حکایت صادرات محصولات زراعی
ادامه از صفحه اول/ بازار داخلی در شرایط ایدهآل با توجه به وضعیت اقتصادی مردم مصرف میشود. صادرات پسته در ایران سالیانه بیش از (یک ممیز چهار) 4/1 تا (یک ممیز هفت) 7/1 میلیارد دلار برای ایران در سالهایی ارزآوری داشته است. بازار پرمصرف اروپا را مدتهاست از دست دادیم. برای نمونه در سال 93 صادرات پسته ایران به کشورهای اروپایی نصف تولید سالیانه یعنی حدود 90 هزار تن بود. این میزان هماکنون به 10 هزار تن کاهش یافته است و این روند کاهشی با تاسف ادامه دارد. آسانی تجارت آمریکاییها حربه دیگری است که پسته ایران را از بازار پررونق اروپا محروم خواهد کرد. دولت اگر فکر کمک به تجار ایرانی نباشد ومقررات خلق الساعه ارزی گریبان تجار را بگیرد، بازار اروپا را از دست رفته بدانید و بازار پرانگیزه قاچاق پسته در پاکستان و افغانستآنکه مقصد نهایی آن هند و کشورهای آسیای مرکزی است، رونق میگیرد و دولت هم از این صادرات به علت پنهانی بودن آن سودی نخواهد برد. باید مجلس به فکر تصویب قوانین مناسب صادرات و واردات در بخش کشاورزی وحمایت از آن باشد. اما چرا چنین اتفاقی نمیافتد؟ وقتی کمیسیون کشاورزی مجلس مورد توجه روحانیون باشد که با همه
علم فقاهتی خود کارشناس امور زراعی نیستند. ممکن است به تبع تبار روستایی خود، خود را کشاورززاده بدانند اما تفاوت کشاورززادگی با کشاورزی علمی و آکادمیک بر کسی پوشیده نیست. محصول دیگر گوجه فرنگی است که مدتی است بازار صادرات آن رونق گرفته است. براساس آمار اطلاعات مرکز آمار ایران در هشت ماهه سال99 صادرات گوجه بیش از 259 میلیون دلار ارزآوری برای کشور داشته است. در کنار گوجه، حدود دو میلیارد دلار صادرات خشکبار در سال 99 داشتیم که عمده کشورهای خریدار: چین، امارات، هند ترکیه، عراق، پاکستان، آلمان، روسیه، قزاقستان، ویتنام و افغانستان بودهاند. ملاحظه میشود صادرات خشکبار به کشورهای اروپایی تنها به آلمان در مرکز آمار ایران قابل توجه بوده است و دیگر کشورهای اروپایی حتی از ویتنام و افغانستان و قزاقستان هم فاصله داشتهاند. بازار پرمصرف و مطمئن را به مصرف مقطعی این کشورها دادهایم که عمدتا از مجاری غیرقانونی از طریق عراق، افغانستان، پاکستان و سواحل دریای عمان و خلیج فارس صورت میگیرد. دیگر محصولات زراعتی ایران در سال گذشته هندوانه به ارزش 181 میلیون دلار، خرما به ارزش 150 میلیون دلار، سیب تازه به ارزش 31 میلیون دلار
بوده است. در مجموع پنج میلیون و 431 هزار تن محصولات کشاورزی از کشور صادر شده است. ضربه نهایی را اخبار مربوط به مصرف سم و کودهای غیراستاندارد به صنعت صادرات محصولات کشاورزی ایران زده است درحالی که برای نمونه هماکنون پسته ایران از پسِ تمام گواهیهای مورد نیاز اتحادیه اروپا برمیآید و نگارنده شاهد صادرات پسته توسط دوستان و آشنایان به اتحادیه اروپا میباشم که روزبهروز با اقبال مصرفکننده اروپایی روبهروست اما نوسان قیمت ارز و بیبرنامگی دولت در تثبیت قیمت ارز، تجار ایرانی را بیانگیزه کرده است. دولتی که نیاز به ارز دارد نمیدانم چرا و چگونه به فکر صنعت ارزآور تولیدات کشاورزی ناست؟ البته صورت مسئله ساده است. وقتی در کمیسیون تلفیق بودجه 1401 مجلس که از ترکیب 45 نماینده تشکیل شده است تنها سه اقتصاددان الیاس نادران، سیدکاظم دلخوش و جعفر قادری اقتصاد خواندهاند و رئیس آن آقای دکتر حاجیبابایی، دکترای الهیات و معارف اسلامی دارد، در کمیسیون اقتصادی مجلس هم تعداد اقتصاددانان به تعداد انگشتان یک دست نمیرسد. کافی است بدانیم رئیس کمیسیون، آقای پورابراهیمی دارای دکترای مالی است که تا اندازهای میشود به اقتصاد آن را
وصل کرد. اما کاظم موسوی، نایبرئیس اول دارای مدرک کارشناسی ارشد حقوق است. انور حبیبزاده، دبیر اول کمسیون هم مدرک کارشناسی مدیریت دولتی دارد و آقای غلامرضا مرحبا، سخنگوی کمیسیون هم در رزومه خود تنها معاونت اداره آموزش بانک ملی را دارد. کمیسیون صنایع و معادن هم دست کمی از دیگر کمیسیونها در مورد تطبیق مدارک اعضا با عضویت در کمیسیون تخصصی مربوطه را ندارند. کمیسیون کشاورزی هم که دربست در اختیار حوزویان است. با این وصف آیا میشود در دنیای پررقیب امروزی حرفی برای صادرات داشت درحالی که محصولات زراعی ایران در بازار اروپا هواداران سنتی خود را دارد.
ارسال نظر