| کد مطلب: ۱۰۴۰۰۹۲
لینک کوتاه کپی شد

منطقه‌گرایی با نیم نگاهی به تعامل با شرق

آرمان ملي- حميد شجاعي: سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران همواره از منافع ملي تبعيت کرده و دولت‌هاي مختلف تلاش کرده‌اند تا منافع ملي را براساس اصول مبتني بر «عزت، حکمت و مصلحت» پيگيري نمايند. با اين حال دولت‌‌هاي مختلف رويکردهاي متفاوتي را در سياست خارجي خود انتخاب کرده‌اند. مثلا دولت حسن روحاني سياست تعامل با دنيا را پيش گرفت و بر مبناي آن به‌طور همزمان سياست تعامل با شرق، غرب و کشورهاي منطقه را در دستور کار قرار داد. چنانکه مشاهده کرديم در بعد بين‌المللي با «توافق برجام» و در بعد منطقه‌اي نيز با طرح «صلح هرمز» در تلاش برآمد تا سياست خارجي فعال و پويايي در دولت خود به نمايش بگذارد. اما با تغيير دولت ميانه‌رو و اعتدالگراي دوازدهم و روي کار آمدن دولت انقلابي سيزدهم رويکردها و سياست‌هاي دولت در حوزه سياست خارجي نيز تغيير کرد. چنانکه در يک دسته‌بندي؛ کشورهاي همسايه و منطقه، کشورهاي آسيايي و ساير کشورهاي جهان اولويت‌هاي سياست خارجي دولت سيد ابراهيم رئيسي را تشکيل مي‌دهند. نگاهي به صحبت‌هاي برخي دولتمردان دولت سيزدهم نيز مويد همين امر است. جملاتي مانند «سياست خارجي ايران در ارتباط با چند کشور اروپايي خلاصه نمي‌شود.» يا «اولويت‌مان روابط حسنه با کشور‌هاي همسايه و منطقه است» که از سوي حسين امير عبداللهيان، وزير امور خارجه مطرح شده نشان مي‌دهد که دولت سيزدهم بيشترين تلاش خود را معطوف به همگرايي منطقه‌اي و روابط بهتر با کشورهاي همسايه کرده و خواهد کرد. چنانکه طي يک سال گذشته روند ارتباط با همسايگان خاورميانه‌اي بيش از گذشته بوده و کشورهايي چون سوريه، عراق، عمان و قطر به جهت همسايگي اولويت بيشتري براي بهبود روابط دوجانبه براي ايران داشته‌اند. چه اينکه 5 دور مذاکرات احياي روابط با عربستان در بغداد نيز نشان مي‌دهد که دولت رئيسي به بهبود روابط با سعودي‌ها نيز نيم نگاهي دارد. البته سياست خارجي اين دولت صرفا در کشورهاي عرب منطقه نيز خلاصه نمي‌شود و ارتباطات سياسي و اقتصادي با کشورهاي آسيايي همچون ترکيه و چين و فرامنطقه‌اي همچون روسيه نيز بخش ديگري از سياست خارجي دولت سيزدهم را تشکيل مي‌دهد. حضور موثر و عضويت دائم ايران در سازمان همکاري‌هاي شانگهاي مي‌تواند يکي از رويکردهاي ايران براي تقويت سياست منطقه‌گرايي و حضور فعال در سازمان‌هاي منطقه‌اي و حتي ارتباط با کشورهاي آسيايي باشد. چه اينکه رئيس‌جمهور چند ماه پيش با بيان اينکه يکي از اولويت‌هاي سياست خارجي ايران نقش‌آفريني موثر در افزايش همگرايي منطقه‌اي از طريق گسترش تجارت از مسير ايران به عنوان يک مسير امن، کم هزينه و سريع است، گفت که «ايران جايگاه منحصر به فردي در جغرافياي راهبردي منطقه دارد و مي‌تواند مسير اتصال بين منطقه‌اي از شرق و جنوب آسيا به اروپا باشد.» اين در حالي است که بسياري از تحليلگران بر اين باورند که ايران بايد از اين فرصت فراهم شده نهايت استفاده را ببرد و با استفاده از ابزار ديپلماسي اقتصادي و ارتباط موثر با کشورهاي منطقه، تقويت روابط و حضور در پيمان‌ها و معاهدات منطقه‌اي از ثمرات اقتصادي آن نيز بهره‌مند گردد.

سياست متوازن منطقه‌اي

واقعيت‌هاي محيط ژئوپليتيکي نشان مي‌دهد که ايران تاکنون به خوبي نتوانسته از فرصت دومين کشور پر همسايه‌ جهان به خوبي بهره گيرد. ايران داراي 7 همسايه مرزي و 10 همسايه ساحلي است که فرصت‌هاي بي‌شماري را براي ديپلماسي، اقتصاد و فرهنگ ايران فراهم آورده به ويژه اينکه فرهنگ ايران در بسياري از کشورهاي همسايه هنوز جريان و حضور قدرتمندي دارد، اما آنچه مي‌تواند نقطه پيوند سياست همسايگي و پيشبرد منافع ملي در منطقه‌اي نه چندان آرام به نام خاورميانه باشد، يک رويکرد متوازن در سياست خارجي و منطقه گرايي جديد خواهد بود. در اين راستا سياست همسايگي و رويکرد متوازن در سياست خارجي مي‌تواند بهترين راهبرد و ابزار در اين مسير باشد. به عبارتي ديگر، اين ظرفيت‌ها مي‌تواند با افزايش پويايي‌هاي ديپلماتيک کشور و فراهم آوردن زمين ‌بازي جديد براي ايران، ظرفيت‌هاي بسياري به اقتصاد، سياست و امنيت ايران اضافه کند. لذا به نظر مي‌رسد که دولت سيزدهم اين فرصت را دارد با باز کردن باب گفت‌وگو در قالب تعاملات اقتصادي و فرهنگي و ادامه گفت‌وگو در حوزه‌هاي سياسي، اقتصادي و امنيتي، خلأ بنيادين يک رويکرد هدفمند را در سياست خارجي ايران پر کند. رفت و آمدهاي بسيار مقامات کشورمان به کشورهاي منطقه و فرامنطقه‌اي و همچنين سفر مقامات کشورهاي منطقه و ساير کشورها به تهران نشان از اين تعامل هدفمند دارد. ايران نشان داده در حل تمامي مسائل منطقه پيشقدم بوده است. مساله بحران سوريه و نشست روند کشورهاي ضامن آستانه که اخيرا در تهران با حضور سران ايران، روسيه و ترکيه برگزار شد يکي از اين مسائل است که از آن ياد مي‌آيد. البته از اين مهم نيز نبايد به راحتي گذر کرد که لغو تحريم‌ها و احياي برجام نيز مي‌تواند تاثير بسزايي در روابط کشورمان با ساير کشورها داشته باشد. قدر مسلم روابط منطقه‌اي و همگرايي با کشورهاي همسايه تابع يک مولفه نيست اما مي‌توان با اتخاذ رويکردها و راهبردهاي درست نتايج موثر و مطلوب‌تري از اين روابط گرفت.

اجراي درست يک راهبرد سال‌ها نتيجه مي‌دهد

يک تحليلگر مسائل بين‌الملل در ارتباط با سياست منطقه‌گرايي دولت سيزدهم اظهار داشت: در وزارت خارجه ما دو نوع فعاليت داريم؛ يک نوع فعاليت که مبتني بر يک راهبرد انجام و تلقي مي‌شود و يک بخش نيز تدوين يک راهبرد صحيح و اصولي با لوازم و مطالبي که مي‌توان آن را بقبولاند و زمينه‌هاي اجرايي آن را فراهم کند. لذا بايد يک منطق و استدلالاتي مستند بر اينکه راه درست است همراه با شيوه‌هاي اجرايي وجود داشته باشد. اجراي يک راهبرد است که اهميت دارد و مي‌تواند سال‌هاي سال نتيجه دهد. جعفر قنادباشي در خصوص نتايج دولت از اين راهبرد به «آرمان ملي» گفت: از دو جهت مي‌توان به اين نتايج نگاه کرد که يکي سفرهاست. سفرهايي که مقامات منطقه به ايران آمده‌اند يا مقامات کشورمان به کشورهاي منطقه سفر کرده‌اند که اين اتفاق در همين شش ماه گذشته واقعا در طول 20 سال گذشته بي‌سابقه است که اين همه سران و مقامات کشورها به ايران آمده باشند و بالعکس رئيس‌جمهور کشورمان نيز به اين کشورها سفر کرده است. وي افزود: موضوع دوم در حوزه تبادلات اقتصادي است و در اين خصوص نيز اينگونه نيست که امروز رابطه برقرار شود و از فردا همه مواهب اقتصادي اين رابطه به ايران سرازير مي‌شود. بايد توافقاتي صورت گيرد و انتفاع اقتصادي آن را در ميان مدت و بلند مدت مشاهده کنيم. لذا بايد ديد اول موانع بانکي و گمرکي برداشته شده يا خطوط گمرکي و حمل و نقل جاده‌اي از ظرفيت‌هاي لازم برخوردار است يا خير. قنادباشي تصريح کرد: سطح روابط نيز بسيار مهم است که آيا سطح روابط را در سطح سفير ارتقا داديم يا خير. مساله ديگر نيز واکنش‌هاست. در يک سال گذشته تنش‌هاي مرزي بين ايران و همسايگان زياد شده که نشان مي‌دهد اين عملکرد برخلاف مقاصد راهبردي دولت بوده است.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار