| کد مطلب: ۱۰۴۰۰۹۸
لینک کوتاه کپی شد

نفت ملی شد و مصدق نخست وزیر

محمدهادی جعفرپور وکیل دادگستری

 

 

 

«به نام سعادت ملت ايران و به منظور تامين صلح جهان امضا کنندگان ذيل پيشنهاد مي‌کنند صنايع نفتي ايران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملي شود، يعني تمام عمليات اکتشاف استخراج و بهره‌برداري در دست دولت قرار گيرد.» آبان 1329 زماني که مجلس توافقنامه تکميلي قرارداد نفت را رد کرد شرکت نفت ايران- انگليس که متوجه وخامت اوضاع شده بود به‌رغم ميل باطني حاضر شد تا شرايط تقسيم منافع حاصل از فروش نفت به نسبت 50 به50 را بپذيرد اما عملکرد دکتر مصدق و نمايندگان همسو با وي، ملت و برخي نمايندگان را طوري هوشيار کرده بود که به چيزي جز مالکيت کامل صنعت نفت ايران رضايت نمي‌دادند. نخست وزير وقت، رزم آرا که روزگاري به عنوان جوان‌ترين افسر ارتش رئيس ستاد ارتش ايران شده بود، فردي جاه‌طلب و البته منضبط بود، وي در حين مذاکره با حزب توده سعي کرده بود در ميان محافظه کاران براي خودش حامياني داشته باشد تا در مسائل حياتي مانند مذاکرات نفتي شرکت نفت ايران و انگليس مقابل پيشرفت انديشه‌هاي جبهه ملي را بگيرد. وي از طرفي مورد لطف امريکايي‌ها هم بود چرا که آمريکايي‌ها وي را سنگري در برابر هجمه‌هاي احتمالي کمونيسم (بنا به رابطه‌اش با حزب توده) و مرتجعين عليه خودشان مي‌دانستند و براي همين به او قول کمک‌هاي مالي بسياري داده بودند تا به وقت ضرورت کفه ترازوي عملکرد دولت را به نفع آنان نگه دارد. از جمله تلاش‌هاي رزم آرا براي اين ثبات نسبي سعي در ايجاد توافق دولت ايران با شرکت نفت ايران- انگليس بود حتي وي طوري وانمود مي‌کرد که در تلاش است تا سهم ايران را افزايش دهد بلکه بتواند تا حدودي بخشي از مطالبات مليون را تامين کرده پاسخي به هجمه‌هاي مطبوعات مردمي داشته باشد اما ديري نپاييد که در مقوله توافقنامه تکميلي خودش را در برابر مخالفت مصرانه جبهه ملي ديد و دريافت هيچ شانسي براي مذاکره در باب پيشنهادات شرکت نفت ايران - انگليس ندارد. رزم آرا بهتر از هرکسي مي‌دانست اين شرکت ذهنيتي استعماري داشته و براي همين مانع هر ايده هوشمندانه‌اي براي ايران خواهد بود. نگاه سران شرکت نفت ايران - انگليس نوعي نگاه قيم‌مآبانه در تقابل با ايرانيان بود، آنان ايرانيان را ناتوان از تصدي مناصب مديريتي و فني شرکت نفت مي‌دانستند و به همين بهانه به صورت بي‌شرمانه‌اي از منافع ملي ايران سوءاستفاده مي‌کردند طوري که درصد قابل توجهي از منافع اصلي نفت را به جيب خودشان زده و سهم ناچيزي به ايران مي‌رسيد و اين تبعيض ناروا اصلي‌ترين دليل ايجاد تفکر نهضت ملي شدن نفت بود. رزم آرا مدعي بود که ايران به لحاظ فناوري و مالي توان هدايت غول صنعت نفت را ندارد اما اعضاي جبهه ملي و البته خود مصدق هيچ دوست نداشتند از ايده‌ خويش عقب‌نشيني کنند ودر نقد سياست ورزي‌هاي رزم آرا، هواداران جبهه ملي با کمک مطبوعات او را نوکر انگليس و خائن مي‌دانستند که به فساد مالي متهم است لذا بايستي از دولت حذف شود. در نهايت برابر با اسفند 1329 رزم آرا در حاليکه در اين خيال و تصور بود که در منازعات نفتي با مصدق و همفکران وي به کمک دوستان آمريکايي و انگليسي‌اش پيروز خواهد شد توسط خليل طهماسبي يکي از اعضاي گروه فدائيان اسلام کشته شد. پس از قتل رزم‌آرا و در شب جشن نوروز لايحه ملي سازي نفت در پي بيش از دوسال مباحثات داغ به تصويب مجلس رسيد. حمايت گسترده مردم از مصدق چه در راهپيمايي‌ها چه در مطبوعات نشانگر پشتوانه مردمي قوي اين طرح بود. پس از ترور رزم‌آرا حسين علا در 21 اسفند 1329 مامور تشکيل دولت شد نکته قابل تامل آنجاست که حسين علا پيش از آنکه خودش تصدي دولت را بپذيرد به شاه پيشنهاد مي‌کند تا دکترمصدق را به نخست وزيري برگزيند و شاه نيز پيشنهاد علا را قبول مي‌کند اما دکتر مصدق که در رأس کميسيون نفت همچنان سرگرم اجراي ايده‌ها و تفکراتش در قالب نهضت ملي نفت بود پيشنهاد نخست وزيري شاه را رد مي‌کند. لذا حسين علا نخست وزير شده با آغاز به کار دولت وي سفير انگليس در 23 اسفند 1329 نامه‌اي به او نوشته پيشنهاد مي‌کند اختلاف راجع به کمپاني يا همان شرکت نفت ايران - انگليس بنابر مقررات داوري بايد به داوري ارجاع شود اگرچه شاه و دولت از اين پيشنهاد واهمه و ترس داشتند اما در اين زمان که پيشنهاد ملي کردن نفت به تصويب کميسيون نفت وسپس مجلس شورا رسيده بود پيشنهاد سفير بريتانيا محلي از اعراب نداشت، علا در پاسخ به پيشنهاد تهديد گونه سفير بريتانيا که سعي داشت تصميم کميسيون نفت را بي‌اهميت جلوه دهد مي‌گويد؛ برگشت به مسير مذاکره وطرح پيشنهاد تقسيم 50به50 منافع و تصويب قراردادي جديد با اين مضمون تا قبل از تصويب طرح عملي به نظر مي‌رسيد اما در شرايط و اوضاع و احوال فعلي براي راضي کردن ملت به چيزي بيش از اين نوع پيشنهادات لازم است چراکه اينک اصلي‌ترين خواسته ملت ايران، ملي شدن نفت است واين آرزوي ملي و خواست همه ايران است. دولت حسين علا دولتي مستعجل نام گرفت و ديري نگذشت که حسين علا به نشانه اعتراض استعفا داد. ارديبهشت 1330 نهضت ملي شدن نفت ايران آنگونه که دلخواه دکتر مصدق و ياران وفادارش خاصه دکتر حسن فاطمي است به سرمنزل مقصود رسيده گويي ماموريت مصدق در مجلس به پايان رسيده، لازم است در جبهه دولت از منافع ملت حمايت کند لذا پذيرش پيشنهاد نخست وزيري را موکول کرد به زماني پس از تصويب طرح در مجلسين و توشيح شاه و اينگونه بود که در11 ارديبهشت ماه اولين برنامه دکتر مصدق به عنوان نخست وزير به مجلس ارائه شد.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار