| کد مطلب: ۱۰۱۶۷۹۳
لینک کوتاه کپی شد

آیا لویاتان می‌آید؟

صلاح‌الدین خدیو تحلیلگر مسائل سیاسی

توماس هابز انگلیسی در قرن 17 لویاتان را به رشته تحریر درآورد. وقتی جنگ همه علیه همه مغلوبه می‌شود، مردم تصمیم می‌گیرند قدرت‌های پراکنده و منفرد موجود در اجتماع را تجمیع کرده و آن را به دست موجودی خیالی به نام لویاتان بسپارند. لویاتان اسم رمز دولت مطلقه است که قرار است در ازای این واگذاری، امنیت را تضمین کند. مردم با لویاتان قرارداد نمی‌بندند، بلکه میان خودشان عهدی می‌بندند و به دولت اعتماد می‌کنند. نکته ظریف اینجاست که در قرارداد اجتماعی که پس از هابز آمد و قانون اساسی و دولت ملی از رهاوردهای آن است، طرفین قرارداد مردم و دولتند، اما در لویاتان هابز آحاد جامعه با هم هستند. قرارداد اجتماعی مبنای دولت دموکراتیک است که پس از دولت مطلقه‌ای آمد که لویاتان ایده اصلی آن است. فکر می‌کنم مساله این انتخابات، نه دولت دمکراتیک، بلکه لویاتان و تجمیع قوا با هدف افزایش کارآمدی و عبور از بحران‌های گوناگون جاری بود. در تجربه جوامع توسعه‌یافته، دولت مطلقه نقطه آغاز بوده و دولت دموکراتیک غایت است. حتی هابز هم به‌رغم ذهنیت مستبدش، در حاشیه به نوعی به امکان عصیان علیه لویاتان ناکارآمد و کاذب الوعده اشاره کرده است. در تاریخ معاصرمان شاهد دو انقلاب و دو جنبش اجتماعی بزرگ عمدتا ناکام برای نیل به این آرمان بوده‌ایم. آیا دولت منتخب می‌تواند لویاتان شود. با منطق یا من یا هیچ‌کس، لویاتان درست نمی‌شود. فکر می‌کنم اگر فقط یکی از شعارهای آن یعنی ترادف ایرانی بودن با داشتن شناسنامه ایرانی عملی شود، می‌توان خوش‌بین بود. این سخن و الزامات و تالیف‌های منطقی آن یعنی عزم و اراده شایسته گزینی منهای ملاحظه مذهب و زبان و قومیت و موقعیت اجتماعی و اقتصادی. باید منتظر ماند و دید. این دولت هیچ فرصتی برای اشتباه و تکرار گذشته ندارد. یک انگیزه رایج در این انتخابات، عجالتا آمدن لویاتانی عامل و بصیر بوده است.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار