معرفـــی کتـــاب
راه به قدمهای تو روشن میشود
کتاب «راه به قدمهای تو روشن میشود» جدیدترین اثر منتشر شده از نویسنده و نوازنده پرآوازه اهل ترکیه هاکان منگوچ است که به تازگی با ترجمه فائزه پورعلی، مترجم رسمی وی در ایران و توسط انتشارات نسل نواندیش روانه بازار نشر شده است. منگوچ که خود را نویسنده، سخنران و نوازندهای معرفی میکند که تجربیات خود را با دیگر انسانها به اشتراک میگذارد، در این کتاب تلاش میکند با عینک جهانبینی مولانا به مسائلی که انسان عصر حاضر با آن درگیر است نگاه کند. این نویسنده به دنبال یافتن پاسخ به این سوال است که مولانا اگر نگاهی به جهان امروز میانداخت؛ چه راهحلی به مسائلی که بشر امروز بهخاطر «شتاب و سرعت» با آن دست به گریبان است ارائه میداد. این نویسنده جوان پس از بررسی در آثار بر جای مانده از مولانا، 21 قاعده طلایی را از آن استخراج کرده و در کتاب با قلمی ساده به خوانندگان ارائه میدهد. با مطالعه این کتاب و آشنایی با این قاعدههای طلایی، در خواهی یافت که هیچ مسالهای در زندگی حلناشدنی نیست، همیشه راهحلی وجود دارد. اما تنها زمانی میتوان به راهحل دست یافت که از غوغای جهان بیرون فارغ شده و با توجه به دنیای درون خویشتن، به
آرامشی درونی دست یافت. هرگز نمیتوان در ذهنی گل آلود ماهی گرفت. یکی از سوالاتی که در این کتاب - که نام آن برگرفته از بیت مشهور «تو پای به راه در نه و هیچ مپرس، خود راه بگویدت که چون باید رفت» از عطار است - بر آن تاکید شده، این است که ثروت واقعی ما انسانها چیست؟ چه چیزی است که نمیتوان آن را از آدمی گرفت و نابودش کرد؟ سلامتی؟ ثروت؟ آزادی؟ دانش؟ باور به خویشتن و عزت نفس؟ عشق؟ آیا با یک تصادف، ورشکستگی، مجازات یک خطا و قرار گرفتن در جایگاهی نامناسب، تمام اینها از تو گرفته نمیشوند؟ هاکان منگوچ در «راه به قدمهای تو روشن میشود» این پیام را برای مخاطبانش دارد که زمان آن است که چشم دلتان را خوب بگشایید. ثروت واقعی توانایی شاد بودن تو از چیزی است که داری. گنجی که به دنبال آن هستی، درست همانجاست که ایستادهای. این کتاب در 184 صفحه، به قیمت 73هزارو 900، در قطع رقعی، جلد شومیز، با ترجمه فائزه پورعلی و از سوی نشر نسل نواندیش منتشر شد.
ارادۀ ملوکانه تقدیم میکند
رمان کودک «ارادۀ ملوکانه تقدیم میکند» نوشته سندی مومنی سومین کار این نویسنده در حوزه کودک و نوجوان است. وی پیش از این دو کتاب «قسم نخور» در حوزه انقلاب و «بهمن ۶۵» در حوزه دفاع مقدس را توسط «بهنشر» روانه بازار کرده بود. داستان ارادۀ ملوکانه تقدیم میکند که در روزهای پیش از انقلاب رخ میدهد، به رابطه زری با معلمش خانم تدین و مادربزرگش میپردازد. این رمان در شش فصل به نامهای من «بدقدم نیستم خانمبزرگ!»، «چه عیبی داره من نورچشمی باشم؟»، «دایی عزیز گوشت قربونی نشو!»، «بعد از نمایش...»، «شاه دیوانه شده!» و «نمایشی در سه پرده» به رشته تحریر درآمده است. زری، شخصیت اصلی رمان، عاشق نمایش و مهربانیهای معلمش است؛ اما مادربزرگش بیآنکه متوجه شود او را کوچک میشمارد. زری و همکلاسیهایش نمایشی را در مدرسه اجرا میکنند و بعد از این نمایش اتفاقهایی میافتد... در بخشی از داستان میخوانیم: «بابا به خانم بزرگ میگوید دایی عزیز کار درستی نکرده وارد کار دولتی شده آن هم آن کار دولتی و خانم بزرگ هم میگوید: «تا کور شود هر آنکه نتواند دید.» بابا استغفرا...ی میگوید و ادامه میدهد: «خانم بزرگ من برای خیر و صلاح خودش میگم.
شنیدم که...» خانم بزرگ میگوید: «چی شنیدی آقا صمد؟ شنیدی یه مشت پاپتیِ گدا گشنه قصد سرنگونی شاه و مملکت رو دارن؟ آخه تو دیگه چرا؟ تو که درس خوندی چرا خام حرف مردم کوچه و بازار میشی؟ این ریژیم ریشه داره. مثل کوه سرجاش وایساده.» بابا میگوید: «خانم بزرگ اصلاً کاری به رژیم ندارم. من میگم عزیز نباید میرفت تو کار امنیتی. آخه مگه کار قحط بود؟ اگه تقی به توقی بخوره اینا میشن گوشت قربونی... دوست میگه گفتم دشمن میگه میخواستم بگم. خود دانی...» کتاب «ارادۀ ملوکانه تقدیم میکند» نوشته سندی مؤمنی و تصویرگری ناهید مغلوبی در ۶۴صفحه در زمستان ۱۴۰۰ توسط انتشارات شرقبنفشه منتشر شده است.
ارسال نظر