| کد مطلب: ۱۰۴۹۹۲۶
لینک کوتاه کپی شد

هشدار براي فراموشي «زبان و ادبيات بوميان لک»

يک استاد دانشگاه بنيادي‌ترين چالش زبان و ادبيات بوميان «لک» را خطر فراموشي آن در نسل جديد مي‌داند و مي‌گويد: «کم‌رنگ شدن فرهنگ‌ها، آيين‌ها و فقدان آموزش در اقوام ايراني چالش جدي در مسير بازسازي و احياي هويت ايراني است.» سعيد گراوند؛ دانشيار دانشگاه شهيد مدني آذربايجان، به مناسبت روز «نواها و آواهاي ايراني» درباره «زبان و ادبيات بوميان لک» در سخناني اظهار کرد: «زبان و ادبيات بوميان لک يکي از اصيل‌ترين و کهن‌ترين زبان‌هاي ايراني است. در تبارشناسي اين زبان بومي تقريرات گوناگوني از سوي اهل نظر مطرح شده است. برخي از اصحاب تحقيق لکي را در شاخه‌اي از زبان کردي تفسير مي‌کنند. برخي ديگر هم لکي را در شاخه‌اي از زبان لري طبقه‌بندي مي‌کنند. البته محمد دبير مقدم در پژوهش‌هاي زبان شناختي خود، زبان و ادبيات لکي را به عنوان يک گويش مستقل تفسير مي‌کند. در بين اين ديدگاه‌ها به نظر مي‌رسد ديدگاه اخير تا حدودي از حجيت و اصالت بيشتري برخوردار باشد. به چه دليل؟ به اين دليل که پيوندهاي معنوي و عناصر مشترک اساطيري در فرهنگ و تفکر بوميان لک و قوم آريايي آشکارا قابل مشاهده است.» او سپس با بيان اينکه بسياري از تقريرات موجود پيرامون زبان و تفکر بوميان لک به تصحيحات و کمال يافتن بيشتري نيازمند است، گفت: «در طرح اين مباحث نبايد فقط به مدارک و مستندات عيني متکي باشيم، زيرا علم و پژوهش‌هاي زبان شناختي فقط مي‌تواند بر اساس مدارکي در دسترس است، قلمرو محدودي را نشان دهد. بر اين اساس است که مرحوم‌ دکتر مهرداد بهار، ايران‌شناس بزرگ، در کتاب «اديان آسيايي» مي‌گويد: احتمال دارد علم در زمينه‌هايي که مدارکي در دست ندارد، از شناخت بسياري از حقايق در آن زمينه‌ها محروم بماند. اينجاست که در تحليل برخي از مسائل بايد از ابزار و مکانيسم ديگري تحت عنوان تفکر و شهود استمداد بجوييم.» اين دانشيار دانشگاه در تبارشناسي زبان و ادبيات بوميان لک، گفت: «بر اساس مطالعاتي که سال‌ها در زمينه فرهنگ و ادبيات شرق و زبان هند و اروپايي داشته‌ام و نيز بر اساس شهودات و مکاشفه‌هاي زبان مادري و فرهنگ زيسته‌اي که سال‌ها در آن زندگي کرده‌ام، شواهد کافي وجود دارد که زبان و ادبيات بوميان لک، پيوندهاي معنوي عميقي با زبان‌هاي هند و اروپايي و اقوام بين‌النهرين دارد.» گراوند گفت: «در يک تحليل حداکثري، امروزه بنيادي‌ترين چالش زبان و ادبيات بوميان لک، خطر فراموشي آن در وجود نسل جديد است که بايد در اين زمينه فرهنگستان زبان و ادب فارسي تدابير ملي و تازه‌اي بينديشند تا زبان و ادبيات بوميان و اقوام بومي در کشورمان بازسازي و احيا شود. در غير اين‌صورت هويت منسجم و يکپارچه بسياري از فرهنگ‌ها از ميان خواهد رفت. اينجاست که آموزش در اين زمينه مي‌تواند تاثيرگذار باشد. کم‌رنگ شدن فرهنگ‌ها و آيين‌ها و فقدان آموزش در اقوام ايراني چالش جدي در مسير بازسازي و احياي هويت ايراني است.»

ترجمه اولين کتاب آکادميک درباره اتنوموزيکولوژي به فارسي

نشر ماهور «اتنوموزيکولوژي: مطالعه‌ ماهيت‌ها، پرسش‌ها، روش‌ها، نمايندگان و کتابشناسي» نوشته ياپ کونست با ترجمه مريم قرسو را منتشر کرد. کتاب «اتنوموزيکولوژي: مطالعه‌ ماهيت‌ها، پرسش‌ها، روش‌ها، نمايندگان و کتابشناسي» نوشته ياپ کونست با ترجمه مريم قرسو به‌تازگي با شمارگان 300 نسخه، 120 صفحه و بهاي 90 هزار تومان توسط مؤسسه فرهنگي- هنري ماهور منتشر شده است. اتنوموزيکولوژي يا موسيقي‌شناسي قومي علمي است در موضوع مطالعه انسان شناختي موسيقي به مثابه يک پديده خاص فرهنگي و جنبه‌اي جهانشمول از رفتار اجتماعي انسان. اين علم از طريق بررسي‌هاي اواخر قرن 19 درباره گام‌هاي نامتعارف آسيايي در اروپا و بررسي‌هاي مربوط به موسيقي سرخپوستي در آمريکا پديد آمد. از دهه 1950 به اين سو، فرايندي تدريجي براي ادغام روشنگري‌هايي که از طريق موسيقي‌شناسي تطبيقي عرضه شده‌اند وجود داشته و در آنها بر گردآوري، مستندسازي، نظام‌مندي، دسته‌بندي، آوانگاري و تحليل همراه با انسان‌شناسي موسيقي تأکيد شده است؛ اين تأکيد بر دوره‌هاي گسترده کار ميداني، مشاهده مشارکتي، يادگيري مهارت‌هاي آوازخواني و سازنوازي به دست پژوهشگران و جست‌وجو براي يافتن کارکردهاي اجتماعي موسيقي نيز صورت گرفته است. موسيقي‌شناسان قومي تلاش مي‌کنند «فرهنگ‌هاي موسيقي» را به‌مثابه نظام‌هايي کامل توصيف کنند، اما گرايش عمومي در جهت پژوهش‌هاي معطوف به مسائل نظري خاص، از قبيل نقش موسيقي در درمان، نقش فرهنگي و نمادپردازي آلات موسيقي و رابطه زيباشناسي موسيقايي با ارزش‌ها و قدرت اجتماعي؛ سوق يافته است. خاستگاه اصطلاح «اتنوموزيکولوژي» به دانش‌پژوه هلندي ياپ کونست نسبت داده مي‌شود که آن را در عنوان فرعي کتاب خود «اتنوموزيکولوژي: مطالعه‌ ماهيت‌ها، پرسش‌ها، روش‌ها، نمايندگان و کتابشناسي» (Amsterdam 1950) به کار برده است. اين کتاب براي نخستين بار در سال 1950 منتشر شد و اکنون ترجمه فارسي آن روانه بازار انديشه ايران شده است. اتنوموزيکولوژي از نظر شناخت تاريخ رشته اتنوموزيکولوژي اهميت دارد و ترجمه فارسي آن را نيز بايد از همين زاويه مورد توجه قرار داد. بسياري از روش‌هاي محاسباتي و يا پژوهشيِ پيشنهاد شده در اين کتاب، امروزه و به‌واسطه پيشرفت ابزار و تکنولوژي فاقد اهميت کاربردي و گاه اعتباري هستند و بايد به عنوان بخشي از روندِ تاريخي اين رشته به آنها نگاه کرد.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار