هر کاری لازم بود برای کشتی انجام دادم
سرمربي تيمملي کشتيفرنگي کشورمان با تاکيد بر تفاوتهاي کشتي آزاد و فرنگي به قياس مدالهاي جهاني و المپيک خوزستان و «جويبار» پرداخت.
تفاوت
محمد بنا درباره قياسي که اين روزها درباره دو رشته آزاد و فرنگي و چرخه آنها صورت ميگيرد، خاطرنشان کرد: کشتي فرنگي ما با آزاد فرق ميکند. در اين سه سال و خردهاي که توانستيم يک تيم قهرمان جهان درست کنيم هنوز اين زمان را نداشتيم که دادههاي کشتي جوانان را تحويل بگيريم. وي با اشاره به استان خوزستان که قطب کشتيفرنگي ايران است، گفت: کسي دقت نکرده که خوزستان اين همه قهرمان نوجوانان و جوانان داده و 2 نفر از آنها مدال بزرگسالان گرفتهاند. قدرت خوزستان هم فقط به 30، 40 سال اخير برنميگردد، قبل از انقلاب هم آنها همين اندازه مدعي بودند، اما فقط يک سعيد عبدولي مدال گرفته است و يک حبيب اخلاقي. خوزستان که قطب کشتيفرنگي ماست، با اين همه کميت، دو مدال گرفته است، ولي يک شهر کوچک جويبار که آنجا هم قطب کشتي آزاد است، آنقدر کيفيت و کميت دارد که آن همه باشگاه ميزنند. پدر و مادرها آنقدر از کشتي استقبال ميکنند و از آنجا اين همه کشتيگير مدال ميگيرند.
رقابت
نايبقهرمان پيشين کشتي فرنگي جهان در مورد حضور الکسانيان حريف مستقيم محمدهادي ساروي در تورنمنت لهستان که مثل گرايي مقابل حريفش کشتي نگرفت، به «تسنيم» گفت: الکسانيان کشتيگير شناختهشدهاي است و مقابل حريفش از جمهـــوري چکروي تشک نيامد.. او 10 سال است که در سطح اول کشتي دنيا حضور دارد و اينطور نيست که نخواهد دستش رو شود. حالا هر کسي فکري دارد، مثل جريان علي گرايي که ما جلوي آکژول محمـــــوداف نخواستيم کشتي بگيــــرد. سرمربي تيمملي فرنگي در پاسخ به اين پرسش که مبارزه بعدي ساروي و الکسانيان را چطور پيشبيني ميکند، عنوان کرد: قبل از مسابقات براي مربيان پيغام فرستادم و يکسري راهکار دادم. فکر ميکردم آنجا باهم کشتي ميگيرند، بعد گفتم اصلا هادي، الکسانيان را له ميکند. او ديگر الکسانيان سابق نيست، ضمن اينکه هادي ساروي ما غول شده است.
اميد
محمد بنا در خاتمه در مورد اينکه چقدر به موفقيت تيمش در بلگراد اميدوار است، بيان کرد: تمامش برميگردد به همين 40، 50 روزي که وقت داريم، بچهها همت کنند اين قابليت را داريم که در بالاترين رتبه قرار بگيريم. من هر کاري لازم بود در کشتي انجام دادم و هيچ ادعايي هم ندارم. فعلا ماموريتي است که گردن من قرار دادند و بر حسب وظيفه کار ميکنم. من 20 سال شده است که کل زندگيام در خانه کشتي گذشته است. اين خودش يک عمر است. مربي را به خانه کشتي ميآورم پنج روز نشده ديوانه ميشود. شما حساب کنيد 20 سال، 20 تا 365 روز چقدر ميشود، يعني من تمام عمرم را اينجا گذراندم، آيا اين امکان وجود داشت که بيخودي من را 20 سال اينجا نگه دارند؟ ميگويند پاقدم تو خوب است، شانس داري، من هم قبول دارم، خدا و لطفش جاي خودش است.
ارسال نظر