جریان‌ حداقلی دنبال مشارکت حداقلی

توصیف ویژگی‌ها و مشخصه‌های یک «جریان حداقلی» که در تلاش برای کاهش مشارکت مردم است، این طیف در کشور ما از نظر سیاسی وزن چندانی ندارد اما با توجه به امکاناتی که در اختیار داشته، از آن صدای بلندتر و بیشتری در مقایسه با وزن واقعی‌اش شنیده می‌شود؛ این طیف پرسروصدا، مشارکت حداکثری را که مورد تاکید دلسوزان نظام است برنمی‌تابد و دنبال مشارکت حداقلی است تا با توجه به وزن کمی که دارد پیروز باشد. با وجود اینکه انقلاب و نظام ما با مشارکت وسیع مردم تعریف شده اما این عده دل خوشی از مشارکت گسترده ندارند؛ جریان حداقلی، متاسفانه خود را با پسوندهای انقلابی یا اصولگرا معرفی می‌کند و به‌ویژه این روزها تلاش دارد با طرح برخی مباحث، اهداف جناحی خود را محقق کند؛ رفتار این طیف نه تنها با چارچوب و اصول انقلاب همخوانی ندارد، بلکه عناوینی چون «انقلابی» با ماهیت و محتوای انقلاب اسلامی ما منافات دارد که حضور وسیع و همه‌جانبه توده‌های مردم در صحنه را به ذهن متبادر می‌کرد. عده‌ای هستند که منافع‌شان در حضور مردم تعریف نمی‌شود که مغایر با خواست رهبری و مسئولان ارشد نظام است؛ آنها تلاش دارند مردم را با سخن، مواضع و برخی اقدامات دلسرد کنند و عملا می‌بینیم آنچه این افراد بدان توجه دارند فاصله بسیاری با نظر مسئولان تراز اول کشور دارد. به نظر می‌رسد مواضع اخیر مسئولان ارشد نظام پاسخی به اقدامات دلسردکننده همین طیف باشد؛ زیرا نظر مسئولان ارشد برمبنای هویت واقعی انقلاب و مشارکت و تعیین‌کنندگی گسترده مردم است. معتقدم باید جلوی اقدامات کسانی که به نام انقلاب تلاش می‌کنند اثری از مشارکت گسترده نباشد، ایستاد یا حداقل مانع از این شد که این افراد از عناوین مهمی همچون «انقلابی» برای توصیف خود استفاده کنند، درحالی‌که اعتقاد چندانی به چارچوب‌های آن ندارند. به‌طورکلی مواضع و سخنان مسئولان در شورای نگهبان، مقامات ارشد قوه قضائیه، مجریه و مقننه مشخصا هیات‌رئیسه مجلس به‌طور قطع در میزان مشارکت مردم تاثیرگذار است؛ به‌ویژه شیوه مواجهه شورای نگهبان و رفتار این نهاد با موضوع تایید یا رد صلاحیت کاندیداها در همه انتخابات گذشته تعیین‌کننده بوده است. نقش شورای نگهبان بی‌بدیل و غیرقابل انکار و ایجاد فضای رقابتی تا حد زیادی نتیجه عملکرد این نهاد است. یکی از عوامل مهم مشارکت پایین در انتخابات مجلس در اسفندماه ۹۸، به رد صلاحیت یک طیف خاص سیاسی مربوط است؛ این طیف که به چارچوب‌های نظام هم اعتقاد دارد مورد بی‌مهری قرار گرفت و نتیجه آن دلسردی مردم بود. اگر زمینه مشارکت حداکثری همراه با رقابت فراهم نشود نمی‌توان امیدی به مشارکت گسترده و پرشور داشت؛ به‌طور قطع رفتار مناسب در زمان بررسی صلاحیت‌ها و فراهم کردن فرصت حضور جریان‌های مختلف، نقشی تعیین‌کننده بر میزان مشارکت دارد و برعکس با هرگونه برخورد تنگ‌نظرانه نمی‌توان حضور گسترده مردم را پای صندوق رای انتظار داشت؛ به‌هرحال باید منتظر بمانیم تا ببینیم این‌بار شیوه برخورد نهادهای مربوطه به چه صورت است. هرگونه سخن یا عمل در جهت دلسردی مردم، سبب کاهش میزان مشارکت خواهد شد؛ در واقع هر حرکتی در جهت کاهش امید عمومی به کاهش مشارکت خواهد انجامید. خوشبختانه مسیر تحولات به سمتی است که سایه تحریم‌ها بر اقتصاد کشور کمرنگ و امید خاصی برای رفع آنها مشاهده می‌شود؛ به این روند خوشبینم که خود عامل مهمی در افزایش مشارکت مردم در انتخابات خواهد بود، به‌شرطی که سایر مولفه‌ها نیز در نظر قرار گیرند.