| کد مطلب: ۱۰۳۹۷۳۴
لینک کوتاه کپی شد

احمد گلشیری و جُنگ اصفهان

احمد ابوالفتحی نویسنده و روزنامه نگار

 

 

 

 

 

 

«در حلقه‌ ما احمد، برادرم، رشته‌ ادبيات انگليسي را تمام کرده بود. در آغاز «کهن‌ترين داستان» را ترجمه کرد... «داستان و نقد داستان» نيز از همان شماره‌ اول شروع شد. پس او اولين کسي بود که دريچه‌اي بود براي ما به روي ادبيات جهان.» احمد گلشيري، مترجم سرشناس ادبيات داستاني، شامگاه دوشنبه 10 مرداد در 76 سالگي بر اثر نارسايي قلبي، ديده از جهان فروبست. آنچه در ابتداي اين متن آمد، جملاتي بود از گلشيري در جستار «در احوال اين نيمه‌ روشن» که به‌عنوان مقدمه‌ کتاب «نيمه‌ تاريک ماه» مجموعه‌ داستان‌هاي کوتاه او منتشر شده است. منظور گلشيري از «شماره‌ اول» در نقل قول بالا، اولين شماره‌ منتشر شده از «جُنگ اصفهان» است. گاهنامه‌اي ادبي که برآيند تلاش يک حلقه‌ جوان و جوياي آگاهي در ابتداي دهه‌ 40 شمسي بود و اولين شماره‌اش در سال 1344 منتشر شد. گلشيري در آن جستار از خودش، محمد حقوقي، جليل دوستخواه، محمد کلباسي، احمد گلشيري و چند نام ديگر با عنوان «هسته‌ اصلي اصحاب جنگ» نام مي‌برد و به اين اشاره مي‌کند که همراهي ابوالحسن نجفي با جُنگ اصفهان بعد از انتشار اولين شماره‌ جُنگ رخ داده و از آن با عنوان «حادثه‌ مهم» ياد مي‌کند. چنان‌که آمد، هوشنگ گلشيري از برادرش با عنوان «اولين کسي که دريچه‌اي بود براي ما به روي ادبيات جهان» ياد مي‌کند. منظور او از ما بر پايه‌ سياق جمله و بافتار بيان آن، همان جوانان نوجوي اصفهاني است که جُنگ اصفهان را شکل داده بودند اما بي‌گمان تاثيرپذيري از احمد گلشيري به آن جوانان نوجوي اصفهاني محدود نشد. ترجمه‌هاي او و به‌طور مشخص مجموعه‌ چند جلدي «داستان و نقد داستان» که در آن داستان‌هاي کوتاهي از نويسندگان شاخص جهان به‌همراه يک نقد بر آن داستان‌ها از منتقداني که هر يک در نقد ادبي نيمه‌ اول قرن بيستم صاحب ‌سبکي ويژه بودند منتشر شده بود، براي چند نسل از نويسندگان ايران به کتاب روي ميز تبديل شد و دريچه‌اي فوق‌العاده رو به جهان داستان براي مخاطبان فارسي‌زبان فراهم آورد. نکته‌اي که در اين ميان قابل ذکر است، اين است که احمد گلشيري در جنگ اصفهان فقط تاثيرگذار نبود، او و اکثر کساني که با اين حلقه حشر و نشر داشتند، آشکارا همزمان هم تاثيرگذار بودند و هم تاثيرپذير. ابوالحسن نجفي در اين زمينه گفته است: «در جُنگ اصفهان واقعاً ما دوست بوديم. کاري که گلشيري چاپ مي‌کرد انگار کار من بود. نمي‌خواهم بگويم که چشم‌تنگي و حسادت‌ها و خودخواهي‌هايي که در جاهاي ديگر بود در آنجا نبود. منظورم نوعي همکاري و همدلي بود که جلوي تکروي ما را مي‌گرفت و همين با هم بودن به کار ما هويت مي‌داد.»همکاري و همدلي عاملي بود که جُنگ اصفهان را به اثرگذارترين حلقه‌ ادبي در تاريخ معاصر ادبيات ايران تبديل کرد. نوعي هم‌آموزي که هم کيفيت آثار اهالي آن حلقه را ارتقا داد و هم بر کليت فضاي ادبي در ايران تاثير گذاشت. براي من عجيب نيست که منتقدان مورد توجه احمد گلشيري در کتاب «داستان و نقد داستان» از همان خاستگاهي آمده‌اند که مورد توجه سعيد ارباب‌شيراني يکي از نزديکان به جنگ اصفهان و مترجم اثر عظيم «تاريخ نقد جديد» نوشته‌ رنه ولک نيز بود. منتقداني که متن‌گرايانه به سراغ داستان‌ها مي‌رفتند و تلاش مي‌کردند با خواندن دقيق متن و بيرون کشيدن نظم دروني آن، به راز و رمز اثر پي ببرند و کمتر به بافتار متن و ديگر جنبه‌هاي بيروني آن توجه داشتند. اين هم برايم عجيب نيست که اين شيوه از نقد مورد توجه هوشنگ گلشيري هم بود و از سوي او ترويج مي‌شد. اين هماهنگي نتيجه‌ نوعي هم‌آموزي بوده که از همان همکاري و همدلي مورد توجه ابوالحسن نجفي برآمده است. احمد گلشيري، اولين دريچه‌ جوانان نوجوي اصفهاني آغاز دهه‌ 40 به سوي ادبيات جهان و يکي از مهم‌ترين دريچه‌هاي چندين نسل از نويسندگان ايراني براي فهم جهان داستان حالا در ميان ما نيست. همان‌گونه که برادرش هوشنگ و بسياري از دوستانش در حلقه‌ جُنگ اصفهان حالا در ميان ما نيستند. ولي آن‌ها هنوز هم از مهم‌ترين دريچه‌ها هستند و علاوه بر دانش‌شان، شايد منش‌شان هم آموختني باشد؛ منش مبتني بر همدلي و همکاري.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار