| کد مطلب: ۱۰۴۲۳۹۴
لینک کوتاه کپی شد

کدام مدرسه؟

افشین طباطبایی نویسنده و پژوهشگر

 

 

 

 

 

هر پدر و مادري آرزوي فراهم ساختن بهترين امکانات رفاهي را براي فرزندان دارد. اغلب پدر و مادر به دنبال اين هستند تا فرزندشان در رقابت با هم‌سن و سالان برتر شود. ازاين‌رو سعي دارند فرزندان‌شان در بهترين مدارس درس بخوانند تا از امکانات آموزشي و کمک آموزشي بيشتري برخوردار شوند و بر اين باورند که موفقيت و خوشبختي فرزندان از اين راه تامين مي‌شود، در نتيجه تمام هم و غم و فکر خود را صرف يافتن مدرسه‌اي برتر مي‌کنند (البته به زعم خودشان). اين موضوع در تغيير مقطع تحصيلي‌ دانش‌آموزان تبديل به گرفتاري بزرگي براي والدين مي‌شود. به‌طور معمول دانش‌آموزان پايه چهارم ابتدايي، اول راهنمايي و اول دبيرستان به‌واسطه حجم مطالب دچار نوعي افت تحصيل مي‌شوند، در سال اول راهنمايي به‌علت روبه‌رو شدن با تعداد زيادي معلم که هرکدام برخورد خاصي دارند و از جنبه ديگر مسائل بلوغ و هويت شخصي مشکل پيدا مي‌کنند، و در سال اول دبيرستان نيز به‌خاطر تنوع دروس و مشکلات خاص نوجواني؛ خيال‌پردازي- تخيل و... دچار عدم تمرکز مي‌شوند که به افت تحصيل مي‌انجامد. اين افت تحصيلي بايد براي والدين قابل درک باشد. هنگام انتخاب مدرسه؛ ويژگي‌هاي شخصيتي، فيزيکي، رواني و ضريب هوشي فرزندان در نظر گرفته نمي‌شود، بلکه صرفا فرستادن فرزندان به مدارسي خاص مد نظر است. درحالي که بسياري از اوقات فرزندان به‌واسطه برنامه‌هاي فشرده آموزشي در اين قبيل مدارس تحت فشار رواني زيادي قرار مي‌گيرند که گاه به استرس، اضطراب، افسردگي و حتي وسواس (بيماري) و در نهايت افت تحصيل ختم مي‌شود. والدين تصور مي‌کنند اگر فرزندان‌شان را در فلان مدرسه اسم و رسم‌دار ثبت نام کنند آنان مجبور به تلاش و کوشش بيشتر خواهند شد و در مقايسه با هم‌سن و سالان جلو مي‌افتند، درحالي که والدين ناخواسته فرزندان خود را وارد يک بازي رقابتي بي‌فرجام مي‌کنند که مضرات آن بيش از محاسن‌اش است. بايد در نظر گرفت هر انساني ويژگي‌هاي مختص خود را دارد و رقابت تحصيلي در چارچوب‌هاي معين به‌جاي ارتقا باعث تخريب روند شکوفايي استعداد آنها مي‌شود. برخي از والدين براي جبران ضعف‌هاي اجتماعي خودشان فرزندان خود را در کورس‌هاي رقابتي وارد مي‌کنند، شايد نمره خوب، پيشرفت تحصيلي و امثالهم براي والدين نوعي امتياز و برتري در مقايسه با ديگران محسوب مي‌شود، يعني فخرفروشي و چشم و همچشمي در صورتي که فرزندان ماشين، فرش و... يا وسيله‌اي براي پز دادن نيستند. کتاب‌هايي که در تمام مدارس از نمونه مردمي- دولتي و غيرانتفاعي در گوشه و کنار ايران آموزش داده مي‌شود يکسان است. ولي برخي مدارس غيرانتفاعي ادعا مي‌کنند که امکانات و روش‌هاي جديد آموزشي و کمک آموزشي ارائه مي‌دهند، که شامل کلاس‌ها و کتاب‌هاي اضافي علاوه بر کتاب‌هاي آموزش و پرورش، آزمون‌هاي جورواجور، به‌طوري که دانش‌آموزان وقت سرخاراندن هم ندارند، ادعاي چنين مدارسي بالا بردن سطح علمي دانش‌آموزان است که در بيشتر موارد ادعايي بيش نيست. پيشرفت‌هايي که اغلب دانش‌آموزان به‌دست آورده‌اند، حاصل پشتکار و همت شخصي خودشان است. برخي از والدين فکر مي‌کنند اگر براي تحصيل فرزندانشان سرمايه‌گذاري نکرده و کوتاهي کنند و امکانات آموزشي کمي برايشان فراهم نمايند، در حق او ظلم کرده‌اند و باعث رشد نکردن استعدادهاي آنان شده‌اند. آمار و پژوهش‌ها نشان مي‌دهد بيشتر دانش‌آموزاني که از ديد والدين قرار است موفق شوند. فارغ‌التحصيلان مدارس غيرانتفاعي نيستند. آماده بودن همه امکانات و وسايل براي پيشرفت يک نفر، زمينه‌هاي رشد توانايي‌هايي بالقوه او را فراهم نمي‌کند، چون بسياري از استعدادها و توانايي‌هاي نهفته انسان در مقابله با سختي‌ها و گرفتاري‌ها و در رويارويي با حل مشکلات آشکار مي‌شود. يعني امکانات زياد توانايي مقابله، مبارزه و پشتکار او را تخريب مي‌کنند. از آنجا که خيلي افراد توان پرداخت هزينه‌هاي مدارس غيرانتفاعي را ندارند، پيشنهاد مي‌شود تفاوت چنداني بين مدارس قايل نشوند. در شرايطي که مجرب‌ترين و کارآزموده‌ترين آموزگاران نيز در مدارس دولتي مشغول به‌کار هستند و مدارس دولتي به‌خاطر بودجه بيشتر از امکانات آزمايشگاهي، ورزشي و هنري بالاتر و کامل‌تري برخوردارند. نزديک بودن مدرسه به خانه موضوع شايان توجه و مهم ديگري است. کودک و نوجوان ساعات زيادي را در مدرسه سپري مي‌کنند از اين‌رو اگر فاصله مدرسه تا خانه و مسير رفت و آمد فرزندان تا حد ممکن کوتاه و کم باشد به نفع آنان خواهد بود، چون هم ‌زمان کمي را در راه طي مي‌کنند و هم از آثار منفي حضور در سرويس‌هاي مدرسه درامان خواهند بود، والدين نگران دير و زود آمدن سرويس نيستند، هزينه اضافي اياب و ذهاب کم مي‌شود و هر زمان که والدين اراده کنند؛ مي‌توانند در مدرسه حاضر شوند يا در جلسات اوليا و مربيان شرکت کنند. اساسا ميزان خوب بودن و متفاوت بودن مدرسه چيست و چه ابزار مناسبي براي تشخيص آن وجود دارد؟ آيا صرفا تکيه به گفته‌ها و شنيده‌ها و پرآوازه بودن نام يک مدرسه دلالت بر خوب بودن آن است و يا مقدار شهريه‌اي که دريافت مي‌کنند يا امکانات جانبي: کتابخانه- آزمايشگاه- زمين ورزش- آمفي‌تئاتر و... چون کتاب‌هاي آموزشي يکسان است. قطعا حجم مطالب آموزشي هم مشابه است البته شايد نسبت به سطح فرهنگ خانواده‌ها و جو تربيتي و پرورشي حاکم در مدارس بتوان آنها را دسته‌بندي کرد. واقعا نمي‌توان بين کيفيت آموزشي مدارس مرز دقيقي کشيد. البته فضا و امکانات جانبي به‌سادگي قابل تشخيص است. خانه - مدرسه و محيط يک مثلث تربيتي تشکيل مي‌دهند که براساس مطالعات انجام شده بر روي انسان تاثير خوب يا بد دارند. گرچه محيط مدرسه مي‌تواند در شکل‌گيري شخصيت فرزند تاثيرگذار باشد، ولي آن‌چه در خانواده رخ مي‌دهد، تاثير بيشتر و عميق‌تري بر تربيت فرزندان دارد. همان‌طور که قدرت از بين بردن ويروس‌ها را نداريم و بايد خود را در برابر آن واکسينه کنيم. در بُعد رواني، اجتماعي، اعتقادي نيز لازم است فرزندانمان را به‌گونه‌اي تربيت و سيراب کنيم که شخصيت‌شان واکسينه شده باشد.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار