به آینده متعهد و مسئولیتپذیر باشیم!
امید فراغت روزنامهنگار
حکمرانان هر چقدر هم که ساز کوک و ناکوک خود را بنوازند اما جوامع امروز متاثر از فناوری و تکنولوژی به فهم مشترکی نسبت به هم رسیدهاند و بر همین اساس آنان نیز ساز خود را مینوازند. ادبیاتهای محلی رقیب سرسختی به نام ادبیات جهانی دارند! اگر ادبیاتهای محلی را جزء و ادبیات جهانی را کل به حساب بیاوریم هر جزئی در فرآیند زمان به کل میپیوندد؛ بنابراین مقاومت ادبیاتهای محلی در برابر ادبیاتهای جهانی همواره حالت شکنندگی دارد. فناوری و تکنولوژی جوامع درحالتوسعه یا کمتر توسعهیافته را در کام خود فروبرده است و هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که متاثر از واقعیتهای جهان امروز نشده باشد؛ بنابراین اگر حکمرانان جوامع کمتر توسعهیافته طول، عرض و ارتفاع جهانی شدن شهروندان را ندانند با چالشهای زیادی روبهرو میشوند! ادبیات توسعهیافتگی دارای قوانین و دادههای مشترک جهانیست؛ بنابراین در جهان امروز اگر کشوری از پذیرش قوانین و ادبیات توسعهیافتگی جهانی سَر باز بزند هزینههای سنگینی خواهد پرداخت! به عنوان مثال، آیا کمیت و کیفیت زندگی مردم کرهشمالی و ونزوئلا مورد پذیرش مردم جهان امروز است؟! کشورهایی نظیر کرهشمالی و ونزوئلا برای جامعه جهانی و مردم خودشان تولید فرصت نمیکنند؛ به تعبیری در فضای ادبیات توسعهیافتگی جهان امروز، چنین کشورهایی تهدید به حساب میآیند! و با توجه به جهانی شدن زیستِ مردم امروز، چنین تهدیداتی در فرآیند زمان واکنشهای همگانی در پی خواهد داشت! جهان امروز، جهان کنش و واکنشهای همگانیست! و به تعبیری اگر فرصتی باشد سود آن فرصتها همگانی است و اگر هم تهدیدی باشد ضرر و زیان آن تهدیدات، همگانی است! نکته مهم این است کشورهای کمترتوسعهیافته یا درحالتوسعه باید نسبتبه آیندهشان، احساس مسئولیت و تعهد بیشتری داشته باشند، حفظ وضع موجود درصورتیکه آیندهای در آن محاسبه نشده باشد در واقع نوعی عدم تعهد و عدم التزام به روند طبیعی حرکت جوامع است! فناوری و تکنولوژی به تعبیری جوامع را تکان داده و بر همین اساس جابهجایی جوامع از سطحی به سطح بالاتر یک واقعیت تاریخی است و باید به آن احترام گذاشته شود. اگر حکمرانان نسبت به آینده جوامعشان احساس مسئولیتی متناسب با خرد عمومی نداشته باشند و به تعبیری جامعهخوان و آیندهخوان نباشند و حتی اجازه ندهند که جوامعشان رشد طبیعی بکنند جایگاه خوبی در تاریخ نخواهند داشت! و به نوعی آیندگان چنین حکمرانانی را سرزنش خواهند کرد و مردمی را هم که تحت سیطره آنان بودهاند سرزنش خواهند کرد! افزایش آگاهی مردم نباید ترسآفرین باشد، بشر حق دارد که بداند و متناسب با دانایی خویش زندگی کند. باید پذیرفت که سرزمین ایران امانتی به دست مردم است پس باید متعهدانه و مسئولانه در قبال این سرزمین زندگی کنیم تا فضای بهتری را به آیندگان منتقل کنیم! اگر حکمرانان متناسب با واقعیتهای محلی و جهانی تصمیمسازی و تصمیمگیری نکنند و نسبت به روند حرکت طبیعی جامعه احساس مسئولیت و تعهد نداشته باشند بازنده بزرگ لقب خواهند گرفت. جامعه امروز ایران باید متناسب با واقعیتهای محلی و جهانی موجودیت داشته باشد.اگر چنین نشود یعنی اینکه روش و منش امروز پر از ایراد و خطاست!
ارسال نظر