بهبود رابطه؛ تاكتيكي است يا...؟
آرمانملی- امید کاجیان: حسین امیرعبداللهیان وزیرخارجه ایران اخیرا در پاسخ به سؤالی درباره روند مذاکرات ایران و عربستان عنوان کرد که گفتوگوهای سعودی و ایرانی در مسیر درست خودش قرار دارد و افزود: نیازمند گفتوگوهای بیشتر هستیم و تا این مرحله به نتایج و توافقاتی رسیدهایم و دو طرف نسبت به اجرای توافقات در زمان مناسب خودش اقدام و اطلاعرسانی خواهند کرد. به نظر میآید بیش از آنکه سرنوشت به ثمر نشستن مذاکرات احیای برجام مشخص باشد، رابطه میان ایران و عربستان دچار بهبودهایی در آینده خواهد شد و یا لااقل از حالت فعلی و یا این چند ساله بهدرخواهد آمد. از همان ابتدا هم که دولت سیزدهم حسین امیرعبداللهیان را بهعنوان وزیرخارجه خود معرفی کرد خیلیها بیان کردند این به معنای تلاش برای ارتباط با کشورهای عربی و همسایه است تا برجام و غرب. حضور امیرعبداللهیان در نقش معاون عربی و آفریقایی وزارت امورخارجه به مدت سه سال در دولت اول روحانی و یا نقشش بهعنوان سفیر ایران در عمان، بیانگر همین تمایل به کشورهای عربی و حاشیه خلیجفارس در زمان دولت سیزدهم و وزیرخارجه شدن وی است. امیرعبداللهیان همچنین با حضور در نشست بغداد و
البته نطق پرحاشیه خود به زبان عربی بار دیگر تلاش برای بهبود روابط با کشورهای عربی را به نمایش گذاشت. از سویی دیگر عربستانسعودی نیز با فرسایشی شدن جنگ در یمن و ناامیدی از فرجام آن و از طرفی حضور بایدن و احتمالا یأس از اینکه بنا نیست همان روش تند ترامپ علیه ایران تداوم داشته باشد، در موضعگیریهای علیه کشورمان که دیگر حمایتهای آمریکا را نداشت و البته عدم توفیق سیاستهای خصمانه قبلی به سمت مسیر نرمتری حرکت کرد.
آغاز تنش کجا بود؟
اما چه شد که عربستان و ایران کارشان به آنجا کشید که امروز بخواهند برخی مذاکرات و گفتوگوها را به فالنیک بگیرند و تنش میان این دو از کجا شروع شد؟ شاید خیلیها دو موضوع را بیش از باقی موضوعها در روابط ایران و عربستان به یاد بیاورند. یکی جنگ یمن و بهنوعی رقابت این دو در آنجا و البته دیگری ماجرای عجیب و غریب حمله به سفارت عربستان در ایران. اما حقیقت اینکه ، اختلافات ایران و عربستان قبلتر از این هم شکل گرفته بود. از همان ابتدای حضور حسن روحانی در نقش رئیسجمهور. حمله تروریستی اواخر آبان 92 به سفارت ایران در بیروت، یکی از آنها بود حملهای که 23 شهید حاصلش بود و مسئول آن گروه عبدا... عزام که آن را وابسته به دولت عربستان میدانند معرفی شد، موضوعیکه بخشی از جرقههای اختلافات زنجیروار بعدی را شکل داد. پس از آن ماجرای تعرض دو مامور فرودگاه عربستان به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده در سال 94، واکنش بسیار منفی در میان مردم کشورمان به همراه داشت. هر چند بعدها تلاش شد با محاکمه آن ماموران، قضیه فیصله پیدا کند اما در این ماجرا تقابلها بیشتر و به فضای ضدعربی در کشور دامن زده شد. موضوع حادثه خونین منا در دوم مهر
94 اما شاید تیرخلاص به امید برای بهبود روابط بود. فاجعهای که اینبار همه مقامات ایران را به این فکر فرو برد که با عربستان چه کنند.حادثهای که همزمان با عید قربان در مراسم رمیجمرات در منطقه منا، شهر مکه، رخ داد و منجر به جانباختن صدها نفر زائر شد که در آن ایرانیان بیشترین آمار جانباختگان را از میان همه داشتند، بیش از ۴۶۴ نفر جانباخته ایرانی. این اتفاق در میان جنگ داخلی سوریه هم البته که شرایط را بدتر کرد اینکه سعودیها خواستار سقوط اسد بودند و ایرانیها خواستار بقایش. اعدام شیخ نمر اما فصل جدیتر و خشنتری از تقابلها بود. یک فقیه شیعه عربستانی که با اعدامش جهان علیه عربستان شده بود اما در یکروز عدهای از تندروهای داخلی به بهانه اعتراض به این اعدام، ورق را کاملا از سمتوسوی عربستان علیه ایران برگرداندند. حمله به سفارت عربستان در تهران روز شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ پس از اعدام شیخ نمر، روحانی مخالف دولت عربستان انجام شد. حملهای که نه فقط واکنش عربستان و جهان عرب بلکه دنیا را علیه ما برانگیخت این سومین حمله به سفارت یک کشور که منجر به بسته شدن آن شود در طی کمتر از چهار دهه در ایران بود. و حالا وقت پروژه
مظلومنمایی سعودیها بعد از دستهگل عدهای خودسر در ایران شد، قطع رابطه عربستان، بحرین و سودان و... با ایران شکل گرفت. فرصت هم برای محکومیتهای بیشتر ایران در اجلاسهایی مانند اجلاس سران کشورهای اسلامی فراهم شد. جنگ یمن اما اساسا چالشی دیگر بود که تا به امروز ادامه دارد و رابطه ایران و عربستان را بسیار مخدوش کرد. بارها اتفاقات و حملاتی مانند حمله به آرامکو نیز شکل گرفت که سعودیها ادعای نقش ایران در آن را داشتند و این وضعیت را بغرنجتر میکرد. در آن سو خبرهایی مانند بازگشت هواپیمای حامل کمکهای بشردوستانه هلال احمر ایران از یمن که با دخالت جنگندههای عربستانی و بمباران فرودگاه صنعا، مجبور به بازگشت به ایران شد نیز دو طرف را تا مرز جنگ مستقیم پیش برد. اما به مرور زمان و به دلیل وقایعی مانند تداوم جنگ بیحاصل یمن و خسارات ناشی از آن، تغییر دولت در آمریکا، اصلاحات در عربستان و البته مسائلی مانند قتل جمال خاشقچی و تحتالشعاع قرارگفتن جایگاه عربستان در ساختار بینالملل، عدم توان عربستان در همپیمانی همه کشورهای عربی علیه ایران از جمله عمان، ناکامی در تحتفشار قرار دادن ایران برای توافق هستهای، موضع سعودیها
را علیه تهران تضعیف کرد. از طرفی تلاش چندباره و تاکید ایران بر مذاکره با عربستان و آمادگی برای رفع موانع و حتی درگرفتن چند دیدار که بین وزرای خارجه وقت دو کشور پیش آمد و میانجیگری کشورهای همسایه، به کاهش تنشها کمک کرد تا امیرعبداللهیان امروز امیدوارانه از رفع مشکلات و گفتوگو بگوید. اما نکته مهم در این میان این است که اگر چه روابط ایران و عربستان همواره با فرازونشیبهایی همراه بوده است ولی نباید درواقعیت چند نکته را نیز درباره رابطه میان این دو کشور ندید بگیریم. مثلا اینکه ما پیش از درگیریها و تنشها هم با عربستان در حوزههای اقتصادی روابط زیادی نداشتیم، مخصوصا در حوزه دیپلماتیک روابطمان به خاطر بحثهای سوریه، یمن، از قبل قطع شده بود. یعنی عملا رابطه خوب ما هم به تبادلات اقتصادی خاصی منتهی نمیشود. از سویی دیگر شیوه ایدئولوژیکی حکومتی دو کشور است، شیوهای که نشان میدهد نمیتوان گفت این دو در بلندمدت هم هیچ مشکلی نخواهند داشت. چون نگاه حکمرانی این دو ایدئولوژیک است و در برخی مواقع در تضاد با یکدیگر. بنابراین هرچند امروز امیرعبداللهیان از آغاز گفتوگوهای عربستان امیدوارانه سخن میگوید اما در
نهایت، همانطور که تنشهای میان سعودیها و ایران و بحرانها همیشگی نبوده وگاه از شدت و حدت آن کاسته و گاه حتی برای اندک زمانی رفع میشده است، دوستیها و گفتوگوها نیز در بلندمدت نتیجه پایداری نخواهد داشت، چراکه این دوستیها نیز تاکتیکی و بنا به شرایط سیاسی است نه دوستی واقعی.
ارسال نظر