بازگشت به زندگی معمولی
محمد فاضلی استا دانشگاه شهید بهشتی
دوستان روزنامهنگار از من خواستهاند درباره تحلیل انتخابات ۱۴۰۰ بنویسم و تا الان چیزی ننوشتهام اما درباره چرایی این ننوشتن باید نکتهای را توضیح بدهم. هشت سال پیش همین موقع، در تیرماه ۱۳۹۲، با پیروزی حسن روحانی در انتخابات، بهواسطه فعالیتم در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، زندگی دانشگاهی من تغییر کرد و راهی به دنیای سیاستورزی پیش رویم قرار گرفت. دو ماه بعد از آن هم در شهریور ۱۳۹۲ برای فعالیت در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری دعوت به کار شدم. چهار سال بعد در آبان ۱۳۹۶ هم بهواسطه فعالیتهایم در زمینه علوم اجتماعی آب و انرژی از اوایل دهه ۱۳۸۰ دعوت شدم تا در وزارت نیرو کار کنم. هشت سال به این ترتیب از نزدیک با نهاد دولت در ایران همکاری کردم. تجربهای گرانبها در خصوص ماهیت، ساختار، فرایندها و عملکردهای دولت در ایران آموختم و به قدر وسع کوشیدم بر مسیرهای مولد بهبود در عرصه سیاست ایران مؤثر باشم. به همان اندازه هم در عرصه عمومی فعال بودم و عمدتا از مسیر نوشتن در روزنامهها، سخنرانی و نگارش متونی در کانال دغدغه ایران، سعی کردم تجربه همکاری با دولت و اندوختههای دانشگاهی را به محصولات فکری برای ارتقای آگاهی عمومی و بهبود سیاست عمومی در مسیر گفتوگو تبدیل کنم. هشت سال بودن در عرصه سیاست عمومی امروز به پایان میرسد. تصمیم سختی به لحاظ علائق شخصی است اما از امروز با همه توان از عرصه سیاست فاصله میگیرم و بر عرصه تحقیق و پژوهش، تبدیل یافتههای این عرصه به آگاهی عمومی - عمدتا در شرایط فعلی از مسیر پادکست دغدغه ایران - و زندگی معمولی یک استاد دانشگاه متمرکز خواهم شد. من کماکان در فضای عمومی مینویسم - اگرچه خیلی کمتر - اما درباره موضوعاتی که بیشتر به جامعهشناسی حرفهای متمرکز بر مسائل ایران ارتباط دارند. تلاش میکنم سالهای باقی مانده از عمر و عمر حرفهای، و تجربه اندوخته از هشت سال ارتباط نزدیک با دولت و سیاست در ایران، به مکتوباتی تبدیل شوند که ارزش خواندن داشته باشند. انبوهی مقاله، کتاب تألیفی و ترجمه کتاب نیمهکاره روی دستم مانده است که تا سه چهار سال کار مداوم را پیشخور کردهاند. تلاش میکنم صفحاتم در فضای مجازی اعم از کانال تلگرامی دغدغه ایران، صفحه اینستاگرام دغدغه ایران و صفحات مربوط به پادکست دغدغه ایران در کانال تلگرام این پادکست و صفحه اینستاگرام این پادکست بیشتر بر مباحث علمی مرتبط با توسعه و مسائل ایران متمرکز شوند و از سیاست به معنای مصطلح و عام آن فاصله بگیرند. این توضیحاتی بود که ارائه آن به تک تک روزنامهنگاران راحت نبود. آنچه باید از سیاستورزی میآموختم تا بهکار غنیسازی تجربه دانشگاهی بیاید، آموختهام؛ و صادقانه کوشیدم در این هشت سال که در رمزگشایی عرصه سیاست و سیاست عمومی برای عموم مردم، فعال باشم. اما هر کاری روزی به پایان میرسد. داستان مشارکت فعالانه من در سیاست هم امروز به پایان میرسد. خوشحالم که حرفهایم درباره مسائل جامعه، سیاست، محیطزیست و به کلیت ایران را در کتاب ایران بر لبه تیغ در آخرین روزهای این دوران هشت ساله، یکجا به خوانندگان ارائه کردهام. امیدوارم خداوند توفیق بدهد درباره راهحلهای مسألههایی که در این کتاب برشمردهام اندیشه، پژوهش و کار کنم. به همین دلایل که نوشتم، درباره انتخابات ۱۴۰۰ نمینویسم و پیشاپیش از همه کسانی که به دلایل فوق، به دعوتشان برای نوشتن، سخن گفتن یا مشارکت کردن در کاری، نه میگویم، عذرخواهی میکنم. زندگی خیلی معمولی برای هر آدمی، دیر یا زود، از جایی باید شروع شود.
ارسال نظر