اگر علی سلیمانی زنده بود
علي سليماني احتمالا حتي اگر اين روزها هم زنده بود، باز هم پرانگيزه و پرانرژي راهي براي گذران بهتر زندگي مييافت. او در دوران حيات نه چندان طولاني خود، کم سختي نکشيده بود ولي به گواهي همه دوستانش هميشه خوش اخلاق بود و با انرژي و گشادهدست. همه کساني که در فضاي هنري با علي سليماني نشست و برخاست داشتهاند، از اخلاق خوش او ميگويند، از احساس مسئوليتي که براي کودکان کار و محروم داشته و از آرزوي او براي دستگيري اين کودکان.
به گزارش ايسنا، حالا بيش از يک سال از درگذشت اين هنرمند که يکي از قربانيان ويروس نفرتانگيز کرونا بوده، ميگذرد و جشنواره چهل و يکم تئاتر فجر در افتتاحيه خود بزرگداشتي براي او برگزار ميکند. درگذشت علي سليماني در 50 سالگيِ اين هنرمند با حسرت و اندوه بسياري همراه بود. بعضي از هنر بازيگرياش ميگفتند و غمگين بودند که هنرهاي نمايشي کشور ديگر نقشآفرينيهاي او را نخواهد ديد و تعدادي ديگر که رابطه نزديکتري با او داشتند، به جاي خالي دوستي ميانديشند که همواره با لبخند و گشادهرويي، در کنارشان بود. تا جايي که حسين کياني، نمايشنامهنويس و کارگردان تئاتر درباره او گفته بود که هيچگاه در بدترين شرايط روحي از علي سليماني بد اخلاقي نديدم و حسن فتحي هم تاکيد کرده بود که او فقط يک بازيگر خوب نبوده بلکه رفيقي به تمام معنا بوده است. اما علي سليماني، بازيگر و کارگردان و مدرس تئاتر هرگز گذشته خود را فراموش نکرد. کودکي پرشر و شور بود و در محلهاي ميزيست که خلافکاري در آن امري مکرر بود. با اين وصف احتمال قويتر اين بود که او نيز آلوده کار خلاف شود اما حضور چند معلم دلسوز در مسجد محله، او را به راه هنر کشانيد. اين کودک پر انرژي و پر هيجان ديد که در زندگي موهبتهايي مانند کتاب و فيلم و تئاتر هم وجود دارد و همين راه را براي ادامه زندگي خود انتخاب کرد و استعدادي را که خداوند در وجودش گذاشته بود، به بهترين شکلي به کار گرفت. او که در سالهاي شکوفايي خود، بخت همکاري با هنرمنداني همچون علي رفيعي، حسن فتحي، اصغر فرهادي، رسول ملاقليپور، بهرام توکلي، حميد نعمتا...، محمد رحمانيان، حسين کياني، سيروس مقدم و... را يافته بود، در نقشآفرينيهايش کم نگذاشت و تماشاگران را به بازيهاي گرمش مهمان کرد. سليماني به همان اندازه که براي هنر بازيگرياش مايه گذاشت، در بخش تدريس نيز مسئوليتپذير بود و به ياد معلمان دلسوز خود، همواره دورههاي آموزشي براي کودکان کار و محروم برپا ميکرد. او روياي آن را داشت تا مرکزي براي استعداديابي از اين کودکان راهاندازي کند و آنان را در فضاي هنر بپرورد تا اين کودکان مستعد از بيرحمي زندگي فاصله بگيرند و با زيباييهاي فرهنگ و هنر دمخور شوند. هرچند او پيش از تحقق اين آرزو دست از زندگي در اين جهان شست، اما همسرش سهيلا جوادي و تنها دخترش سبا اجازه ندادند که اين ناکامي به جهان ديگر هم راه يابد. آنان با راهاندازي خانه فرهنگ و هنر سبا به ياد علي سليماني، در جهت تحقق آرزوي او کوشيدند و حالا اين خانه در محله... فعاليت ميکند. سهيلا جوادي از همان روزهاي آغازين درگذشت اين هنرمند، تنها راه زنده نگه داشتن ياد و خاطره همسرش را تحقق اين آرزو ميدانست و از همان زمان دست به کار شد و تلاشهايش بعد از چند ماه به نتيجه رسيده و خانه هنر سبا (زندهياد علي سليماني) اواخر خرداد ماه امسال راهاندازي شد. هدف اين خانه آموزش کودکان کار و کودکان مناطق محروم است. علي سليماني، بازيگر تئاتر، سينما و تلويزيون با بازي درنمايشهايي همچون «شکار روباه»، «خنکاي ختم خاطره»، «چشم به راه ميرغضب»، «عزيز مايي»، «ترن» «سهخانه کوچک» و نمايش اجرا نشده «روز حسين» براي مخاطبان تئاتر خاطرهساز است. تماشاگران سينما بازي او را در فيلمهايي چون «تنگه ابوقريب»، «بيپولي»، «نجاتيافتگان»، «قارچ سمي»، «خاله سوسکه» و... به ياد دارند و بازيهاي او در مجموعههاي تلويزيوني «وضعيت سفيد»، «پايتخت 4»، «سقوط يک فرشته»، «داستان يک شهر» در ذهن تماشاگران مانده است. او مرداد سال 1400 بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت.
ارسال نظر