اجماع بر جهانگیری، چرا؟
احمد مازنی فعال سیاسی اصلاحطلب
جبهه اصلاحات تصمیمات خود را از طریق جبهه اصلاحات ایران اعلام میکند و همه احزاب و شخصیتهای حقیقی با هدایت و محوریت آقای سید محمدخاتمی نهاد اجماعساز را تشکیل دادند. اشخاصی از سوی احزاب برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری به جبهه اصلاحات معرفی شدند و آقای جهانگیری نیز در این لیست 14 نفره رتبه خوبی دارد. آقای ظریف که رتبه اول بودند، ثبتنام نمیکنند و آقای عارف که رتبه بالایی در این لیست داشتند، اعلام عدم ثبتنام کردند. نام آقایان جهانگیری، تاجزاده، پزشکیان، صادقی، هاشمی و صدر نیز مطرح است اما در صورتی که ثبتنام کنند. طبق تماسی که با آقایان صدر و عارف انجام شد، آقایان اعلام کردند که ثبتنام نخواهند کرد. آقای عارف دلیل عدم ثبتنام خود را حفظ انسجام جریان اصلاحات اعلام کردند. خانمها مولاوردی و شجاعی نیز هنوز برای ثبتنام پیش قدم نشدهاند. آقای جهانگیری نیز در کنار سایر افراد یکی از سرمایههای اصلاحطلبان هستند اما بحث عملکرد دولت نیز درباره آنان مطرح است. دولت آقای روحانی حاصل ائتلاف اصلاحطلبان و شخصیتهای معتدل و عاقل کشور بود. مرحوم هاشمی رفسنجانی، خاتمی، ناطق نوری و عارف ائتلاف کردند و مجموع این اقدامات به دولت آقای روحانی منجر شد. مجلس دهم و فراکسیون امید نیز محصول ائتلاف بوده و برای دوره گذار از شرایط سال 88 است. آنطور که آقای جهانگیری اظهار میکنند، نقش تعیینکنندهای در دولت نداشته و محدودیت داشتند. با این حال پاشنهآشیل آقای جهانگیری 8 سال معاونت اول دولت کنونی است. بیش از آنکه ایشان بخواهند برنامه خود و افق پیش رو را مطرح کنند، باید از گذشته دفاع کرده یا آن را توجیه کنند. هرچند ایشان از آسیبهای دولت اعتدالی ضربه دیدند اما از منافع آن نیز بهرهمند شدند. بالاخره 8 سال مقام دوم دولت در اختیار آقای جهانگیری قرار داشت ولی در عین حال باز هم آقای جهانگیری را در جبهه اصلاحات تعریف میکنیم. ایشان به لحاظ سبقه حزبی، فعالیت در دولت آقای خاتمی، نمایندگی مجلس و سایر خدمات در همه سالها در جبهه اصلاحات تعریف شدند. جبهه اصلاحات جبهه متکثری است و از مصطفی تاجزاده تا مصطفی کواکبیان که به آن بینالمصطفین میگویند، در این جبهه حضور دارند. آقای جهانگیری در میانگین جبهه اصلاحات تعریف میشوند. مشکل سابقه عملکرد دولت در کارنامه آقای جهانگیری وجود خواهد داشت، اما به هر حال باید دید خود ایشان با چه ادبیاتی وارد عرصه خواهند شد. نامزدی آقای جهانگیری حتما بهتر از این است که مانند گذشته به سمت نامزدی غیر اصلاحطلب برویم. آقای جهانگیری صادقانه شرایط کشور در سال 92 را تبیین کنند، مسئولیتهای اصلاحطلبانه را بپذیرند، اگر قصوری وجود داشته اعلام شود و مسائل ناگفته برای مردم بازگو شود. جبهه اصلاحات در این دوره باید به بازیابی و بازسازی سرمایه اجتماعی بپردازد، نه کسب قدرت، این وضعیت به نوعی مشابه وضعیت سالهای 75 و 76 است. در آن زمان که آقای خاتمی برای ریاست جمهوری جلو آمد نیز نگاه به قدرت وجود نداشت. با این زمینه آقای جهانگیری حتما مشکلاتی را پیش روی خود خواهند داشت و قطعا مشکلاتی را نیز برای ایشان ایجاد خواهند کرد اما باید دید جبهه اصلاحات بر اساس استراتژی تبیین شده، چگونه میخواهد درباره این پروژه تصمیمگیری کند.
ارسال نظر