| کد مطلب: ۱۰۴۰۱۷۹
لینک کوتاه کپی شد

دکتر مجید ابهری در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

رئیسی ضرر و زیان حضور مدیران ضعیف را درک کرده است

آرمان ملی- احسان انصاری: دولت سیزدهم نیز مانند همه دولت‌ها دارای نقاط قوت و ضعف است. در یک سال گذشته دولت تلاش زیادی کرده که به مطالبات مردم پاسخ مثبت بدهد. با این وجود و به‌رغم اراده‌ای که در رئیس‌جمهور برای تغییر شرایط زندگی مردم وجود دارد اما برخی ناکارآمدی‌ها در بدنه اجرایی دولت چنین اجازه‌ای نداده است. به همین دلیل در شرایط کنونی موضوع «کارآمدی» درباره بخش‌های مختلف دستگاه اجرایی موضوعیت دارد. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی بخش‌های مختلف دستگاه اجرایی با دکتر مجید ابهری جامعه‌شناس و رفتارشناس اجتماعی گفت‌وگو کرده است. دکتر ابهری معتقد است:«درمورد برخی از مدیران واقعا انسان گاهی به تردید می‌افتد که برخی از این آقایان حتی مطالعات اولیه در مورد اطلاعات عمومی و جهانی ندارند؛ مانند آن مدیری که فرودگاه‌های آلمان را پنج و فرودگاه‌های ایران را پنجاه وپنج اعلام کرد. ریزبین‌های داخلی و معاندین خارجی که ذره‌بین به دست به دنبال این گونه سوژه‌ها می‌گردند؛ این اشتباهات را به عنوان نقطه ضعف دولت به حساب آورده و سوال می‌کنند یعنی در سازمان‌های این آقایان یک مشاور یا کارمند مطلع وجود ندارد که گفته‌های آنها را اصلاح نماید؟» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

دولت سیزدهم در حالی از یک سالگی خود عبور کرده که وعده‌های مختلفی به مردم داده بود. رویکردی که دولت در پیش گرفته را به چه میزان در تحقق وعده‌های مردم کارآمد می‌دانید؟ در این زمینه چه چالش‌ها و فرصت‌هایی وجود دارد؟


کارآمدی بارزترین ویژگی در رشد و پیشرفت یک سازمان و یک جامعه پویاست. به همین دلیل گزینش افراد علاوه بر وجود شرایط تخصصی و حرفه‌ای باید برخوردار از توانمندی از ایفای مسئولیت‌های مرتبط باشد. یک مدیر موفق علاوه بر تحصیلات و تجربیات لازم باید از امتیازات شغلی و ضرایب حرفه‌ای مثل سلامت روح و روان برخوردار باشد. چنین مدیری باید دارای توانایی‌های علمی و تجربی، قدرت تصمیم گیری و توانایی پذیرش نقاط ضعف و تلاش برای جبران آنها را داشته باشد. شوربختانه در دوران گذشته به توانمندی‌های حرفه‌ای چندان توجه نمی‌شد و قبیله سالاری مبتنی بر روابط را می‌شد در اکثر انتصابات مشاهده کرد. اولین فاز منفی در اینگونه گزینش‌ها انتخاب افراد غیر بومی برای مسئولیت‌ها بود. محدود شدن دانش اینگونه مدیران به اطلاعات تعداد محدودی از اطرافیان اداری بود که موجب انباشت مشکلات خاص محلی شده و می‌شود. بیان برخی وعده‌های کارشناسی نشده از سوی برخی از گزینه‌های اجرایی باعث بدبینی مردم مخصوصا لایه‌های نخبگانی به دولت می‌شود. مورد بسیار آشکار در این زمینه ایجاد اشتغال با یک میلیون تومان از سوی عالی‌ترین مقام در اشتغالزایی بود. در شرایط کنونی نیز کم توجهی به نیروهای موجود در برخی از سازمان‌ها وجود دارد. در بدنه اجرایی بسیاری از دوایر و وزارتخانه‌ها نیروهای متعهد، متخصص و امین حضور دارند که مورد قبول و احترام کلیت یک سازمان می‌باشند؛ با به‌کارگیری اینگونه عناصر ضمن جلب اعتماد و همکاری اجزای یک سازمان می‌توان زودتر و موثر‌تر بر موانع و مشکلات غلبه کرد. نا آشنایی مدیران تازه وارد با سازمان‌های غیررسمی در بدنه سازمان موجب تنش‌های اجرایی و در نتیجه تضعیف سیستم خدمت رسانی به مردم می‌شود. محدود شدن دایره انتصابات و ارزیابی‌های مدیران جدید الورود به فرصت‌طلبان در یک سازمان موجب ایجاد خدشه در عدالت اجرایی شده است. در چنین شرایطی نزدیک شدن به مدیران ارشد و تازه وارد برای نیروهای دلسوز و مخلص دشوار است و به همین دلیل باعث دلسردی اینگونه نیروها می‌گردد.
دولت چگونه می‌تواند فضای این فرصت‌طلبان را محدود کند و اجازه ندهد به اهداف خود دست پیدا کنند؟
کم توجهی به توصیه‌ها در انتصابات ممکن است در مسیر حرکت دولت‌ها موانع یا مشکلاتی ایجاد کند ولی در مجموع در ارزیابی‌ها و حرکات کلی به سود دولت و مدیر ارشد اجرایی خواهد بود. از آنجا که رابطه قانونمند و منطقی خود نوعی ضابطه استاندارد است و در صورت بهره گیری از آن می‌توان به بهبود شرایط امیدوار بود. مشکل از آنجا آغاز می‌شود که رابطه به‌صورت محض و بی‌دخالت منطق و معیارهای علمی و تجربی ملاک قرار گیرد از اینجا به بعد دیگر نمی‌توان امیدی به خیر و صلاح داشت. تا امروز اکثریت لطمات و زیان‌های وارده به جامعه و مردم ناشی از همین نوع بی‌توجهی به واقعیت‌ها و تقدم رابطه بر ضابطه بوده است. رئیس دولت سیزدهم به درستی زیان‌ حضور افراد ضعیف را در بدنه اجرایی دولت تشخیص داده است. به همین دلیل امروز نخبگان و همه کسانی که در چهل سال گذشته زیان‌های حضور افراد نالایق را در مسئولیت‌های مختلف دیده و حس کرده‌اند امید به تحقق این تشخیص اساسی دارند. ارجاع همه کاستی و ناکامی‌ها به میدان تحریم و دخالت‌های بی‌مورد بهانه‌ای برای فرار از عوارض گزینش‌های نامناسب و بی‌ضابطه دیگر، حنای بی‌رنگ از سوی برخی از مدیران کم تدبیر است.
آیا رئیس‌جمهور با درک ضرر و زیان حضور افراد ضعیف در چرخه مدیریت کشور اراده‌ای برای تغییر این وضعیت از خود نشان داده است؟
درمورد برخی از مدیران واقعا انسان گاهی به تردید می‌افتد که برخی از این آقایان حتی مطالعات اولیه در مورد اطلاعات عمومی و جهانی ندارند؛ مانند آن مدیری که فرودگاه‌های آلمان را پنج و فرودگاه‌های ایران را پنجاه و پنج اعلام کرد. گاهی این اشتباهات از حد و مرز توپق یا بی‌اطلاعی نیز عبور کرده ریزبین‌های داخلی و معاندین خارجی که ذره بین به دست به دنبال این گونه سوژه‌ها می‌گردند؛ این اشتباهات را به عنوان نقطه ضعف به حساب آورده و سوال می‌کنند یعنی در سازمان‌های این آقایان یک مشاور یا کارمند مطلع وجود ندارند که گفته‌های آنها را اصلاح نمایند؟به عنوان یک معلم که چهل سال از عمر و جوانی خود را در این مسیر طی کرده به مدیران ارشد نصیحت می‌کنم که یا قبل از بیان اینگونه مطالب و یا هر مصاحبه‌ای که به شئونات ملی ما بستگی دارند با چند دقیقه مطالعه به نکات مجهول فکری خود پی ببرند یا از مشاوران خود بپرسند و یا راه سوم که آسان‌ترین و مقدورترین روش است با جست‌وجو در موتورهای جست‌وجوگر مثل گوگل اطلاعات لازم را کسب کنند. حالا که با فشاردادن چند شاسی می‌توان به اقیانوس اطلاعات مختلف دسترسی پیدا کرد عین کم لطفی است که این ساده‌ترین دانستنی‌ها کسب نگردند. در شرایط کنونی که بعضی از دوستان و دشمنان توقع معجزه از دولت سیزدهم را دارند؛ جناب رئیس‌جمهور نیز که سفرهای استانی خود را به پایان رسانیده و بسیاری از مشکلات و نقاط ضعف را درگوشه و کنار کشور به‌چشم دیده‌اند برای کاهش آلام مردم نجیب و شریف کشور مخصوصا در مناطق محروم و روستا‌ها لازم است چند اقدام کلیدی انجام بدهد؛ نخست اینکه مدیران ناتوان و دارای عملکرد نامناسب را عزل نموده و اجازه ندهند شانتاژ کاری‌ها و فضاسازی‌های کاذب واقعیت‌ها را تحت تاثیر قرار دهند. دوم اینکه مدیران توصیه‌ای و غیربومی را که در کارنامه خود غیر از ناراضی تراشی و آزار مردم اقدام دیگری ندارند از کار عزل نمایند.
سوم اینکه وابستگی‌های سببی و نسبی نباید پوششی برای فرار از پاسخگویی باشند. در برخی از شهرهای کوچک و بزرگ بعضی از افراد به سبب همین وابستگی‌ها برای خود حاشیه امن ساخته‌‌اند. به همین دلیل دولت باید به واسطه بازرسان مورد وثوق و افراد انقلابی و متعهد گزارشات لازم را در مورد عملکرد مدیران سطوح مختلف کسب کرده و ملاک عمل قرار دهند. از حرف‌های نادرست و سم پراکنی دشمنان و اشخاص منافع از دست داده هیچ گونه توقفی در حرکت ایجاد نکنند از عبارات بی‌اساسی مثل «شوآف خودنمایی» و امثال آنها نباید هیچ خوفی بدل راه داد این اشخاص آخرین تیرهای ترکش خود را نیز به‌کارگرفته‌اند که قطعا با یاری خداوند مایوس خواهند شد.
رویکرد دولت در زمینه حل چالش‌ها و مشکلات مردم به خصوص در زمینه اقتصادی به چه صورت بوده است؟ آیا دولت بدون اینکه بتواند مشکلات اقتصادی مردم را حل کند می‌تواند سرمایه اجتماعی خود را افزایش بدهد؟
بسیاری از آسیب‌های اجتماعی امروز جامعه ایران ناشی از گرانی است. اقشار بیکار، کم‌درآمد و بازنشسته تأثیرپذیری بیشتری را از گرانی و تورم در جامعه خواهند داشت. ۷۰ درصد از اضطراب‌ها در میان اقشار کم‌درآمد ناشی از گرانی است. وقتی نان‌آور خانواده توانایی تأمین نیاز‌‌‌‌های یک خانواده را ندارد، هنگام بازگشت به خانه دچار اضطراب و استرس می‌شوند. در پاسخگویی به همسر و فرزندان هم این استرس به سراغ‌ آنها می‌آید. فشار‌‌‌‌های روحی و روانی باعث بروز تنش‌‌‌‌های رفتاری می‌شود، این‌گونه افراد با کوچک‌ترین تنش اجتماعی از کوره در رفته و باخشم با شهروندان برخورد می‌کنند. نزاع‌هایی مانند بوق زدن و دعوا بر سر جای پارک ناشی از فشار‌‌‌‌های روحی و عصبی است و هیچ‌کسی دلیل خود را مطرح نمی‌کند. بر سر بهانه‌‌‌‌های کوچک همانند سوار و پیاده شدن از ماشین، انتظار برای سوارشدن در تاکسی درگیری لفظی و فیزیکی آغاز می‌شود. برخی از زوج‌ها به‌ویژه کسانی که تازه ازدواج‌کرده‌اند به فرزندآوری تمایل ندارند و خانواده‌‌‌‌های تک‌فرزند هم به فرزندآوری بیشتر فکر نمی‌کنند. وقتی اقلام بهداشتی یا شیر خشک نوزادان با قیمت بالا عرضه می‌شوند، خانواده‌ها حتی اگر پدر و مادر هر دو شاغل باشند نمی‌توانند هزینه‌ها را تأمین کنند. دولت آقای رئیسی در مدت‌زمانی که روی کار آمده موفق شده اقدامات مؤثر و مفیدی برای کاهش فقر در جامعه انجام بدهد. بسته‌های حمایتی و کمک‌های نقدی به نیازمندان در این دولت وجود داشته و امید است که در آینده نیز وجود داشته باشد. واقعیت این است که باید به دولت آقای رئیسی فرصت داد تا بتواند سیاست‌های خود را به‌خوبی اجرا کند. شرایط امروز جامعه تا حدود زیادی میراثی است که از دولت گذشته به ارث رسیده و در شرایط کنونی در حدود90 درصد کارکنان دستگاه‌های اجرایی متعلق به دولت گذشته هستند و تغییر نکرده‌اند. اگر قرار است تغییری در زمینه مبارزه با فقر در جامعه صورت بگیرد باید نگرش مدیران جامعه تغییر کند که این اتفاق نیازمند زمان بیشتری است. در ماه‌های گذشته تنها وزرا و معاونان آنها تغییر پیدا کرده‌اند. این در حالی است که با این نوع تغییرات نمی‌توان به تغییرات اساسی در سیاست‌ها و رویکردها امیدوار بود. باید تغییرات به‌صورت گسترده صورت بگیرد و نگرش مدیران نسبت به مشکلات جامعه تغییر کند. دولت رئیسی تا امروز موفق شده کارنامه قابل قبولی برای خود به وجود بیاورد. بسته‌های حمایتی و سیاست‌های جدی برای ایجاد اشتغال‌زایی باعث می‌شود که شرایط برای افزایش فقر در جامعه از بین برود و تعداد فقرا کاهش پیدا کند. در این زمینه دولت باید اراده جدی از خود نشان بدهد و از مردم بخواهد که در این زمینه به دولت کمک کنند. زمانی می‌توانیم ادعا کنیم که فقر در جامعه کاهش پیدا کرده که اقشار آسیب‌پذیر جامعه بتوانند با دستمزدی که می‌گیرند حداقل نیازهای اولیه خود را تأمین کنند. فقر یک مقیاس چندبعدی است که بر اساس شرایط فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یک جامعه تعریف می‌شود. خط فقر یک مرزبندی فرضی بین توانستن نتوانستن در تأمین نیاز‌‌‌‌های اساسی و اصلی است و در جوامع مختلف همراه با مفاهیم دیگری مطرح می‌گردد. در کشور ما به علت شدت و ضعف وضعیت اقتصادی ناشی از عوارض جنگ تحمیلی و سال‌ها تحریم‌‌‌‌های ظالمانه و غیرانسانی، به مرزبندی فرضی خط فقر محور دیگری به نام خط فقر مطلق نیز افزوده گردیده است. در جوامع دیگر معمولا سه لایه اقتصادی ضعیف، متوسط و خوب موردبحث و بررسی قرار می‌گیرد که متأسفانه به‌خاطر رخدادها و شرایط یادشده در کشور ما، فقط دوطبقه غنی و فقیر وجود داشته و تقریبا اکثر نظریه‌پردازان جـــامعه‌شناسی اقتصــادی، این طبقه‌بنــــدی نظــــــری را پذیرفته‌اند.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار