اداره ایران امروز، مدیریتی امروزی میطلبد
مریم احسانیزیاری کارشناس حوزه فرهنگی
اوضاع اقتصادی ایران چنان نامناسب است که برای درک آن کافی است سری به بازار بزنید. مهم نیست کدام بازار، چون اوضاع آشفته، گریبان همه چیز را گرفته و برای رهایی از این اوضاع، کافی است که به قول بزرگان مدیریت، به شیوه «تریز» عمل کنید که اگرچه یک اصطلاح روسی است، اما همان خلاقیت و نوآوری است و در همه شرایط و ورای مرزهای جغرافیایی جواب میدهد. بقاي يک اقتصاد آشفته در گروي ايجاد ايدههاي نو و تبديل آنها به محصولات و خدمات جديد است، درحاليکه اگر چنين خلاقيتي برای رهایی از شرایط موجود ديده نشود، نهتنها اهداف نظام با شرايط روز منطبق نميشود، بلکه عقبگرد میکند و بیتعارف باید بپذیریم که خيلي زود زمين ميخورد. با وجود اهميتي که خلاقيت در مديريت دارد، اما عوامل زيادي هم وجود دارد که اين خلاقيتها و درنتيجه نوآوري ناشي از آن را به صفر ميرساند، ازجمله اينکه بعضي مديران اعتمادبهنفس لازم را براي طرح ايدههاي نو ندارند و اجازه چنين نوآوريهايي را به مسئولان ردههای پایینتر نميدهند. بعضي از مديران هم هستند که خودشان از شکست و انتقاد ميترسند، يا اين ترس را به خاطر جایگاهی که دارند، در نيروي انساني جامعه ايجاد ميکنند تا چشمه خلاقيتشان کور شود. لابد اين ضربالمثل قديمي را شنيدهايد که «خواهي نشوي رسوا، همرنگ جماعت شو». يکي از باورهاي غلط و سمي که ممکن است در ذهن و فکر مديران وجود داشته باشد و تفکر خلاق را از آنها بگيرد، باور داشتن به اهميت اين همرنگي و همگوني با ديگران است، چون باعث ميشود از نوآوري هيچ استقبالي نکنند و دو دستي به شرايطي که تا امروز با آن مانوس شدهاند، بچسبند. نداشتن تمرکز نيز يکي ديگر از سدهاي خلاقيت در مديريت است، چون اصلا به مسئولان اجازه نميدهد روي فعاليتهایی که میتواند روان بودن امور را به کشور برگرداند، تمرکز کنند تا نيازهاي جديد را ببينند و بشناسند و دنبال خلق ايدههاي نو باشند که بعید نیست آن ایده نو سیاسی، فرهنگی و اجتماعی باشد که در جهان امروز همه ابعاد جوامع به هم دوخته شدند. شاید اين سوال برای بعضیها پیش بیايد که اصلا مديران خلاق چه شکلي هستند و مدیرانی که اقتصاد ایران را در نیم قرن اخیر میگرداندند، چه ایرادات و اشکالاتی داشتهاند؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت مديران خلاق آنهايي هستند که هميشه زاويهاي جديد و امتحاننشده براي درنظر گرفتن و بررسي امور مختلف پيدا ميکنند. اين مديران ايدهها و دستاوردهاي قبلي خودشان و مدیران قبلی را هيچوقت ناديده نميگيرند، بلکه آنها را به هم ربط ميدهند تا يک ايده جديد خلق کنند. همچنين مديران خلاق هميشه آمادگي دارند فرضيههاي قبليشان را حتي اگر کاملا به آنها مطمئن باشند، مورد شک و ترديد قرار دهند، چون اين افراد ياد گرفتهاند خودشان را محدود به شکل خاصي از فکر کردن نکنند. يکي ديگر از ويژگيهاي مديران خلاق انعطافپذيري بالايشان است که باعث ميشود در لحظه بتوانند از احساس و بينشي که دارند، استفاده کنند و از آن يک ايده بکر بسازند. حرف زیاد و مجال اندک است و امیدوارم در فصل انتخابات مدیرانی در سطوح مختلف اقتصادی، انتخاب و انتصاب شوند که ایران عزیز را از گردنه سخت و صعب رکود تورمی بگذرانند؛ که هریک از این دو بلیه کافیست تا اقتصاد هر کشوری را آشفته کند.
ارسال نظر