کنگره جمهوريخواه هم نميتواند نظر بايدن را تغيير دهد
رحمان قهرمانپور در گفتوگو با «آرمان ملي»:
کنگره جمهوريخواه هم نميتواند نظر بايدن را تغيير دهد
چين علاقهاي به رقابت در حوزه امنيتي و نظامي ندارد
آرمان ملي-پورحسين: به دنبال بالا گرفتن تنشها ميان آمريکا و چين در خصوص سفر نانسي پلوسي به تايوان و ضد و خورد سياسي ميان دو کشور، شائبههاي زيادي در خصوص آينده روابط دو کشور مطرح شده است. در اين ميان برخي بر اين باور هستند که چين در پاسخ به اينکه آمريکا خطوط قرمز اين کشور را نقض کرده است، اين احتمال ميرود که چين نيز برخي خطوط قرمز آمريکا را نقض کند و براي مثال همکاري اقتصادي بيشتري با ايران داشته باشد تا شايد تحريمهاي آمريکا عليه ايران کمرنگتر شود. در چنين شرايطي شايد مهم ترين سوالي که مطرح ميشود اين مقوله است که آمريکا در اين مقطع زماني که بحرانهاي حل نشدهاي در اروپاي شرقي، خاورميانه، آمريکاي لاتين و خاوردور دارد، چه سياستي را در پيش خواهد گرفت و انتخابات ميان دورهاي آمريکا در اين ميان چه تاثيري بر تصميمگيريهاي دولت دموکرات اين کشور و بايدن خواهد گذاشت. در راستاي بررسي اين مساله «آرمان ملي» گفتوگويي با رحمان قهرمان پور، تحليلگر ارشد مسائل بينالملل داشته است که در ادامه ميخوانيد.
اين احتمال وجود دارد که چين بهواسطه تعامل آمريکا با تايوان، به سمت ايران حرکت کند و تعامل بيشتري با ايران داشته باشد تا اقدام متقابل انجام داده باشد؟
شايد در بلندمدت چين به سمتي حرکت کند که براي مثال برخي خطوط قرمز آمريکا را زير پا بگذارد اما در کوتاه مدت هيچ گاه چين بهواسطه تنش ايجاد شده در تايوان، تحريمها عليه ايران را ناديده نميگيرد. مساله اصلي امروز چين رقابت اقتصادي است و دولت اين کشور نميخواهد رقابت اقتصادي با آمريکا را به يک رقابت امنيتي و نظامي تبديل کند. چين تا جايي که ميتواند رقابتها را در حوزه اقتصادي حفظ ميکند زيرا مزيت اصلي چين در اين حوزه است و در اين زمينه است که ميتواند بر آمريکا غلبه کند. به همين علت است که در کوتاه مدت چين به سمت تقابل بيشتر با آمريکا در حوزههاي مختلف نخواهد رفت و همين سطح از همکاري را با ايران در کوتاه مدت حفظ ميکند.
در مقطعي عنوان شده بود که آمريکا اولويت اصلي خود را خاور دور تعيين کرده است. آيا با وجود حل نشدن مساله هستهاي ايران و جنگ اوکراين، ممکن است آمريکا در ميان مدت تغييراتي در حوزه سياست خارجي خود ايجاد کند؟
اين مساله امروز دغدغه اصلي استراتژيستهاي آمريکايي است؛ اينکه آيا آمريکا ميتواند با تمام توان در خاورميانه، شرق اروپا و خاوردور حاضر باشد يا خير. مشخصا دولت آمريکا نيز در اين خصوص به جمع بندي روشني نرسيده و تصميمات لازم را اتخاذ نکرده است. اگر آمريکا بيش از اندازه به سمت خاوردور برود، از خاورميانه و اوکراين غافل ميشود و اگر به سمت مراکز ديگر تنش برود، باز هم در نقاط ديگر منافعي از دست خواهد داد. به همين علت در اين خصوص هنوز به جمع بندي نرسيده است. مشخصا آمريکا در خاورميانه و شرق اروپا نيز براي خود منافعي تعريف کرده است که نميخواهد اين منافع را از دست بدهد يا آنها را در معرض خطر قرار بدهد. آمريکا نميخواهد سياستهاي خارجي تعيين شده از سوي خود را خدشهدار کند و بايدن به همين علت به خاورميانه سفر کرد تا عنوان کند که قرار نيست خلأ در منطقه ايجاد شود و از همپيمانان خود در منطقه حمايت خواهد کرد. اين به آن معنا نيست که آمريکا دچار سردرگمي شده باشد بلکه بهواسطه معادلات جديد ايجاد شده در حال بررسي مجدد اولويتهاي سياستهاي خارجياش است. در نظام دموکراتيک آمريکا چالشي بهوجود آمده است که بر اساس آن بايد در خصوص اولويت سياست خارجي تصميم گيري شود. امروز همه ميدانند که يکي از مسائل مهم براي آمريکا، قدرت چين است اما هنوز به اين جمع بندي نرسيدهاند که چگونه بايد چين را مهار کرد. امروز هنوز مشخص نشده است که آمريکا در زمانه مهار چين، چگونه و تا چه ميزان بايد در اروپا و در خاورميانه نقشآفريني کند. گروههاي مختلف در آمريکا که صاحب رسانه و انديشکدهها هستند در اين خصوص اعمال نظر ميکنند و نظرات متفاوتي دارند. به همين علت عنوان ميشود که جمعبندي در خصوص سياست خارجي آمريکا صورت نگرفته است.
انتخابات ميان دورهاي آمريکا چه تاثيري بر سياست خارجي آمريکا و چالشهاي پيش روي آن خواهد گذاشت؟
طبق برخي شنيدهها و نظرسنجيهاي انجام شده احتمال ميرود که در انتخابات ميان دورهاي آمريکا، جمهوري خواهان به پيروزي برسند. مشخصا اگر چنين اتفاقي رخ دهد فشار بر بايدن در داخل آمريکا بيشتر ميشود و در چنين شرايطي تقابل با روسيه، چين و ايران بيشتر خواهد شد و به بايدن هم اجازه نميدهند به سادگي با ايران به توافق برسد. جمهوري خواهان فشار خواهند آورد که بايدن در قبال چين و ايران سختگيرانه عمل کند اما اين به آن معنا نيست که سياست خارجي آمريکا به صورت کلي تغيير ميکند. نظام سياسي آمريکا رياستي است و سياست خارجي آمريکا را رئيس جمهوري تعيين ميکند و به همين علت تغييرات زيادي در سياست خارجي آمريکا شکل نميگيرد و صرفا فشارها بر بايدن بيشتر ميشود. به همين علت است که عنوان مي شود اگر اکثر کنگره نيز در اختيار جمهوري خواهان باشد، در دو سال آينده نميتوانند در سياست خارجي بايدن تغيير زيادي ايجاد کنند. فشار نمايندگان نيز صرفا معطوف به داخل آمريکا ميشود و اين گونه نيست که به صورت مستقيم بتوانند تصميمگيري خاصي در قبال مسائل سياست خارجي داشته باشند. آنچه که اهميت دارد اين موضوع است که چگونه در چنين تقابلي بايد عمل کرد تا بيشترين منافع بدست آيد.
ارسال نظر