| کد مطلب: ۱۰۱۸۱۱۶
لینک کوتاه کپی شد

دلواپسان آب بازی مردم

آرمان ملی- امید کاجیان: تصاویری شاد همراه با خنده که این‌روزها کمتر در چهره مردم می‌بینیم. گروهی از همین ملت که با رضایت به هم آب می‌ریزند و می‌خندند. ظاهرا در کاروانسرایی در دلیجان‌. اما این تصاویر همانطور که انتظار هم می‌رفت به سرعت به یک حاشیه دیگر تبدیل شد. می‌گویند چند گردشگر بوده‌اند و در روز جشن آب یا شاید ایرانی‌اش همان جشن «تیرگان» ایران‌باستان چنین کرده‌اند. حالا گفته می‌شود کاروانسرای دو دهک دلیجان را بسته‌اند، رئیس میراث فرهنگی آنجا را عزل و مجوز فعالیت آژانس مسافرتی را هم لغو کرده‌اند و‌... . در این میان نماینده دلیجان فریاد سر داده و از آن با عنوان واقعه شوم یاد کرده و گفته است: ابتذال تا کجا باید برسد تا برخی هوشیار شوند، آنچه در واقعه شوم اخیر رخ داده حرمت‌شکنی ‌بی‌سابقه بوده که انتشار آن در فضای مجازی قلب‌ها را جریحه‌دار کرده است. حجت‌الاسلام علیرضا سلیمی بیان کرد: از دادستان محترم درخواست دارم در مقابل این بی‌حرمتی اقدام قاطع و لازم انجام دهند، البته کوردلان بدانند دلیجان شهر سلحشوران است، اینکه عده‌ای به عنوان توریست تصور کنند، می‌توانند در این شهر سفره افتضاح خود را پهن کنند، کور خوانده‌اند. وی افزود: شخص وزیر گردشگری از منسوبان آقای ‌روحانی است ‌و استاندار مرکزی باید پاسخگوی این بی‌حرمتی ‌صورت گرفته، باشند. ظاهرا برخوردی فوری، سریع و انقلابی! که خیلی‌ها البته با آن احساس آرامش نمی‌کنند خواست برخی در این حادثه است .
آبی که آتش شد !
اما این نخستین‌باری نیست که فستیوال آب چنین حواشی‌ای آفریده است. سال 90 و ماجرای آب‌بازی جوانان در پارک آب و آتش و وعده فیس‌بوکی که در این روز گذاشته شده بود نیز خود به یک اتفاق بحرانی تبدیل و آن موقع نیز پخش گسترده این تصاویر با واکنش‌های برخی مقامات روبه رو شد. می‌گفتند این کار طرح دشمن بوده برای از بین بردن حیا در جامعه. اما آن موقع که مثل امروز برخی از نمایندگان مجلس و... ناله و فغان سر می‌دادند و این شادی و آب‌بازی را بر سر جوانان می‌کوفتند که چه کرده‌اید که دین، فرهنگ و شرم رفت، یک‌بار از خود نپرسیدند که مگر در کشور چند بار از این اتفاقات پیش می‌آید و چرا به جای ساماندهی شرایطی بهتر و شادتر برای جوانان تنها به برخوردهای قهری اکتفا می‌شود؟ ماجرای آب‌بازی در آن دوره همانا و تغییرات در سیاست‌های پارک آب و آتش و برخی محدودیت‌ها نیز همان. جالبی ماجرا آنجا بود که در همان تصویر روز آب‌بازی پارک و آتش، دخترانی خندان و شاد با چادر هم دیده می‌شد که این خود نشان می‌داد ماجرا، ماجرای مذهبی و غیر‌مذهبی نیست. جوانی است و بهانه‌ای برای شادی به سبکی که چه در آن دوره و چه امروز بعد از گذشت 10 سال از آن، هنوز برای عده‌ای تابوست؛ تابویی که گروهی نه‌تنها نمی‌خواهند بشکند، بلکه به فکر جایگزینی برای آن هم در این سال‌ها نبوده‌اند. 10 سال پیش تازه نه خبری از کرونا بود و نه خبری از وضعیت اسفناک امروز در بحث اقتصادی و بی‌برقی و غم و اندوه و اتفاقات بسیار تلخ دیگری که برای مردم در این چند ساله اخیر رخ داده است؛ اتفاقاتی که مدت‌هاست همان خوشی‌های مقطعی و نه چندان زیاد را هم از بسیاری ستانده است و امروز بیش از هر زمان دیگری جامعه به این شادی نیاز دارد.‌ اما بعضی مقامات تنها چاره کار را در پاک کردن صورت مساله می‌بینند و انکار واقعیات.
جایگزینی جشن‌های ایرانی
فستیوال‌ها و جشن‌های مختلفی از کشورهای دیگر توسط مردم درکشور جا افتاده‌اند در عوض، مقامات تنها با این بهانه که چون این مراسم جزوی از فرهنگ ما نیست به مقابله با آن پرداخته‌اند، بی‌آنکه به این بیندیشند، اتفاقا این جشن‌ها و فستیوال‌ها را می‌توان با سر و شکلی ایرانی همراه با شادی‌های رسمی‌تر ایرانیزه کرد یا به این فکر کنند که در فرهنگ ایرانی، پیشتر ده‌ها جشن بوده که می‌توانند هم در راستای حفظ فرهنگ ایرانی و هم حفظ سنن در میان مردم، آنها را زنده کنند. اما مسئولان چنین نکرده‌اند و نتیجه‌اش شده همان روالی که اکنون باعث گرایش‌های بیشتر مردم به سمت بسیاری از فستیوال‌های خارجی شده است که البته برگزاری این فستیوال‌ها و جشن‌ها نیز به نوبه خود بد نیستند و اتفاقا از هر شادی و جشنی در هر فرهنگی باید هم به نحو مطلوب استقبال کرد ولی قطعا اگر فضای کرونا دراین یکی دوسال همه چیز را تحت‌الشعاع قرار نمی‌داد امروز دهن‌کجی بسیاری از مردم به‌ واکنش‌های قهریه در برابر برگزاری فستیوال‌ها و‌... بیشتر می‌شد. درست مثل زمانی که مسئولان فقط و فقط می‌خواستند در مقابل مراسمی مانند ولنتاین بایستند و هیچ‌گاه سعی نکردند جایگزینی مانند سپندارمزدگان ایرانی را نیز به جای آن به رسمیت بشناسند و جشن وشور مردم را در کنار حفظ فرهنگ ایرانی پاسبانی کنند. در حالی‌که می‌شد با این کار هم مردم را راضی نگه داشت و هم نگران از مطابقت نداشتن برخی مراسم با فرهنگ کشورمان نبود. جالب اینکه جشن آب‌بازی که اکنون در برخی کشورها هم برگزار می‌شود با جشن تیرگان در ایران باستان شناخته شده و با زمان آن هم قرابت دارد؛ جشنی که علاوه بر یادآوری تعیین مرز ایران و توران توسط آرش‌کمانگیر‌، نمادی از باران نیز هست و اتفاقا در این مراسم آب بازی صورت می‌گیرد. مقامات فرهنگی می‌توانند به جای تقابل با این برنامه‌ها‌، جشن تیرگان را به نحوی که بیانگر این مراسم سنتی و ریشه‌‌دار در فرهنگ ایرانی است، رسمیت بخشیده و آن را گرامی داشته و خود در کنار مردم شوند نه در مقابل‌شان و آب‌بازی در جشن تیرگان آن موقع قطعا که اتفاق شومی هم نیست. هرچند مردم، امروز آنقدر غرق در مشکلات و نا‌ملایمات هستند که دیگر خود هم توجه به مراسم شاد و جوانان را از یادشان رفته‌، اما اگر روزی روزگاری برحسب یک معجزه، کرونا در ایران به پایان برسد و مردم به زندگی عادی برگردند آن وقت دیگر نمی‌توان با ایجاد محدودیت‌ها درباره مراسم شاد یا روزهایی که با آن مردم بتوانند اندکی از روزمرگی خود رهایی یابند، کشور را اداره کرد. نکته قابل‌تامل اینکه ابراز نگرانی نمایندگان مجلس و برخی دیگر درباره مراسم آب‌بازی در حالی صورت می‌گیرد که درقبال بسیاری اتفاقات متعدد تلخ دراین سال ها هیچ گاه نگران نشدند.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار