«ام.اس» هم این هنرمند را متوقف نکرد
سعيد تشکري دلبسته نوشتن بود. بايد ميديد حرفش در چه قالبي بهتر ميگنجد. او هم نمايشنامه مينوشت و هم داستان و فيلمنامه. گاهي هم دست بهکار اجرا ميشد و به نمايشنامههايي که نوشته بود، روي صحنه جان ميبخشيد. حالا نزديک به يکسال است که قلم او روي زمين مانده اما آثارش همچنان يادآور تلاش اين نويسنده هستند. به گزارش ايسنا، سعيد تشکري، داستاننويس، فيلمنامهنويس و نمايشنامهنويس و کارگردان تئاتر حدود يکسال پيش از دنيا رفت و حالا قرار است نکوداشتي در افتتاحيه چهلويکمين جشنواره تئاتر فجر براي او برگزار شود. عمرش چندان طولاني نبود. وقتيکه بهمن سال گذشته چشم از جهان فروبست، 58 بهار را پشتسر گذاشته بود. با اين همه نوشتههاي بسياري از او برجاي مانده است. پيش از اينکه کرونا و خونريزي معده او را به سمت فرشته مرگ سوق دهد، سالها درگير بيماري ام.اس بود، ولي همچنان دست از کار برنميداشت چراکه خوب ميدانست عمر آدمي بههر طريقي بهسرميآيد و تنها چيزي که از او به يادگار ميماند، آثار ارزشمندي است که برجاي ميگذارد. او کتابها، نمايشنامهها و فيلمنامههاي بسياري به يادگار گذاشت. سعيد تشکري که زاده سال 1342 در شهرستان قوچان در استان خراسانرضوي، بود، براي تحصيل خود رشته ادبيات نمايشي را انتخاب کرد. او علاوه بر نوشتن، در کار تدريس هم بود و شاگردان زيادي پرورش داد. از او بيش از 40 عنوان کتاب به يادگار مانده که از جمله آثار او ميتوان به کتابهاي «شاه بهار»، «من هستم گيلگمش»، «سيميا»، «پاريس، پاريس»، «هندوي شيدا»، «غريب، قريب»، «بار باران» و «آرتيست» اشاره کرد. «وقت خوب مصائب»، «وصل هزار مجنون»، «آينه چشمان»، «دست هزار غريب»،«وقت آفتاب»،«آواز پر جبرييل»، «اهل اقاقيا» و ... تنها بخش کوچکي از نمايشنامههاي پرشماري است که او نوشته. وي سالها در راديو و تلويزيون مشغول فعاليت بود و سريالهايي مانند «زمانه»، «واقعه» و «يوسف ميآيد» از آثار اوست. رماننويسي، مقالهنويسي مطبوعاتي در حوزه ادبيات و نمايش از ديگر فعاليتهاي سعيد تشکري در سالهاي فعاليتهاي ادبي و هنري اين هنرمند خراساني بود. سعيد تشکري چند روز پيش از درگذشتش بهعلت مشکلات دستگاه گوارش در بيمارستان رضوي مشهد بستري بود و بهدنبال يک عمل جراحي، دچار خونريزي معده و کمخوني شد و به همين دليل درگذشت.
ارسال نظر