| کد مطلب: ۱۰۱۴۹۹۶
لینک کوتاه کپی شد

ناگفته‌هـايم مي‌ماند براي بعد

عکس: امیر خلوصی

آرمان ملی- حمید شجاعی: سال 92 که در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم در تصمیمی عجیب، مبهم و بحث‌بر‌انگیز مرحوم آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی رد‌صلاحیت شد؛ همه در عین تعجب بر این باور بودند که شاید بر‌مبنای مسائل و مصالحی این اتفاق رخ داده است. اما هیچ‌کس تصورش را هم نمی‌کرد که این رویکرد در مقاطع بعدی انتخاباتی هم رخ دهد و به یک روند ثابت در برخورد با برخی کاندیداها تبدیل شود. اما عدم‌احراز صلاحیت اسحاق جهانگیری و علی لاریجانی نشان داد این رویکرد همچنان ادامه دارد و در هر مقطعی نسبت به برخی چهره‌ها کار می‌کند. طبیعی است که مشابهتی میان رد‌صلاحیت آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی در سال 92 و جهانگیری در سال 1400 متصور باشیم. انگار تاثیر چهره‌های سیاسی برتر و نام‌آور کرمانی در جامعه باعث شده مخالفان حضور آنها را بر‌نتابند و به روش‌های مختلف آنها را از حضور در عرصه بازدارند. این در حالی است که جهانگیری در این خصوص می‌گوید: «‌من شخصا از این تصمیم خوشحال هستم ولی حتما برای کشور این رد‌صلاحیت‌ها گران تمام خواهد شد.»
مشارکت حداقلی- کاندیدای مطمئن
شاید بدبین‌ترین حامیان و هواداران اصلاح‌طلبان یا اعتدالیون نیز تصور نمی‌کردند که شرایط حاکم بر انتخابات ریاست‌جمهوری به نحوی پیش برود که شاهد حداقلی‌ترین وضع ممکن در خصوص کاندیداهای حاضر در دور نهایی رقابت‌های انتخاباتی و مناظرات باشیم. واقعیت این است که شورای نگهبان در انتخابات مجلس یازدهم در دوم اسفند 98 به یک مدل مطلوب دست یافت که طی آن دوگانه مشارکت بالا و کاندیدای رای‌آور را به مشارکت کنترل‌شده و کاندیدای مطمئن تغییر داد. در این راستا اگر نگاهی به روند‌های اخیر انتخاباتی بیندازیم به وضوح شاهد تغییرات رویکردی در برخی انتخابات‌ها هستیم. شاهد مثال عینی این موضوع را نیز می‌توان در مقایسه میان انتخابات مجلس دهم در سال94 و انتخابات مجلس یازدهم در سال 98 دید؛ جایی که در اسفند 94 مشارکت حداکثری و بالای مردم باعث آرای میلیونی کاندیداهای اصلاح‌طلب شد و کاندیداهای جریان رقیب با آرای حداقلی از حضور در بهارستان بازماندند. اما در اسفند 98 با وجود نارضایتی‌های اجتماعی و صد‌البته رد‌صلاحیت گسترده اصلاح‌طلبان مشارکت به پایین‌ترین حد خود رسید و کاندیداهای جریان رقیب نیز با آرای حداقلی به کرسی‌های مجلس رسیدند. لذ‌ا انتخابات ریاست‌جمهوری نیز از همین رویه و قاعده پیروی می‌کند. در انتخابات سال 96 موج انتخاباتی و مشارکت بالای مردم باعث شد رئیس‌جمهور منتخب با رای 24 میلیونی وارد پاستور شود و کاندیدای جریان رقیب با رایی به مراتب کمتر راهی به نهاد ریاست‌جمهوری نیابد. اما در انتخابات 1400 باز هم همان رویه و شیوه 98 پیش گرفته شد و با کنار گذاشتن کاندیداهای تمام جریان‌های سیاسی جز یک جریان و همچنین به قول برخی فعالان سیاسی با کنار گذاشتن مردم شرایط برای رای‌آوردن کاندیدا یا کاندیداهای مورد‌نظر یک جریان فراهم شد. لذا رد‌صلاحیت چهره‌هایی چون اسحاق جهانگیری، علی لاریجانی، مسعود پزشکیان و... را می‌توان در چارچوب همین بحث تحلیل کرد. هر چند بسیاری بر این باورند که پیروز واقعی این انتخابات جهانگیری و لاریجانی‌اند و جامعه نیز تحلیل مشخصی از این شرایط خواهد داشت و همچنان مشارکت جدی مردم در انتخابات در هاله‌ای از ابهام خواهد بود.
می‌دانستم همه‌چیز مهیا نیست
