولفه‌های موجود و استعداد‌های برجسته را تربیت کنند تا برآیندش اعتلای علمی کشور در جهان باشد. پتانسیل این امر در کشور وجود دارد اما گاهی فردی آمده و بر مسند وزارت علوم نشسته است که فقط برای این قشر فداکار و فرهیخته دردسر درست کرده است‌. در دانشگاه‌ها فقط کافی است بستر آماده باشد؛ پتانسیل وجود دارد.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار