مریخ هم آب نداره، دیدین الکی شلوغش میکنید؟
ندا حائری
اخبار امروز را درحالی پیگیری میکنیم که یک خبر خوب به تازگی از طرف ریاست محترم اتاق بازرگانی تهران به صورت دست به دست توی فضای حقیقی و مجازی پخش شده که اصلا آدم میشنوه دیگه در پوست و استخوان و کالبد معنوی و فیزیکی خودش جا نمیشه که نمیشه. آقای رئیس فرمودن که چنان تورمی در انتظار بشر آریایی اصیل قرار داره که تا حالا توی تاریخ نه کسی دیده و نه کسی شنیده و کلا به به! چقدر خوبیم ما! چقدر خوشبختیم ما که شما مسئولمون هستید! کاش همیشه بمونید برامون. کاش روزبهروز بیشتر بشید اصلا. امیدوارم مسئولین محترم بخشهای دیگه هم از این آقای رئیس یاد بگیرن و همینطوری خبر خوب به ما بدن. انقدر خبر خوب بهمون بدن که خبرخوبدونیمون دچار سانحهی تصادفی بشه. الهی آمین!
خبر نه چندان مهم دیگهای که میخوام بهتون بگم اینه که کاوشگر کوریوسیتی یا همون کنجکاوی بعد از جستوجوهای بسیار روی سطح مریخ یهکم متان پیدا کرده که چون ما خیلی دوست داریم که وجود مریخیها رو باور کنیم و توی هر سوراخی که هستن بکشیمشون بیرون و ازشون عکس بگیریم و باهاشون بشینیم پای میز مذاکره، پژوهشگران ناسا به این نتیجه رسیدن که حالا که متان توی مریخ هست پس حتما مریخی هم وجود داره و کاوشگر باید بهتر بگرده تا ببینه دیگه چیا اونجاها وجود داره!
از یه طرف دیگه همین کاوشگر یه تیکه زمین خشک و بایر کشف کرده و اصرار پشت اصرار که اینجا قبلا آب داشته و دریاچهی خفنی اونجا بوده و کلا برای رسیدن به ساحل کاوشگرا باید کلی شنا میکردن و اصلا داستانی بوده قدیمترا اونجا. یعنی فقط الکی شلوغش میکننا! خُب آب داشته که داشته! دریاچه بوده که بوده! خشک شده که شده! هرچی بوده گذشته. حالا این همه دریاچه روی همین زمین خودمون داره خشک میشه چی شد که ما بخوایم نگران مریخ باشیم حالا؟! یعنی میگم آب برای تبخیر شدنه و رودخونه برای سد ساختن. الکی نه خودتونرو حرص بدید و نه ما رو. توهم اینم برندارید که نمیدونم مدیریت صحیح نبوده و دریاچهها الکی خشک شدن و هورالعظیم چرا آب ندارد و کارون چرا خشک است و ما تشنهایم آقای قاضی! دیگه توی مریخ که ما مدیر و مسئول نیستیم که! بیا. اونجا هم خشک شده دریاچهش! یعنی میخوام بگم دریاچه ایجاد میشه که خشک بشه! پس شما هم الکی حرف نزنید و ما رو خسته نکنید و مجبورمون نکنید که یا حرفای خوب بهتون بزنیم یا با دمپایی ابری خیس محکم بکوبیم فرق سرتون! آفرین. به هرحال ما همه فرزندان همینجاییم و خیلی هم شاد و خندانیم و حالا این وسط یه عده فرزندترن و یه
عده خندانتر که اینش دیگه به شما بیادبای فضول ربطی نداره! برید تا با فلفل نیومدم سراغتون! بدویید ببینم! پفپلنگای خودشاخپندار پرتوقع!
ارسال نظر