شایستهسالاری رمز موفقیت دولت جدید
آرمان ملی- حمید شجاعی: تاکنون کمتر دولتی دیده شده که خود را دولت حزبی معرفی کند؛ حتی دولت سیدمحمد خاتمی نیز از یک جریان سیاسی یعنی اصلاحات به قدرت رسید. از اینرو اغلب روسایجمهور تمایل دارند که خود را مستقل، فراجناحی و به دور از احزاب معرفی کنند. رویکردی که اتفاقا در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته عکس آن رخ میدهد و دولتهای حزبی روی کار میآیند و نسبت به عملکرد خود به مردم و حزبشان نیز پاسخگو هستند، اما این مهم در کشورمان بارها دیده شده که دولتها در ایران با ژست فراجناحی و فرار به جلو پس از به قدرت رسیدن نه به حامیان و نه به مردم پاسخگو بودهاند؛ لذا همه دوست دارند که دولت خود را فراجناحی بدانند. این درحالی است که دولت فراجناحی و ائتلافی نیز فاکتورها و پارامترهای خاص خود را دارد و باید از نیروهای توانمند، کارآمد و شایسته فارغ از نوع گرایش سیاسی استفاده شود. رویکردی که در دولتهای پیشین به وقوع نپیوست و باید دید در دولت سیزدهم سیدابراهیم رئیسی عینیت خواهد یافت یا دولت وی نیز ادامه دولتهای گذشته خواهد بود.
نگاه فراجناحی
نگاهی به نوع مدیریتها در سالهای پس از انقلاب و دولتهایی که روی کار آمدهاند بیانگر این نکته است که اغلب دولتها صرفا برمبنای تعلقات و تفکرات جریانی و جناحی به قدرت رسیدهاند و کمتر رئیسجمهوری بوده که حضور و حمایت پررنگ جریانهای سیاسی را در دولت خود حس نکرده و از آنها استفاده نکرده باشد. شاید در این میان دولتی که مقداری میتوان به آن با دید فراجناحی نگریست دولت نخست مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی بود که هم از نیروهای چپ خط امامی (ره) که بعدها اصلاحطلب نام گرفتند در آن دیده میشد تا چهرههای جناح راست که بعدها اصولگرا شدند. این در حالی است که دولت دوم سازندگی نیز از این قاعده مستثنی نشد و دور حضور راستیها در آن بیش از نیروهای چپ شد. این رویه در دولت سیدمحمد خاتمی تغییر یافت و با مسلط شدن اصلاحطلبان بر امورات اجرایی کشور همه پستهای زیرمجموعه دولت به چهرههای با گرایش اصلاحطلبی رسید؛ هر چندکه شاید تکچهرههایی دیده میشدند که بهخصوص در دولت دوم او از میان اصولگرایان برگزیده شدند. چنانکه خود خاتمی بعدها نسبت به این مساله قریب به این مضمون گفته بود که باید از چهرهای اصولگرای بیشتری در دولت خود
استفاده میکردم. با پایان دولت خاتمی و روی کار آمدن احمدینژاد ورق برگشت و اینبار اصولگرایان در حاکمیتی یکدست، امورات کشور را عهدهدار شدند و تا کوچکترین سازمانها و ادارات را نیز از از مدیران با گرایش اصولگرایی پرکردند. هشت سال دولت احمدینژاد نیز اینگونه گذشت و دولت روحانی هم با حمایت اصلاحطلبان روی کار آمد؛ اما برخلاف دورههای گذشته روحانی در چینش کابینه خود با نگاه بینابینی به هر دو جناح و با شعار اعتدال و میانهروی، کابینه خود را از چهرههای هر دو جناح تشکیل داد؛ هر چندکه کابینه دوم وی نیز بهرغم حمایت اصلاحطلبان بیشتر جایگاه اصولگرایانی شد که هشتسال به او تاختند و هجمه کردند. لذا با نگاهی به این دولتها مشخص میشود تا زمانی که کشور براساس دیدگاههای تخصصی، کار آمدی، شایستهسالاری و فارغ از جناحهای سیاسی اداره نشود، نمیتوان انتظار معجزه یا موفقیت کامل از دولتها داشت. دولت جدید به شرطی موفق خواهد بود که همه نخبگان و صاحبنظران را فارغ از نوع دیگاه و جریانشناسی سیاسی با یک هدف واحد آن هم تلاش در جهت توسعه و پیشرفت ایران گرد هم جمع کند و همه در راستای آن هدف برنامهریزی و کوشش کنند.
هرچند که گفته میشود احزاب از ابزار و لوازم ایجاد دموکراسی در کشورها هستند، اما قدرمسلم تا زمانی که مفهوم تحزب به صورت واقعی در کشور جا افتاده و عملیاتی شود، به نظر میرسد که امورات کشور را باید بر مبنای خرد جمعی جریانهای سیاسی پیش برد.
دموکراسی حزب میخواهد
یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص مشکلات کشوروعدم اتمام رقابتهای پینگپنگی بین جریانات سیاسی طی 42 سال اخیر اظهار داشت: مشکل کشور در زمینه نوع اجرای دموکراسی است. زمانی سالی یک انتخابات بود و بعدها ادغام شد به طوری که دو سال یکبار انتخابات برگزار میشود. این مراجعه به آرای مردم و دموکراسی است، اما دموکراسی ابزار دارد. جماران نوشت، حجتالاسلام علیاکبر ناطق نوری گفت: ما دموکراسی را به کشورمان آوردهایم ولی ابزارش را نداریم؛ ابزارش حزب است. ما ۲۵۰ حزب رسمی ثبتنام کرده در وزارت کشور داشتیم. مقام معظم رهبری موقعی فرموده بودند اینها حزب نیستند بلکه قبیله هستند. وی افزود: دموکراسی حزب میخواهد. چون مردم در همهچیز کارشناس نیستند. مثلا کسی کاسب، بقال، عطار، صنعتگر، تاجر، دانشجو یا استاد است. اینها متخصص سیاسی نیستند که به چه کسی رأی بدهند و به چه کسی رأی ندهند. در کل دنیا به کارشناس مراجعه میکنند. اتفاقا قرآن هم این را مطرح میکند و میگوید «اگر نمیدانید از اهلش سؤال کنی.» وی افزود: مثلا در انگلیس حزبهای کارگر و محافظهکار است یا در آمریکا دموکراتها و جمهوریخواهان هستند. اینها حزبهای اثرگذار هستند.
حزب کاندیدا معرفی میکند. بدنه حزب از کارشناسان شورای مرکزی و راس حزب استفاده میکنند و آنها هستند که میفهمند چه کسی خبره است و چه کسی را باید انتخاب کنند و بقیه هم به او تأسی میکنند. ولی ما چنین حزبی به این معنا نداریم. ما بعد از انقلاب یک حزب به معنای واقعی کلمه داشتیم و آن هم حزب «جمهوری اسلامی» بود که آن هم جمع شد و دیگر حزبی به این معنا در کشور نداریم که اثرگذار باشد.
قاعده بازی را بلد نیستیم
وی بیان کرد: مشکل بعدی ما این است که قاعده بازی را هم بلد نیستیم. دنیا هم ابزار دموکراسی را دارد و هم قاعدهاش را بلد است؛ یعنی اگر حزب جمهوریخواه یا دموکرات در آمریکا برنده شد، قاعده بازی این است که رئیسجمهور از حزبی است که اکثریت را آورده و وزرا و معاونان و مشاوران رئیس جمهوری از همین حزب هستند، اما دیگر به پایینتر از وزیر و معاون و مشاور رئیسجمهوری دست نمیزنند و از آنجا پایینتر به کارشناس مراجعه میکنند و فرقی ندارد که این کارشناس چپ یا راست باشد؛ یا فرهنگ حاکم است یا قانون دارند. ناطقنوری عنوان کرد: ایتالیا عضو هفت کشور صنعتی دنیا و عضو فعال اتحادیه اروپا است. میانگین سد دولت در آنجا خیلی کم است اما سیستم به هم نمیخورد. چون هم قاعده بازی را بلد هستند و هم ابزارش را دارند؛ ما نه ابزار دموکراسی را داریم که احزاب قوی است و نه قاعده بازی را بلد هستیم. رئیسمجلس پنجم اذعان کرد: اصلاحطلب روی کار میآید و از تمام اصولگرایان - در هر جایی که هستند- تا مسئولان روستاها را هم عوض میکند و اصولگرا سر کار میآید و تمام کارشناسان اصلاحطلب را عوض میکند؛ بنابراین بعد از ۴۲ سال ما نمیتوانیم مثل آنها شویم.
باید از بدنه کارشناس استفاده کنیم و نگوییم این چپ و این راست است.
ارسال نظر