اختلال درد، علل و درمان

اختلال درد يک مشکل روان‌شناختي است که ريشه در ذهن و روان فرد دارد. اين اختلال مي‌‌تواند در زندگي فردي، خانوادگي يا شغلي فرد مشکل ايجاد کند و آن را مختل کند. در اختلال درد، فرد در يک يا چند ناحيه از بدن خود احساس درد مي‌کند که ويژگي اصلي اين اختلال خودِ درد است نه ديگر ويژگي‌هاي جسماني. به عبارت ديگر اين درد هيچ دليل جسمي نداشته و کاملا مربوط به روان فرد است. اين اختلال باعث رنج بيمار مي‌شود و شدت درد بسيار زياد است که با خوردن دارو‌هايي که مربوط به بيماري‌هاي جسمي است، برطرف نمي‌شود. اين اختلال در دختران بيشتر از پسران است و ممکن است در هر سني رخ دهد. احساس دردي که از آن حرف مي‌زنيم، نبايد توسط خودِ فرد به‌وجود‌ بيايد، چون در اين حالت برچسب ساختگي‌بودن به آن مي‌زنيم، بلکه اين احساس بايد از زمينه‌هاي گوناگون زندگي براي فرد پديد آمده باشد. در اين حالت گفته مي‌شود که فرد دچار اسپسيفاير درد غالب شده است. مساله‌ مهم اين است که چرا اختلال درد به‌وجود مي‌آيد؟ در مورد علت بروز اختلال درد، ديدگاه‌هاي مختلفي وجود دارد. از نظر ديدگاه روانکاوي، فردي که داراي اضطراب و تنش‌هاي رواني است، براي کاهش اين تنش‌ها از مکانيزم دفاعي جسماني‌کردن استفاده مي‌کند. اين عمل کاملا ناهوشيارانه است و به اختيار فرد نيست. او تنش‌هاي رواني خود را به‌صورت نشانه‌هاي جسمي بروز مي‌دهد تا از ميزان آنها کم کند. اما ديدگاه ديگري به‌نام ديدگاه يادگيري است که علت اين امر را يادگيري رفتار بيمارگونه از بزرگسالان مي‌داند. اختلال درد غالب به‌عنوان يک اختلال رواني، از دو طريق دارودرماني و روان‌درماني، درمان مي‌شود. اين اختلال نياز به هر دو راه دارد چرا که دارو‌ها نقش کنترل‌کننده و بهبودبخش دارند، ولي درمان اصلي با روان‌درماني انجام مي‌شود. براي درمان اختلال درد، اولين قدم مراجعه به روانشناس است. چرا که ممکن است در شرايط خاصي نياز به دارو باشد و او شما را به روانپزشک ارجاع دهد. بهترين شيوه‌هاي روان‌درماني براي رفع اين اختلال، روانکاوي، رفتاردرماني شناختي يا CBT و هيپنوتيزم درماني است. از ميان روش‌هاي گفته شده، روانکاوي و هيپنوتيزم درماني بسيار موثر هستند. دليل اين امر آن است که اختلال درد ممکن است براثر تجارب تلخ کودکي به‌وجود آمده باشد. از اين‌رو به کمک روانکاوي مي‌توان رويداد‌ها و خاطرات رنج‌آور را بازيابي کرد و علت آن را پيداكرد.