| کد مطلب: ۱۰۴۹۶۳۳
لینک کوتاه کپی شد

نیازمند تنش‌زدایی هستیم

مرتضی مکی تحلیلگر مسائل بین‌الملل

واقعيت اين است که برجام در بدترين شرايط خودش از زمان انعقاد قرار دارد و اکنون اجماع زيادي ميان دولت‌هاي اروپايي و آمريکا ايجاد کرده و شايد براي اولين بار ما در دولت‌هاي اروپايي شاهد اين هستيم که افکار عمومي غرب هم همسو و همراه دولت‌هاي اروپايي هستند تا حدي که دولت‌هاي اروپايي شايد در برخي مواقع از ملاحظات افکار عمومي خودشان رفتار تند و تيزي دارند. به هر حال نمي‌شود مسائل سياسي، اجتماعي و فرهنگي را در دنياي امروز از هم تفکيک کرد. ما در دنيايي قرار داريم که همه مسائل سياسي، اقتصادي و اجتماعي يک کشور با هم همپوشاني دارد و در سياست خارجي و چهره آن کشور در سطح بين‌المللي اثرگذار است و در رويکردهاي سياست خارجي کشور اثر مي‌گذارد. شايد اگر يکسري اتفاقات و رفتارها به صورت ديگري انجام مي‌شد، احساس مي‌شود که مي‌شد خيلي رفتارهاي دولت‌هاي غربي را مديريت کرد. الان شاهد شکل‌گيري اجماع جدي در سطح اروپا نسبت به ايران هستيم. بحث قرار دادن سپاه در فهرست گروه‌هاي تروريستي يک بحث جدي است که دارد پيگيري مي‌شود و پارلمان اروپا دارد به اين سمت مي‌رود که بتوانند فشار سياسي بيشتري به ايران وارد کنند. نکته‌اي که مي‌توان متذکر شد اين است که به نظر مي‌رسد پلان B در حال انجام شدن است. اين پلان مي‌تواند همين تنگ‌تر کردن حلقه محاصره اقتصادي ايران باشد. تحولات عراق، ترکيه و افغانستان نشان مي‌دهد که به‌شدت آمريکايي‌ها دارند موضوع جلوگيري از مبادلات ارزي ايران با کشورهاي همجوار خودش را محدودتر مي‌کنند تا دسترسي ايران به ارزهاي خودش را سخت‌تر کنند. اين موضوع در عراق به صورت جدي درحال پيگيري است و بانک‌هاي عراقي از سوي دولت آمريکا تحت فشار زيادي در خصوص مبادلات پولي و مالي با ايران قرار دارند. يعني آنچه گفته مي‌شود به عنوان دور زدن تحريم‌ها هر روز ما شاهد اين هستيم اين دور زدن تحريم‌ها دارد با اقداماتي که آمريکايي‌ها انجام مي‌دهند، سخت‌تر مي‌شود. اين تصور که از طريق چين يا يکسري کشورهاي ديگر مي‌شود خيلي اقدامات سياسي و اقتصادي دولت‌هاي غربي را خنثي کرد هم دارد محدودتر مي‌شود. نوع رفتار و سياست‌هاي چين در قبال ايران به‌خصوص در نوع روابط و مناسباتي که با کشورهاي عربي منطقه و عربستان طي يکماه گذشته داشته به خوبي نشان داد که روي چين هم نمي‌شود ديگر حساب کرد. به نظر مي‌رسد بايد به بازنگري در نوع رفتار و سياست‌هاي خودمان اقدام کنيم. واقعيت اين است که مجموعه تهديدهايي که به ايران درخصوص حملات نظامي يا اقدامات امنيتي که به‌خصوص از سوي رژيم صهيونيستي به ايران مي‌شود را بايد در کنار همان مجموعه فشارهاي سياسي- اقتصادي که ايران دارد تحمل مي‌کند، قرار داد. اين يک جنگ رواني، اقتصادي، سياسي است و در آن جنگ از همه ابزارها استفاده مي‌شود. ابزار تهديد نظامي خودش مي‌تواند تشديد تنش کند حتي اگر اقدام نظامي هم صورت نگيرد مي‌تواند فضاي بين‌المللي و منطقه‌اي را تشديد کند. ما نيازمند اين هستيم که تنش زدايي و آرامش بخشي کنيم و اين تنش‌زدايي و آرامش‌بخشي وابسته به اين است که مسئولان سياست خارجي کشور و افراد ديپلماسي کشور نسبت به اين موضوعات واکنش نشان دهند. با به قدرت رسيدن نتانياهو قطعا فشارها و تهديدات نظامي افزايش خواهد يافت و اصولا قدرت نظامي از اين جهت است که مي‌گويند استفاده نمي‌شود ولي صحبت از استفاده از اين ابزار نظامي خودش مي‌تواند منجر به تنش شود و تبعات سياسي، اقتصادي و اجتماعي به دنبال خواهد داشت. اين نکته‌اي هست که بايد مدنظر قرار بگيرد. به هر حال شرايط براي ايران در سطح منطقه و جهان حساس است.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار