این مرغک بال و پر شکسته سر پرواز دارد
فریبا خانی نویسنده و روزنامهنگار
اين روزها اگر اهل فضاي مجازي و اينستاگرام باشي مدام با تصوير مرغک کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان روبهرو ميشوي. اکثر نويسندگان، هنرمندان، سينماگران، تصويرگران و کنشگران حوزه کودک به انتشار خبري در پايگاه خبري دفتر هيات دولت مبني بر درخواست وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي براي صدور مجوز واگذاري کتابخانههاي کانون به نهاد کتابخانههاي عمومي کشور واکنش نشان دادند. واکنشها رنگ و بوهاي متفاوت داشت. بعضي مرغک را با منقاري بسته تصوير کردند برخي بيبال و پر. دليل اين واگذاري عدم سوددهي مراکز و کتابخانههاي کانون عنوان شده بود. در حالي که همه ميدانيم سرمايهگذاري فرهنگي براي کودکان سودده نيست. نبايد دنبال سود مادي بود. در سراسر جهان خدمات فرهنگي براي کودکان يک سرمايهگذاري طولاني مدت است براي پرورش يک نسل سالم و خلاق و هنرمند بايد براي کودک و نوجوان هزينه کرد. اين سرمايهگذاري براي کودکان و نوجوانان در آينده ثمر خواهد داد. وقتي آمار معتادان و بزهکاران، زورگيرها و متجاوزان کاهش يافت و نسلي پرورش پيدا کرد که عزت نفس دارد؛ خلاق و هنرمند است و خالق زيبايي و هنر و اقتصاد است ما نتيجه را گرفتهايم. متأسفانه اين ديدگاه مسئولان به مقوله کودکان و نوجوانان اين حوزه را آسيبپذير کرده است. اگر آيندهنگر بوديم بايد نهادهاي قوي ديگري براي کودکان خلق ميکرديم. اگر چه در سالهاي گذشته بعضي فرهنگسراهاي وابسته به شهرداري کارهايي کردند اما خيلي عميق وارد حوزه کودک و نوجوان نشدند. اگر اهل فضاي مجازي باشيد اينروزها بازخوردهاي گوناگوني را ديده و خواندهايد. مثلاً فرهاد حسنزاده، نويسنده کودک و نوجوان نوشت: «هميشه خدا، تا بوده موقع دعواها جنگها بلاياي طبيعي و مصيبتها، بچهها را در اولويت قرار ميدادند؛ بچهها را از مخمصه دور ميکردند. تا مبادا آسيبي ببينند. هميشه حتي در بحرانهاي خانوادگي و... حال سالهاست که حس شفقت و پدري نسبت به کودکان از بين رفته و کودکان اولين قربانيان تصميمگيريهاي غلط شدهاند.» انجمن نويسندگان کودک و نوجوان هم درباره اين پيشنهاد وزارت ارشاد، نامه سرگشادهاي داد و در آن اعتراض خود را بيان کرد، در بخشي از اين نامه آمده بود: «کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان و مراکز فرهنگي- هنري آن اداره يا کارخانهاي نيست که تصميمگيري درباره واگذاري درست يا نادرست آن به نهادي عمومي يا بخش خصوصي آسان باشد کانون به عموم فرزندان اين کشور تعلق دارد و...» مصطفي رحماندوست شاعر و نويسنده کودک ونوجوان هم خطاب به وزير ارشاد در مصاحبهاي با روزنامه اعتماد گفته بود: «آقاي وزير ارشاد! تو الان سينماي به زمينخورده داري؛ تئاترِ به زمينخورده داري؛ کتاب به زمينخورده داري؛ کاغذ نيست؛ نويسندههاي اين کشور نميتوانند از راه نويسندگي زندگي کنند؛ به فکر جمع و جور کردن مسائلي که در اختيار خودت هست باش... چه شده است که به فکر دست گذاشتن روي جايي مثل کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان افتادهاي؟ و...» دستهاي ديگر از نويسندگان هم گفته بودند که کانون خيلي وقت است نابود شده و فقط يک نام را يدک ميکشد. کانوني نيست که بشود از آن دفاع کرد. فريبا کلهر نويسنده کودک و نوجوان نوشت: «کانون زماني مرد که هر تصميمي برايش گرفتند کسي اعتراض نکرد... » البته در پاسخ به موج شديد اين خبر و واکنشهاي گسترده وزير ارشاد گفت: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، ضمن آنکه انتشار يک گزارش کارشناسي را که هنوز فرايند بررسيهاي قانوني خود را حتي در کميته و کميسيونهاي تخصصي دولت نيز شروع نکرده، عملي نادرست ميداند و جوسازيها و انتشار اخبار دروغين نظير تعطيلي و انحلال کتابخانههاي کانون را نيز عملي غيراخلاقي و در عين حال متوقع از سوي برخي جريانها ميداند، تأکيد ميکند اصل درخواست براي حمايت بيشتر، تقويت و همافزايي جريان فرهنگي و اصيل و ترويج کتابخواني بوده است و هر تصميمي در حوزه فرهنگي دولت مردمي به پشتوانه کسب ديدگاهها و نظرات کارشناسي دلسوزان و خبرگان اتفاق ميافتد که موضوع اخير نيز تابعي از اين رويکرد کلان است. »
کانون يک نهاد قديمي
کانون فعاليت خود را از دهه 40 آغاز کرده است. و گستردهترين شبکه کتابخانهاي براي کودکان و نوجوانان محسوب ميشود. از دل کانون نويسندگان سينماگران و تصويرگران و انيميشنسازان بزرگي سربرآوردند. آثار هنري خوبي ساخته شد کارهايي از ناصر تقوايي، عباس کيارستمي، نورالدين زرين کلک، کارهايي از بهرام بيضايي، کارهاي زيباي فرشيد مثقالي از انيميشن و تصويرگريهايي مثل ماهي سياه کوچولو و کارهاي زيباي علي اکبر صادقي... موسيقي کانون براي کودکان هم کم چيزي نبود. ترانههايي براي بيداري شعرهاي باباطاهر و... به هر حال کانون تنها نهادي بوده است که ازقبل از انقلاب و بعد از انقلاب به شکل متناوب براي کودکان و نوجوانان کار کرده است و اين زنجير اگر چه سست شده است همچنان نسلهاي مختلف را به هم پيوند داده است. خيلي از نويسندگان امروز خود راعضو کانون و کتابخانههاي کانون ميدانند. هم اکنون به گزارش روابط عمومي کانون، مراکز فعال و غير فعال کانون در استانها 1039 مرکز است.
تعداد مراکز فعال کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان 981 مرکز به شرح ذيل است:
تعداد مراکز ثابت عادي: 749
تعداد مراکز ثابت فراگير: 43
تعداد مراکز پستي: 44
تعداد مراکز سيار روستايي : 125
تعداد مراکز سيار شهري: 20
شاید همه شما با مراکز سیار و روستایی کانون آشنا باشید ماشینهایی که به روستاهای دور و نزدیک سفر کرده به کودکان و نوجوانان کتاب میرسانند اما مربیان با سابقه کانون با برگزاری مسابقه و قصه و شعر و داستان کودکان را در مراکز کانون به شوق میآورند. مراکز فراگیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان طی این سالها میزبان کودکان و نوجوانانی بوده است که دارای نیازهای ویژهاند. از همینرو کودکان و نوجوانان نابینا، ناشنوا و دارای محدودیتهای جسمی - حرکتی و… در سراسر ایران میتوانند با مراجعه به این مراکز از امکانات فرهنگی- هنری آنها بهرهمند شوند. ویژگی این مراکز عدم تفکیک اعضای کودکان و نوجوانان است. کودکان با ویژگیهای متفاوت از امکانات برابری برخوردارند و ضمن این تعامل با تفاوتهای یکدیگر آشنا میشوند. تا آنجا که اجرای تئاترهای مشترک، فعالیتهای هنری و … با مشارکت تمام اعضا صورت میگیرد. متأسفانه به مرور زمان از تعداد مربیان کانون کم شد برای زنده ماندن مراکز کانون نیاز به جذب مربیان تازه نفس هست. اگر به آینده کودکان و نوجوانان علاقهمندیم نیاز به این داریم که مربیان تازه نفس جذب کنیم که کار بلد باشند و مراجعان را با دنیای ادبیات و هنر و خلاقیت آشنا کنند. شیوه کانون باید به روز شود. فضاهای آموزشی نو شوند. و کارگاههای نو و تازه نفس به کمک کودکان و نوجوانان ایران بیایند. کانون در طول سال جشنوارههای متعددی برگزار کرده و میکند. البته در این سه سال گذشته بهخاطر همهگیری کرونا مرکز آفرینشها که محل برگزاری جشنوارهها و مراسم مختلف بود و درآمدزایی داشت به گونهای غیرفعال شد و این خود ضربهای دیگر به بدنه کمدرآمد کانون فرود آورد. اما این سالها جشنواره پویانمایی کار خود را ادامه داده است، جشنواره بینالمللی قصهگویی که در این جشنواره از سراسر دنیا قصهگویانی دعوت میشوند و قصه اجرا میکنند، راهی برای زنده نگهداشتن ادبیات شفاهی و کهن بومی ایران و جهان است. کودکان و نوجوانان هم راویان قصهها هستند و مربیان سراسر ایران با گویشهای محلی به اجرای قصه میپردازند. در سالهای پیش هر دو سال یکبار جشنواره مطبوعات کودک و نوجوان را برگزار میکرد و از اهالی قلم که در حوزه روزنامهنگاری کودک کار میکردند؛ تقدیر میشد که خود انگیزه خوبی برای تشویق اهل قلم بوده است. جشنواره ملی اسباب بازی، جشنواره هنرهای نمایشی و...
برگزاري مهروارهها، جشنواره فيلم کودکان براي کودکان و...
جلسات شعر و قصه کانون دعوت از نويسندگان در شهرهاي مختلف براي ارتباط با مخاطبان و نويسندگان و شعرا و تصويرگران از برنامههاي مهم کانون بوده است. اين فعاليتهاي فرهنگي نياز به سرمايهگذاري دارد و معلوم است بدون سرمايهگذاري و بدون به کارگيري افراد هوشمند و خلاق در اين عرصه راه به جايي نخواهد برد. کانون زبان ايران در 31 استان و 135 شهر با بيش از 300 مرکز آموزشي و بيش از يک ميليون و دويست هزار زبان آموز در هر سال، به آموزش زبانهاي انگليسي، فرانسه، آلماني، عربي، اسپانيايي، ايتاليايي، روسي و چيني و همچنين توليد محصولات آموزشي و کمک آموزشي در زمينه آموزش زبانهاي خارجي و آموزش زبان فارسي به غير فارسي زبانان فعاليت ميکند. به علاوه اينکه کانون زبان ايران برگزاري آزمونهاي بينالمللي را نيز عهدهدار است که از جمله ميتوان به آزمون تافل اي.بي.تي (انگليسي)، دِله (اسپانيايي)، دِلف و دَلف (فرانسه)، آزمونهاي کمبريج (انگليسي)، چِلي (ايتاليايي)، تورفل (روسي) و... اشاره نمود.
سوار يک اتوبوس
مي دانيد ما سوار يک اتوبوس هستيم. فکر کنيد اتوبوس جامعه ماست و ما مسافران آن هستيم توقع چيست؟ توقع اين است که اين اتوبوس با تمام مسافرانش که ممکن است در بين آنها کودکان و نوجوانان و بزرگسالان و سالمندان هستند اميدوار باشند به مقصدي خوب برسند. اما اتوبوس ايستاده حرکت نميکند. تازه ميگويد هي مسافران کودک و نوجوان از اتوبوس پياده شويد چون پول کرايه اتوبوس را نداريد... در حاليکه اگر اتوبوس اتوبوس خوبي باشد براي خوشحال کردن کودکان و نوجوانان و لذت سفر بايد يک برنامه تفريحي خوب يک قصه يا يک نمايش اجرا کند. برايشان بهتر است يک کتاب کم حجم تهيه کند که پر از خلاقيت و رنگ باشد بايد در بين راه بايستد و يک مسابقه برگزار کند. بايد آنها از اين مسير طولاني لذت ببرند و شاد باشند. اگر آنها را در بين راه رها کنيم چه ميشود. آيا آنها مسير را تنهايي پيدا ميکنند آنها بدون کتاب قصه و نمايش و فيلم يا هنرهاي تجسمي مثل نقاشي زيبايي زندگي را خواهند يافت؟ خلاق خواهند بود آيا ممکن است در بيراههها گم شوند و سوار اتوبوسهاي اشتباهي شوند و به مقصد نامعلومي برسند... مقصدي که در آن بزهکاري باشد و خشونت... زورگيري باشد و تجاوز... دزدي باشد و مواد مخدر... به مسافران کودک و نوجوان توجه کنيد چون اگر آنها سالم و سرحال به مقصد برسند رانندگان برجستهاي براي نسل بعد خواهند شد و سرزمين زيباتري خواهند ساخت.
ارسال نظر