نبرد با کرونا یا مردم؟!
آرمان ملی- امید کاجیان: در نیویورک جشن پایان کرونا گرفتهاند. انگلیس با همه سختیهایی که به واسطه کرونای انگلیسی داشته، فوتیهایش به زیر 10 نفر رسیده و البته ویروس جهشیافته دلتا اگرچه چالش جدیدی آفریده اما عزم دولت براین است تا باقی واکسن نزدهها نیز واکسینه شوند. ایتالیا و ترکیه هم سودای اعلام پایان کرونا را دارند، بیش از 65 هزار تماشاگر در ورزشگاه مجارستان حضور مییابند، در جمهوری چک مردم با شادی از رفتن کرونا استقبال میکنند و... غرب از اتحادیه اروپا تا آمریکا خود را در نزدیکی پایان کرونا میبیند، بیمارستانها خلوت شده، مردم به سینما و رستوران برگشتهاند، دردورهمیها شرکت میکنند، مدرسه میروند، به لطف واکسیناسیون، آمریکا که در صدر کشورهای کرونا زده بوده، حالا محدودیتهایش را کمتر و کمتر میکند، در نیویورک و کالیفرنیا، که عملا خبری از محدودیت نیست و زندگی عادی آغاز شده است و کنسرتها از سر گرفته میشوند. روند واکسیناسیون، دنیا را به جای بهتری برای زندگی نسبت به یکسال قبل تبدیل ساخته است. هرچند هنوز گونه جدید دلتا در کمین است؛ اما شواهد نشان میدهد کشورهایی که از واکسن معتبر و واکسیناسیون پرسرعت
بهره بردهاند، بهرغم اینگونه مشکلات وضعیت بهتری دارند. هرچند هنوز برای پیشبینی آینده به ویژه با وجود ویروس جهشیافته دلتا زود است اما خیلی از کشورها به دلیل شرایط به مراتب مناسبتر از گذشته زندگی را از نو، شروع کردهاند و سفرها آغاز شده است. هرچند باید باز هم محتاط باشند. در سوی دیگر اما ایرانی است که عملا واکسیناسیون را نیز تم سیاسی بخشیده است. عدم ورود یا کندی در ورود واکسنهای معتبر در کنار نوشتن یادگاری روی دیوار چین و روسیه و واکسنهای آنان- که حالا سازمان جهانی بهداشت از وجود مشکلات فنی در تولید اسپوتینگ میگوید - باعث شده ورود واکسنها با بدعهدیهای مختلف آنان روبهرو شده و عملا واکسیناسیون قطرهچکانی در ایران را نیز دچار خلل کند. در تیرماه 1400هنوز 70 سالهها باید در صف بایستند و منتظر تزریق بمانند. در این میان تغییرات دولت را نیز اضافه کنید. رئیسجمهور سیزدهم نیز در حالی در جملاتی مبهم از موضوع کرونا سخن میگوید که با برگزاری سخنرانی و گردهمایی جدیدش خود میتواند موجب شیوع ویروس کرونا باشد. این اتفاق برای بار دوم است که رخ میدهد. او در سخنرانیهای تبلیغاتی در اهواز نیز چنین اقدامی کرد که
مورد نکوهش قرار گرفت. جمع بسیاری از مردم، در شرایطی که برخی اخبار از پیک پنجم در بعضی شهرها را گوشزد میکنند، برای صحبتهایش دورهم جمع شدند. باید پرسید آیا دولت بعدی اینگونه میخواهد شرایط را تغییر دهد؟
معلوم است چه میگویید
در چنین شرایطی برخی مقامات مسئول حتی بر این موضوع واقف نیستند که اگر نمیتوانند پاسخگوی مناسبی باشند و عملی برای بهبودی اوضاع انجام دهند حداقل کار این است که سکوت کنند و از موضع حقبهجانب و قدرت، سخن بر زبان نرانند که از بد روزگار اظهارات اخیر کیانوش جهانپور که پیشتر نیز با الفاظی عجیب و غریب این عدمپاسخگویی و البته اهانت را به نمایش گذاشته بود، مانع این امر شده است. جهانپور مرزهای توهین را درنوردیده و همانطور که همه میدانند از واژه «پفیوز» احتمالا برای آنهایی که بر قیمت بالاتر واکسن ایرانی نسبت به آسترازنکا اعتراض کردهاند، استفاده کرده و در توئیتی نوشته: «آسترازتکا مورد تایید WHO است چرا نمیآورید؟ آسترازنکا مرجوعی برخی کشورهاست چرا میآورید. مجوز دهید آسترازنکا بیاوریم برای کارگران، 250 هزارتومان، هزینه را کارفرما میدهد. بعد چرا آسترازنکا 3 دلار است و واکسن ایرانی 8 دلار؟ مرحوم شریعتی بهخطا جای دگر در پی پفیوزان تاریخ میگشت.» او مدیرکل روابط عمومیوزارت بهداشت و سخنگوی سازمان غذا و داروست ولی همینقدر طلبکار. وی قبلا هم در پاسخی توئیتری به شخصی که خواسته بود واکسنهای ایرانی به تایید سازمان
جهان بهداشت برسد- امری که در تمام دنیا متداول است- و از عدماعتماد به مسئولان در اینباره گفته بود، اظهار کرده است: «اجباری نیست، نزنید!» جواب سخیفی که نتیجهای جز برخورد تند مردم در برابر او نداشت. جهانپور بیتردید موظف بود به این سوال مهم پاسخ دهد که آیا واکسن ایرانی به تایید هیچ سازمان معتبر جهانی خواهد رسید یا نه و اگر نه چرا الزامی دراین امر دیده نمیشود؟ او حالا هم موظف است درباره قیمت واکسن توضیح دهد. نه با این عبارات زشتی از حقیقت شانه خالی کند. کار به جایی رسیده که برخی خواستار برکناری او شدهاند یا نامه شکایتی علیهاش ترتیب دادهاند. با همه تبلیغات مکرر مسئولان، آنچه امروز دیده میشود حضور مردان و زنان 70 ساله در صف و بینظمی و ناتوانی در واکسیناسیون است. این وقایع در حالی رخ میدهد که از سویی دیگر اینروزها چپ شدن اتوبوس خبرنگاران محیطزیست و جان باختن دو نفر از آنان و واکنش عیسی کلانتری، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیطزیست نیز بحثبرانگیز شده است. نحوه نشستن او در برابر زنان خبرنگاری که با شیون با او از این اتفاق تلخ میگویند مورد انتقاد بسیاری قرار گرفته است. واکنش کلانتری را
همگان بیادبانه و در عین حال نوعی بیخیالی و بیتفاوتی نسبت به این واقعه تلخ تعبیر میکنند. با نگاهی به نحوه برخورد مقامات کنونی و آتی نسبت به معضلات کشور که امروز در راس آنها کرونا قرار دارد و عملکردهایی که نشان از بیتفاوتی یا جدی نگرفتن مردم و مشکلاتشان دارد بیمها از آینده بیشتر میشود. عصبیت مقامات فعلی و جدی نگرفتن و در شعار خلاصه کردن مبارزه با کرونا از سوی مقامات آتی میتواند عاقبت نه چندان روشنی را پیشروی ما بگذارد.
ارسال نظر