هر دم از این باغ بری میرسد
محمود میرلوحی فعال سیاسی اصلاحطلب
دولت سیزدهم مصداق بارز دولتی است که هیچ مخالفتی در درون حاکمیت ندارد و هیچ سد و هیچ نقدی را در برابر مسیر خود احساس نمیکند. دولتی یکدست با یک ریشه فکری که گویا از صافی گذشته و تمام ناخالصیهایش گرفته شده است اما مشاهده میکنیم در همین دولت هم چالشهایی به وجود آمده است. در ابتدا وزیرکار، رفاه و امور اجتماعی از دولت جدا شد. گزیده پیشنهادی جایگزین وی که به مجلس معرفی شده نیز احتمالا با چالشهایی در مجلس روبهرو خواهد شد و از سوی دیگر ماجرایی در مورد فرزند معاونت زنان رئیسجمهوری به وجود آمد و درکمتر از چند روز شاهدیم که زمزمههای استعفای معاون علمی و فناوری رئیسجمهور نیز شنیده میشود. تمامی این موارد نشان میدهد دولتهای یکدست به رغم اینکه چالشی در برابر خود ندارند، با کوچکترین اختلافی دچار فاصله میشوند. متأسفانه جریانی که نام خود را نواصولگرا قرارداده، سالهاست در سپهر سیاسی ایران درحال ایجاد صفکشی بین نیروهای سیاسی خودی و ناخودی است. این جریان برای اینکه خود را حق به جانب نشان دهد، ویژگیهایی را به نیروهای خود نسبت میدهد که افکار عمومی آن ویژگیها را نمیپذیرد. از این رو برای اینکه در عرصه سیاسی باقی بماند شروع به تخریب رقبای خود میکنند. این جریان در مواجهه با سایرگروههای سیاسی صراحتا اعلام میکنند که یا با ما هستید و یا اگر با ما نیستید، غربگرا و غیر انقلابی هستید. برای این گروه تفاوتی هم نمیکند که چه کسی را تخریب میکند. اگر شخصی در یک جریان سیاسی با ادبیات آنها همراه نباشد، میخواهد فرمانده جنگ باشد، رئیس دولت اصلاحات باشد، هاشمی رفسنجانی باشد؛ هیچ فرقی برای آنها نمیکند به هر سخنی در ارتباط با تخرب آنان متوسل میشوند تا حرف خود را به کرسی بنشانند. این جریان حتی به اصولگرایان منتقد هم رحم نمیکند. آقای ستاری هم هرچند در دولت آقای روحانی حضور داشتند اما نیروی میانه رو بودند اما این گروه که در دولت هم ریشه دارند همین یک نفر را هم تحمل نکردهاند و احتمالا به همین علت است که ایشان استعفا داده است.
ارسال نظر