ديپلماسي ناپخته جواب نداد
آرمـــان ملـــــی
علیرضــا پورحسیــن: برخی اظهارنظرها از سوی برخی از مسئـــــولان در روزهای اخیر در حمایت از یک کشور در منطقه قفقاز و نحوه پاسخ دادن رئیسجمهوری آذربایجان به یک سوال ساده خبرنگار ایرانی، آن تضادی است که بعضا سیاست خارجی کشور ما را گرفتار کرده است؛ سوالی بحق از یک خبرنگار که به نظر میرسد از برخی مسئولان به مراتب بیشتر نگران امنیت ملی کشورمان بوده و بهصورت شفاف از رئیسجمهوری آذربایجان خواسته است تا درخصوص حضور تروریستها در قرهباغ توضیح دهد. تروریستهای خونخواری که مستقیما از سوی دولت ترکیه به این منطقه اعزام شدهاند و مرزهای ایران را با تهدید مواجه کردهاند. سوالی که مسئولان کشور نیز باید به صورت جدی پیگیر آن شوند. حمایت از دولتی که خاک خود را تبدیل به حیاط خلوت رژیمصهیونیستی کرده و خطری مضاعف را در کنار مرزهای کشور ایران ایجاد میکند و امروز علاوه بر آن تکفیریها را نیز به کشور خود راه داده است. در راستای بررسی این مساله «آرمان ملی» گفتوگویی با میرقاسم مومنی، کارشناسارشد مسائل قفقاز داشته است که در ادامه میخوانید.
سیاست ایران را در خصوص قفقاز در هفتههای اخیر و پس از پایان جنگ قرهباغ چگونه ارزیابی میکنید؟
ایران همواره نسبت به مسائل قفقاز سیاست ثابت و برنامهریزیشده نداشته است. ارمنستان و آذربایجان کشورهایی هستند که جزء تاریخ و فرهنگ کشور ما هستند. همواره این کشورها جز قلمرو تاریخ و تمدن ایران بوده و هیچکس نمیتواند منکر آن شود که بهخاطر مسائل سیاسی این قسمتها از ایران جدا شدهاند. ایران در این میان همواره نگاهی برادرانه به این کشورها داشته و پس از فروپاشی شوروی، استقلال این دو کشور را به رسمیت شناخته اما در این میان تنظیم روابط با ارمنستان و آذربایجان تبدیل به یک معضل در کشورمان شده است. یک زمان جنگ قرهباغ در گذشته شکل گرفت و در آذربایجان علیه ایران شعار میدادند که چرا ایران از ارمنستان حمایت میکرد و این باعث شده بود سیاستهای ضدایرانی در آذربایجان ایجاد شود. این مرتبه و در جنگ آخر نیز ایران بهصورت کامل از آذربایجان حمایت کرد. این دو اتفاق در دو جنگ اخیر قرهباغ، تعادل موازنه منافع ایران را از بین برده است. قفقاز از دیرباز برای ایران یک منطقه سوقالجیشی و مهم بوده اما امروز دیگر ما هیچ نقشی در آن منطقه نداریم و به جای ما روسیه در حال اعطای پاسپورت روسی به شهروندان قرهباغ است. این به معنای
تجزیه است. روسیه میخواهد هممرز ایران شود و قصد دارد تا قرهباغ را به یک کریمه دیگر تبدیل کند. این سیاست را در پیش گرفته است. در جنگ آخر قرهباغ هم سر آذربایجان و هم سر ارمنستان کلاه رفته است. برنده اصلی این جنگ روسیه بود و یک تتمهای در این میان به ترکیه رسید.
طرفداری صرف از یک کشور در منطقه قفقاز چه تبعاتی در پی دارد؟
در این وضعیت روسیه، آمریکا و اروپا توانستهاند منافع خود را در هر دو کشور دریابند و از موقعیت این کشورها استفاده میکنند. مسائل داخلی ارمنستان هیچ ارتباطی به ما ندارد و ناآرامیهای اخیر در این کشور را مردم آن و دولت مرکزی باید مدیریت کنند. این اصل را ایران نسبت به آذربایجان مدنظر قرار میدهد اما تنظیم روابط ایران با این دو کشور هیچگاه بهخوبی شکل نگرفته است. ما نباید هر بار به یکسو غش کنیم. این سیاست منافع بلندمدت کشور ما را به خطر میاندازد. از یکسو خبرنگار ایرانی از وجود تکفیریها در قرهباغ سوال میکند و الهام علیاف آن گونه جواب میدهد اما ما باز هم میگوییم حق با آذربایجان است. ما قبول داریم که خاک آذربایجان اشغال شده و آزادی آن جز سیاستهای ما بوده است و مسئولان نیز بر آن اذعان کردهاند اما تنظیم روابط هنوز صورت نگرفته و نتوانستهایم آن را مجزا از همه موارد شکل دهیم. جنگ قرهباغ از نظر شکلی به ما ارتباطی ندارد اما از نظر محتوایی کاملا به ما مرتبط است؛ زیرا هر دو کشور هممرز ما هستند. ما نباید منافع ملی خود را فدای یک کشور خاص کنیم. هر کدام از دو کشور بخشی از منافع ملی و مرز ما به آنها مرتبط است.
چه ضرورتی وجود دارد ایران به حمایتهای خود بهصورت همزمان از هر دو کشور ادامه دهد؟
در اجلاس قرهباغ به موضوع بهصورت تکبعدی پرداخته شده است. همانقدر که آذربایجان برای کشور ما اهمیت دارد، ارمنستان نیز مهم است. موضعگیری ما بر افکار عمومی سایر کشورها تاثیر میگذارد و باید مراقب باشیم. باید سیاست ما نسبت به قفقاز بلندمدت و میانمدت تنظیم شود تا شاهد نباشیم که عملا در اتفاقات آن منطقه ایران بازی داده نشود. در مذاکرات صلح اخیر ترکیه بهشدت نقشآفرینی میکند اما ایران نیست. ما نباید منافع خود را در ارمنستان بهکلی فدای یک کشور دیگر کنیم.
ارسال نظر