پس از سید‌حسن خمینی و محمد‌جواد ظریف که به انحای گوناگون از انتخابات کنار رفتند، چشم امید اصلاح‌طلبان به عنوان کاندیدای درجه یک به اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور بود که اجماع اصلاح‌طلبان را نیز پشت‌سر خود داشت. جهانگیری نیز عزم آن را داشت که در انتخابات و مناظره‌ها حاضر شود و از ناگفته‌ها با مردم سخن بگوید؛ اما گویا برخی از حضور جهانگیری در انتخابات واهمه داشتند. هر چند در نمونه مشابه اگر به انتخابات سال 92 نیز باز‌گردیم می‌بینیم چنین رفتاری نیز با مرحوم آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی صورت گرفته و ایشان که استوانه نظام و انقلاب بودند، در عین ناباوری رد‌صلاحیت شدند. اسحاق جهانگیری نیز شامگاه چهارشنبه در جمع روسای ستادهای انتخاباتی خود با اشاره به این موضوع اظهار داشت: «این روز برای من یادآور آخرین روز ثبت‌نام داوطلبین ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۹۲ است که مرحوم آیت‌ا... هاشمی در لحظات آخر ثبت‌نام کردند. فردای همان روز آقای هاشمی طی حکمی من را به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی خود منصوب کرد. قرار بود همزمان با شروع فعالیت‌های تبلیغاتی، جلسه‌ای با آقای هاشمی داشته باشیم و سپس فعالیت را شروع کنیم که همان شب خبر رد‌صلاحیت آقای هاشمی آمد و فردای آن روز خدمت آقای هاشمی رسیدیم. آقای هاشمی به من گفت که «من همان هاشمی قبل از رد‌صلاحیت هستم و تصور نکنید که با رد‌صلاحیت، تغییری در ارتباط من با جمهوری اسلامی ایجاد می‌شود». جهانگیری بیان کرد: وقتی در این مسیر ورود پیدا کردم می‌دانستم که در این انتخابات همه‌چیز مهیا نیست؛ بلکه انتخاباتی سخت است که باید همه‌چیز را برای آن مهیا کرد؛ باید به افراد انگیزه داد و نیروهایی که با صندوق رأی قهر هستند را آشتی داد و باید تلاش کرد کسانی را که فکر می‌کنند رأی‌شان کمتر اثر دارد، قانع کرد که رأی آنها اثربخش است. باید جمهوریت نظام و از رای و مشارکت حداکثری مردم در انتخابات دفاع کنیم. علاوه بر اینها می‌دانستیم که مردم شرایط ویژه‌ای دارند. مسائلی وجود دارد که معیشت مردم را به خطر انداخته است و من علاقه داشتم از این منظر وارد شوم. »
خودم را صاحب‌صلاحیت‌تر از بقیه می‌دانم
بسیاری دولت و مسئولان دولتی را مسبب وضع موجود و شرایط پیش آمده در جامعه قلمداد کرده و می‌کنند؛ جریانات مخالف و دلواپسان نیز با دستاویز قرار دادن این امر دولت را مورد حمله و هجمه قرار داده و می‌دهند. جهانگیری در این خصوص بیان کرد: به این دلیل به صحنه آمدیم که از البته گاهی برخی دوستان می‌گفتند شرکای وضع موجود باید پاسخگو باشند و من اتفاقا می‌خواستم به همین دلیل بیایم که بگویم بانیان وضع موجود چه کسانی هستند و چه کسانی این وضعیت را برای مردم درست کرده‌اند که امروز زندگی و معیشت مردم در شرایط سختی قرار گرفته است». وی با اشاره به رد‌صلاحیت خود از سوی شورای نگهبان اظهار کرد: «‌با این اتفاق تکلیف از دوش من برداشته شد و احساس آرامش جدی بعد از اعلام‌نظر شورای نگهبان کردم و شبی که نظر شورای نگهبان به من اعلام شد، در منزل ما بعد از گذشت 10روز از ثبت‌نام، شب جشن بود؛ زیرا همه احساس کردند که بار بزرگی از دوشم برداشته شده و البته برای روسا و اعضای ستاد انتخاباتی نیز کار آسان شد؛ زیرا در ایام پیش‌رو وظایف سنگینی بر عهده آنها قرار می‌گرفت.» جهانگیری اظهار کرد: «بعد‌از‌ظهر دوشنبه یکی از مقامات امنیتی با حضور در دفترم اطلاع داد که چنین تصمیمی گرفته شده و من با کمال آرامش به او گفتم که من شخصا از این تصمیم خوشحال هستم، ولی حتما برای کشور این رد‌صلاحیت‌ها گران تمام خواهد شد. جهانگیری تصریح کرد: وقتی در میان همه کاندیداها به سابقه خودم مراجعه می‌کنم از هر منظر خودم را صاحب‌‌صلاحیت‌تر از بقیه می‌دانم.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار